قرآن ناطق(عج)

93 - تقابل ایران و آمریکا ، با موضوع هسته اى – بخش اول

نویسنده : مهندس حسین رأفتی

تقابل ايران و آمريكا ، با موضوع هسته اى - بخش اول - از سال 1369 تا انتهاى 1391 در این مقاله تلاش شده است نگاهی تحلیلی به نحوه مقابله و اهداف و برنامه ها و عملکرد ایران و آمریکا ، تحت عنوان و ظاهر تقابل هسته ای بپردازیم .

تقابل ایران و آمریکا ، با موضوع هسته اى   – بخش اول –    از سال  ۱۳۶۹ تا انتهاى ۱۳۹۱

 

برای مطالعه چرایی ضرورت ورود ایران به علم و تکنولوژی هسته ای ، مقاله زیر را جمع آوری کرده ام ( مقاله ۸۲ سایت )  :

goo.gl/wzXyPb

در این مقاله تلاش شده است نگاهی تحلیلی به نحوه مقابله و اهداف و برنامه ها و عملکرد ایران و آمریکا ، تحت عنوان و ظاهر تقابل هسته ای بپردازیم .

 

سال ۱۳۶۹ است که اولین قطعات یک سانتریفیوژ  نسل قدیم  از پاکستان را بصورت محرمانه وارد مى کنیم.

با کتابچه دستورالعمل و توضیحات عمدا بسیار ناقص ! ( صفحات اصلی ، حذف شده اند ) .

 

سالها طول میکشه که دانشمندان جوان و با غیرت و همت ایرانى ، قادر به برپایى و راه اندازى آن شوند.

و سپس ، تلاش براى تولید مشابه P1 و به نام IR1.

 

البته ، بموازات کار بر روى سانتریفیوژها ، دهها پروژه علمى ، مطالعاتى و آزمایشگاهى دیگر مرتبط با هسته اى هم تعریف و بصورت محرمانه ، کار مى شود.

 

سیاست آمریکا ، در این مقطع ،  صبر و رصد و مداخلات با دو هدف  است :

١- یافتن راهى براى هتک حیثیت بین المللى ایران.

٢- طراحى اقداماتى که قادر باشند تکنولوژى خط قرمز نظام سلطه را در ایران نابود کنند.

و هر دوی اینها فقط و فقط مقدمه ای برای نابودی انقلاب اسلامی و مقاومت در برابر نظام سلطه است .

 

نقشه راه آمریکا :

هتک حیثیت انقلاب اسلامى در میان مردم و دولتهاى جهان ،

اجماع و دهها قوانین محکم و تو در تو ، در اعمال سخت تحریم هاى فلج کننده ،

مذاکرات به وعده رفع تحریم ، براى تفرقه و فروپاشى از درون ملت ایران.

 

اینکه چرا آمریکا   سد و مانع در گام اول نمیشود ، توضیح دارد

سوال _. اگر امکان دارد تحلیل خود را از سکوت ابتدایی آمریکا در این زمینه بفرمایید. تشکر

سوال بسیار مهمى است.

و براى همه کشورها ، در زمینه هاى مختلف تکرار مى شود.

فرض کنید همان ابتداى ورود شما به یک تکنولوژى خط قرمز غرب ، سریعا مانع کار شما شوند.

چه اتفاقى مى افتد ؟

شما دهها راه دیگر را پیش بینى و طراحى و اقدام مى کنید ،

که ممکنه از دست سازمان هاى جاسوسى غرب رها شود.

فایده اى هم برایش ندارد.

راه مبارزه با اراده یک دولت ، سد مستقیم و شاخ به شاخ نیست.

کارى که مى کند ، رصد و کنترل و نفوذ همه جانبه در مسیر شماست.

او همه جا که شما هستید ، هست !!!

ولى دیده نمى شود.

کشورها هم خیال مى کنند کارشان محرمانه است !

در وقت مناسب که همه افراد و امکانات و ارتباطات شما را شناخت ، یک هجمه حساب شده انجام داده ،

و هم حیثیت شما و هم تکنولوژى و هزینه هاى میلیاردى شما و هم نیروى انسانى متخصص شما را از بین مى برد !!

 

 

عوامل جاسوسى و اطلاعاتى وابسته به آمریکا و اسراییل ، تمام تلاش خود را در این دو هدف بکار مى بندند.

قطعات سانتریفیوژى که وارد کرده بودیم ، (  بدون آنکه بدانیم ) همراه با ذرات اورانیوم غنى شده است !

این خودش یک تکنیک و دستاویز براى متهم کردن ایران به غنى سازى ، بدون اطلاع آژانس است !

و تا ما اثبات کنیم که آن آلودگى منشا خارجى داشته ، سالها طول مى کشد.

و در ان فاصله ، قادر هستند خیلى اقدامات خود بر علیه انقلاب اسلامى را در دنیا محقق کنند.

چرا که قرار نیست مدارک ما را جدى بگیرند. و مسئله را واقعا حل کنند.

ما بدون اطلاع آژانس وارد این علوم و اقدامات صنعتى شدیم.

بدون اطلاع انها و بدون مدرک رسمى و قانونى قطعات سانتریفیوژ را خریدارى کردیم. و …

راه رسیدن به علوم و تکنولوژى هاى خط قرمز نظام سلطه ، جز همت و زحمت و هزینه و استقامت نیست.

از سایر کارهاى علمى و تحقیقاتى هسته اى ما هم ،

تا حد امکان ، مستندات و اطلاعات و  عکس های ماهواره ای و  … جمع آورى مى کنند.

 

سال ۲۰۰۲ ، سال شروع هجمه وسیع دیپلماتیک و حقوقى اول به  فعالیت هاى هسته اى ایران است.

با ارائه بخش اول از مستندات خود از سایت نظنز . ( مرداد ۱۳۸۱ )

 

محکومیت هاى شدید اعتبارى و حیثیتى ، که ایران حقایق را نگفته و به دنبال اقداماتى در راه هسته اى کردن ایران بوده است. بدون طى مراحل تفاهمى با آژانس.

 

فشار افکار عمومى مردم دنیا را چنان سنگین مى کنند ،

که ایران مجبور به عقب نشینى ظاهرى از پیشبرد کارها ،

به هدف تبیین مشروعیت و صلح امیز بودن اهداف و برنامه هاى خود مى شود.

 

از ژوئن ۲۰۰۳ ( خرداد ۱۳۸۲ ) مذاکرات ایران و تروئیکای اروپا ، به عنوان نمایندگان آژانس و شورای حکام آژانس ، آغاز میشود .

 

۲۹ مهر ۱۳۸۲ بیانیه #سعدآباد ( اکتبر ۲۰۰۳ ) و تعلیق غنی سازی است .

اجراى موقت و داوطلبانه پروتکل الحاقى ، در آذر ماه ١٣٨٢  ( دسامبر ٢٠٠٣  ) ، امضاء شد.

 

چهارده اسفند ١٣٨٢ ، توافق بروکسل را داریم.

بیست و پنجم آبان هشتاد و سه ، ( نوامبر ٢٠٠۴ ) توافق پاریس ، تعلیق تاسیسات یوسى اف اصفهان است.

هجده مرداد هشتاد و چهار ( آگوست ٢٠٠۵ ) ، شروع فعالیت مجدد UCF اصفهان ، بدستور رییس جمهور وقت ، آقاى خاتمى ، در آخرین روزهاى مسئولیت ایشان است.

 

 

علت اینکه ایران زیر بار مذاکرات با نمایندگان آژانس رفت ، و به تعلیق تن داد ، چه بود ؟

آیا کار درستى کردیم ؟

پاسخ ، از لسان رهبرى :

 

۱۳۸۲/۰۸/۱۱

دیدار کارگزاران نظام با رهبر انقلاب :

 

http://farsi.khamenei.ir/news-content?id=1049

 

 

………با تبیین علل تصمیم گیری اخیر جمهوری اسلامی در قبال پروتکل الحاقی تأکید کردند:

آنچه اتفاق افتاد کاری درست و تدبیری برای در هم شکستن توطئه امریکا و صهیونیستها بود

و اگر طرفهای گفتگو با ما یا مراکز قدرت جهانی زیاده خواهی کنند و ما به نقطه ای برسیم که منافع کشور و ارزشهای نظام بخواهد مورد خدشه قرار گیرد بدون هیچ تردیدی این روند را قطع خواهیم کرد.

 

حضرت آیت الله خامنه ای در تشریح علل تصمیم گیری اخیر نظام اسلامی به تلاش صهیونیستها ودولت امریکا برای ایجاد اجماعی جهانی بر ضد ایران اشاره کردند و افزودند:

جامعه جهانی از سلاح اتمی بیم دارد

و دشمنان قسم خورده اسلام و ملت ایران با توجه به این مسئله،  افکار عمومی جهان و بسیاری از دولتها را با طرح شعار دروغین تلاش ایران برای دستیابی به سلاح هسته ای حساس کردند

و به هدف خود یعنی ایجاد اجماعی بین المللی بر ضد جمهوری اسلامی ایران نزدیک شدند،

به همین علت ، نظام اسلامی با درایت و تدبیر، روشی را انتخاب کرد تا ضمن حفظ فناوری هسته ای،

فعالیتهای هسته ای خود را در معرض بازدید قرار دهد

و به این وسیله تبلیغات دروغ آمریکایی ها و صهیونیستها را افشا کند.

 

رهبر معظم انقلاب اسلامی دستاوردهای ایران در دانش هسته ای را بسیار برجسته خواندند و با تأکید بر اینکه هیچکس و هیچ دستگاهی حق ندارد از این دستاورد بزرگ ملت ایران صرف نظر کند افزودند: اگر کسی بخواهد با جمهوری اسلامی ایران در زمینه فعالیتهای صلح آمیز هسته ای وارد چالش شود و یا در امور داخلی ما دخالت کند قطعاً تو دهنی خواهد خورد زیرا نظام اسلامی در این زمینه حتی یک قدم عقب نشینی نخواهد کرد.

 

ایشان با اشاره به روند گفتگوی ایران با طرفهای اروپایی افزودند:

اگر کار به همین منوال پیش رود مسئله ادامه خواهد یافت

اما اگر طرفهای گفتگو با ما یا دشمنان ما و مراکز قدرت جهانی فزون طلبی کنند و بخواهند قدم به قدم جلو بیایند همه چیز بهم خواهد ریخت.

رهبر معظم انقلاب اسلامی طرز فکری که اقدام اخیر را نوعی #تسلیم می داند ، غیرمنطبق با واقعیات برشمردند

و تأکید کردند:

حرکت اخیر یک کار سیاسی، دیپلماتیک و یک گفتگو و قرارداد بود و هیچ تسلیمی در آن وجود ندارد.

 

ایشان همچنین دیدگاهی که انفعال را در مقابل دشمن توصیه می کند کاملاً رد کردند و افزودند:

دشمنان نظام در خیال خام خود تصور نکنند که جمهوری اسلامی گیر افتاده است

چرا که در ادامه حرکتی که انجام داده ایم در هر نقطه ای که احساس کنیم منافع ایران و ارزشهای نظام ممکن است مورد خدشه قرار گیرد،

بدون هیچ تردیدی به این حرکت خاتمه خواهیم داد.

 

رهبر معظم انقلاب اسلامی با اشاره به اینکه ما باید راههای مسالمت آمیز و توأم با عزت جمهوری اسلامی را برای حفظ فن اوری های هسته ای طی کنیم ،

دغدغه و بی تابی گروههایی از دانشجویان و مردم را در قبال تصمیم اخیر جمهوری اسلامی ایران نشان دهنده حساسیت بالای جامعه در مورد عزت و استقلال ملی برشمردند

و در عین حال تأکید کردند:

 

این مسئله نباید به وسیله ای برای ایجاد اختلاف و دو دستگی تبدیل شود

که در این زمینه نخبگان، مسؤولان، مطبوعات، نمایندگان مجلس، ائمه جمعه و کسانی که به تریبونها دسترسی دارند، مسؤولیت بسیار سنگینی دارند.

 

کاری که دولت می کند مقدمه است و براساس قانون،

تصمیم گیری نهایی در مورد پروتکل الحاقی برعهده مجلس است.

ضمن آنکه شورای نگهبان نیز مانند هر قرارداد دیگری، آن را با شرع و قانون اساسی مطابقت خواهد داد.

 

رهبر معظم انقلاب با تشکر از دقت و زحماتی که آقای خاتمی رئیس جمهور، آقای روحانی دبیر شورایعالی امنیت ملی و دیگر دست اندرکاران تصمیم گیری اخیر انجام داده اند افزودند:

 

تاکنون کاری برخلاف مبانی و اصول انجام نشده است

ضمن آنکه هر جا احساس کنم برخلاف ضوابط و جهت گیریهای نظام و اهداف انقلاب، قدمی برداشته می شود جلوی آن را خواهم گرفت….

 

 

 

 

پاسخ و تبیین دیگر :

۱۳۸۵/۰۷/۱۸

دیدار کارگزاران نظام با رهبر انقلاب

 

 

….. ایشان در همین زمینه به بزرگ‌نمایی مسائلی که اخیراً درباره‌ی پایان جنگ و  قطعنامه (۵۹۸) بیان شده، اشاره کردند و افزودند:

اگر این حرف‌ها و گله‌گزاری‌ها بیان نمی‌شد، بهتر بود، اما حالا که صورت گرفته، نباید درباره‌ی تأثیر آن اغراق کرد و به گونه‌ای حرف زد که انگار حادثه‌ی مهمی اتفاق افتاده است.

 

رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به حقایق و واقعیات #جنگ تحمیلی افزودند:

هم مسئولان سیاسی و هم مسئولان نظامی در جنگ خدمات فراوان و ضعف‌هایی داشتند

که برآیند آن‌ها موجب تصمیم‌گیری امام راحل درباره‌ی قطعنامه شد

که اطلاعات آن به طور مناسب و  بتدریج در اختیار مردم قرار می‌گیرد،

 

اما آن‌چه به عنوان برآیند همه‌ی توانایی‌ها، ضعف‌ها و کوتاهی‌ها اتفاق افتاد، مطلقاً به معنای شکست و تسلیم‌طلبی نبود،

چرا که امام عظیم‌الشأن امت، مظهر استقامت، ایستادگی و امید به آینده بود و در همه‌ی تصمیمات جنگ، پذیرش قطعنامه و دیگر حوادث بر همین اساس عمل کرد و به ما نیز همین روش را آموخت.

 

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای شجاعت همراه با تدبیر را منش و منطق انقلاب و امام دانستند و افزودند:

امروز نیز نظام اسلامی تصمیمات خود را با تدبیر و بصیرت، اما با دلیری و شجاعت و تکیه بر توان ملت مؤمن ایران اتخاذ می‌کند

و با به‌کارگیری تاکتیک‌های صحیح و منطبق با اقتضائات روز، اهداف خود را محقق می‌سازد،

همچنان که در موضوع هسته‌ای نیز همین راه پیگیری شده است.

 

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به تصمیم دو سال قبل درباره‌ی تعلیق غنی‌سازی افزودند:

اگر آن راه را تجربه نمی‌کردیم، شاید امروز خود را سرزنش می‌کردیم

که چرا آن روش را امتحان نکرده‌ایم،

اما اکنون با دلی محکم و تسلط کامل به پیش می‌رویم

و دیگر هیچ‌کس نمی‌تواند دلیل قابل قبولی درباره‌ی اشتباه بودن #راه_هسته‌ای کشور ارائه کند،

چرا که ما آن راه دیگر را تجربه کرده‌ایم.

 

رهبر انقلاب در همین زمینه افزودند:

البته دو سال قبل هم نتیجه‌ی آن کار معلوم بود و سندهای دقیق و روشنگری که در زمینه‌ی رخدادهای آن روزها ثبت شده است، روزی در اختیار افکار عمومی قرار خواهد گرفت،

اما به هر حال آن تصمیم در آن هنگام لازم بود.

 

ایشان در جمع‌بندی مباحثی که درباره‌ی موضوع هسته‌ای بیان کردند،

افزودند:

سیاست ما روشن است:

پیشرفت،   ارائه‌ی منطق روشن   و پافشاری بر حق ملت بدون عقب‌نشینی؛

البته هدف ما نیز در موضوع هسته‌ای کاملاً واضح و انسانی است….

 

http://farsi.khamenei.ir/news-content?id=1426

 

 

به بیان خودمان :

در سال ٨٢ ، الزاما و ضرورتا ، مجبور به نرمش شدیم.

حیثیت ایران اسلامى را در دنیا بشدت زیر سوال بردند.

باید به مراوده جدیدى با آژانس هسته اى و کشورهاى حاکم بر آن مى رسیدیم.

 

هیچ فن اورى و پیشرفتى ، بدون پشتوانه دیپلماسى عمومى و درک متقابل با مردم دنیا ،

نه تنها فایده اى برامون نداره ،

بلکه از تمام اهداف و آرمانهاى مهدوى ، ما را باز مى دارد و محصور و منزوى مى کند.

 

درست بر عکس ماهیت انقلاب ما که فرهنگى و نجات بخش و حاوى پیام آزادى و رهایى براى مردم دنیا بود.

 

مرحله اى بود که دو سال با سختى و زجر فراوان سپرى شد.

واقعا اذیت و تحقیر کردند.

ولى راه دوم نداشتیم.

راه دوم ، نابودى کشور بود …

روش هاى نابودى امروز تغییر کرده.

و اکثرا بدون جنگ سخت است.

مانند نابودى و انزوا و عقب نگاه داشتن کره شمالى.

بدون حتى یک تیر شلیک کردن ، کره شمالى در دام و  طرح آمریکا و در حال نابودى است.

 

این انقلابى بودن و ضد ظلم بودن نیست.

حماقت است که دین ما بشدت ما را از اون برحذر داشته.

 

رهبرى کیاس و سیاس ما ، در نقطه مقابل رهبرى احمقانه اونهاست.

 

رهبر ما پیروزى هاى بزرگ به نسل هاى آینده ما هدیه کرد ،

و مدیریت اونها ، نابودى و فقر و گرسنگى و ضعف را.

 

 

در برابر هزینه زیادى که دادیم ( دو سال تعلیق ) ، روش و تکنیک  بهره بردارى ما در این جنگ چه بود ؟

 

۱-  باید روحیه و قوت مطالبه را زنده مى کردیم ،

تا ملت و همه احزاب ، یکپارچه دوازده سال بایستند و علم و فن اورى هسته اى را  حق مسلم خود بدانند ،

 

۲-  و نیز ملت ها و دولت هاى دنیا ، شفافیت و نیت و موقعیت واقعى ایران را درک کنند.

 

این دو که عرض کردم ، بدون اون ظاهرا  توقف و ظاهرا تعلیق  ( در باطن ، ایران مشغول تکمیل حلقه هاى علمى و تکنولوژى بود ) ، امکان نداشت.

 

 

 

 

 

مسئول مذاکرات از شروع دولت نهم ، بیست و چهارم مرداد ٨۴ ، تا مهر ٨۶ ، دکتر  لاریجانى هستند.

طرف مذاکره ، هنوز همان تروئیکاى اروپاست ، تا ژوئن ٢٠٠۶ ( خرداد ١٣٨۵ ) که گروه پنج بعلاوه یک ، به عنوان نمایندگان  شوراى امنیت سازمان ملل ، مسئول پیگیرى و مذاکره و اخذ نتیجه با ایران مى شوند.

تکنیک بسیار زیباى دکتر لاریجانى ، در تعریف قواعد و برنامه مدالیته با آژانس ،

کمک فراوانى به پیشبرد این تفاهم و اثبات جهانى اهداف ایران بود.

درست به نقطه پایانى که رسیدیم ، و بطور باورنکردنى ، تمامى سوالات بنیادین آژانس ، که در مدالیته دقیقا تعریف شده بود ، و باید یکى یکى بسته شده و آژانس تایید مى کرد و سپس اجازه ورود به مورد بعدى را داشتند ، کلا به تایید آژانس رسید ! ،

آمریکا ، زیر میز قواعد زد ،

و اطلاعات تراز دوم خود را ، با عنوان ” مطالعات ادعایى “ ، رو کرد.

این دفعه ماجرا سنگین تر بود.

مدارکى از فعالیت هاى تحقیقاتى ایران ، که کاربرد و مفهوم آن براى ما ، صرفا تسلیحات نظامى هسته اى بود !

آمریکا ، بشدت همان دو هدف مذکور را دنبال مى کند.

ایران پس از وقفه ظاهرى دو ساله ، و اثبات تو خالى بودن ادعاى اروپاییها در کشف حقیقت و دروغگو بودن ایشان در هدف کنترل صلح آمیز بودن فعالیت هاى ایران ،

و با مهار شدن و کند شدن سنگینى  افکار عمومى مردم دنیا ،

فعالیت هاى خود را رسما از سر گرفت.

 

و همزمان ، آماده شفاف سازى و ادامه مذاکره با نمایندگان آژانس ( سه کشور اروپایى ) و سپس نمایندگان شوراى امنیت ( ۵+١) بود.

 

و دکتر لاریجانى ، بخوبى رسالتش را ایفاء کرد. که در بالا عرض کردم.

مطالعات ادعایى آمریکا ، کار را بر ایران سخت کرد.

از طرفى مدارک و مستندات حقوقى ارائه نمیشد که ایران رسما پاسخ بدهد ،

و از طرفى ، تبلیغات مجدد سنگین علیه ایران به راه انداختند.

یک هجمه یک طرفه. حمله غیر حقوقى ولى پر صداى آنها ، در مقابل ما چه کردیم ؟

فقط ادامه روند تکمیل علم و فن اورى.

 

لذا ، قطعنامه شوراى امنیت ، در سى و یک ژوییه ٢٠٠۶ ( ده مرداد ٨۵ ) ، به ایران فقط یک ماه فرصت داد تا ، اقدامات غنى سازى خود را تعلیق کند.

 

در دسامبر ( آذر ماه ) اولین قطعنامه  تحریم ایران در شوراى امنیت سازمان ملل تصویب شد.

 

دکتر لاریجانى ، در دهم خرداد ١٣٨۶ ، مذاکرات مادرید ،

و در اول تیر ١٣٨۶ ، مذاکرات لیسبون را براى رسیدن به تفاهم ، مدیریت کردند.

 

از مهر ١٣٨۶ ، دکتر احمدى نژاد ، دکتر  جلیلى را جایگزین دکتر لاریجانى کردند.

 

دوران مذاکرات دکتر جلیلى ، دوران بسیار مهمى براى ایران و آمریکاست.

ایران در این دوران ، بسرعت توانمندى هاى صنعتى هسته اى و هوا فضاى خود را ارتقاء مى دهد ،

بر کمیت و کیفیت تکنولوژى هاى مورد نیاز و تکمیل چرخه سوخت همت مى کند.

حتى با کارشکنى تامین سوخت رآکتور تحقیقاتى تهران ، که تامین داروى سنجشى بیماران ما را مى کرد ،

با همت دانشمندان غیور و بویژه شاگرد وارسته و پاک دکتر صالحى ، شهید دکتر شهریارى ،

ایران قادر به طراحى و تولید خط غنى سازى بیست درصد ( بهمن ١٣٨٨) مى شود.

 

و پس از چند ماه دیگر مذاکره براى دریافت سوخت رآکتور ، و دهن کجى غرب و حتى بى اعتنایى به ابتکار ترکیه و  برزیل ( اردیبهشت ١٣٨٩ – مى ٢٠١٠ ) ،

و پس از اتمام حجت هاى متعدد ، ایران خود دست بکار شد ، و در ناباورى جهانى ، صفحات ویژه سوخت رآکتور تهران را تولید کرد.

 

اجلاس سران جی ۱۵ در ۲۷ اردیبهشت ۱۳۸۹ در تهران به کار خود پایان داد و در حاشیه آن ، متن بیانیه مشترک ایران، ترکیه و برزیل به امضای نمایندگان سه کشور رسید .

محمود احمدی نژاد رئیس جمهور، سعید جلیلی دبیر شورای عالی امنیت ملی و منوچهر متکی وزیر امور خارجه نمایندگان مذاکره کننده جمهوری اسلامی ایران در این نشست بودند.

سه بند اصلی این بیانیه :

۵ – براساس موارد فوق، در راستای تسهیل همکاری هسته‌ای ذکر شده در بالا، جمهوری اسلامی ایران بر امانت‌گذاری ۱۲۰۰ کیلوگرم اورانیوم کم غنی شده (LEU) در ترکیه موافقت می‌کند.

این موارد LEU در مالکیت ایران در ترکیه قرار خواهد داشت. ایران و آژانس امکان نظاره‌گیری بر نگهداری ایمن از این مواد LEU را در ترکیه دارند.

۶ – … متناسب با دریافت پاسخ مثبت #گروه_وین (آمریکا، روسیه، فرانسه و آژانس) جزییات بیشتر تبادل سوخت از طریق توافقنامه کتبی و ترتیبات مربوط بین ایران و گروه وین که به طور مشخص خود را متعهد به تحویل ۱۲۰ کیلوگرم سوخت لازم برای راکتور تحقیقاتی تهران نموده‌اند، به تفصیل بیان می‌شود.

۷ – ….. گروه وین نیز مطابق همین توافق‌نامه در طول یک سال ۱۲۰ کیلوگرم مواد مورد نیاز راکتور تحقیقاتی تهران را به ایران تحویل می‌دهد.

 

توافقی عجیب ، خطرناک  و کاملا یک طرفه !

ایران ، ذخایر ارزشمند اورانیوم پنج درصد غنی شده اش را ، بطور یکطرفه و بدون هیچ پشتوانه ای ، به کشور غیر قابل اعتماد  ترکیه واگذار میکند ،

تا مثلا در یک سال بعد …..آیا چیزی دریافت کند یا خیر !!

دو سوال بسیار مهم ، که اگر بتونیم به پاسخ درست و منطقى اون  برسیم ،

راهگشا و چراغ راه خیلى از تحلیل هاى آتى خواهد شد :

 

١- چرا ایران به این ریسک بزرگ و بدون پشتوانه و خطرناک ، با سرمایه هاى خودش تن داد ؟!!

 

توجه داشته باشیم که ایران اورانیوم بسیار محدودى در اختیار داشت و امکان واردات هم نداشتیم.

 

٢- چرا آمریکا این موقعیت ناب و ویژه بر علیه دارایى امنیتى و استراتژیک ایران را نپذیرفت ؟!!

 

 

براى سوال اول میشه گفت که ایران تا چه حد در فشار حیثیتى و معنوى و دیپلماسى عمومى و انزواى بین المللى در زمینه هسته اى بوده ،

که حاضر شده بر روى سرمایه اى که قدرت و امکان جایگزین کردن آن را نداشت ، ریسک نامتعارف و ناایمنى انجام دهد.

 

اما سوال جدى تر ، سوال دوم است.

اینکه ایران در گوشه رینگ بوکس گیر افتاده و مى توان چپ و راست ضربه زد و خودش هم این را متوجه شده و پالس مثبت به عقب نشینى هاى ویژه مى دهد ،

 

چه بهتر که از این ثمره استفاده کنیم و روز به روز در زمینه هسته اى ، ضعیف ترش کنیم !

 

اما واقعیت بزرگتر از هسته اى وجود داشت و وجود دارد ،

واقعیتى که خیلى مبنایى تر از علم و تکنولوژى هاى خط قرمز نظام سلطه است.

 

هسته اى از روز اول براى آمریکا یک دستاویز و بهانه بود که انقلاب اسلامى را در مخمصه قرار دهد.

در طراحى قطعى آمریکا ، نه تنها هیچ بخشى از این علم و فن آورى نصیب ایران نمى شد و همه را نابود مى کرد ،

بلکه مهمتر اینکه ، در طراحى او ، در یک مسیر چند بعدى ، این انقلاب ، محصور شده و از درون دچار تفرقه و تشتت شده ،

و عملا نابود و متلاشى گردد.

 

لذا از این میوه شیرین فشار بى حد و اندازه شان بر ایران ، چشم پوشیدند ،

تا اینکه این اقدام اعتمادساز ایران ، موجب کاهش فشارهاى حیثیتى بر ایران نشود !

 

و بتواند میوه هاى خیلى درشت تر بدست آورد (مسیر فروپاشى انقلاب را طى کند).

 

 

ایران ، چالش هاى عظیمى که با نفوذ نرم و سخت دشمن اتفاق مى افتد را مدیریت و مهار مى کند.

نمونه نفوذ نرم ، هیولاى وحشتناک و نامرئى استاکس نت است.

و در سایر زمینه ها ، مانند شهادت دانشمندان هسته اى ،

و جایگذارى خرابکارانه مواد انفجارى فوق ظریف ، در تجهیزات مورد نیاز وارداتى ما بود.

اما آمریکا در این مدت ، سنگین ترین هجمه ها را در تبلیغ دروغین ماهیت ایران

و هتک  حیثیت  انقلاب اسلامى بکار مى گیرد.

 

 

طولانى شدن مذاکرات و حاصل و نتیجه روشن و رسانه اى نداشتن آن ،

دستاویز رسانه هاى عالم گیر صهیونیستى بود ، براى القاء فریبکار بودن ایران !

در تعمد براى طولانى کردن مذاکرات ، و همزمان افزایش ظرفیت غنى سازى خود !

و همه جا از کمیت مورد نیاز و فاصله ایران تا در اختیار داشتن مواد غنى شده ، براى تولید یک  بمب !! اتمى صحبت مى کنند.

متاسفانه در داخل هم ، عده اى در همین دام تبلیغاتى دشمن افتادند.

و از دیگر ملت ها واقعا توقعى جز باور کردن این سخنان نبود !

 

در این زمینه ، مطالعه مقاله زیر پیشنهاد میگردد ( مقاله ۷۸ )  :

آن سوی سکه مذاکرات

goo.gl/2sT8Jh

 

آمریکا یازده سال فرصت داشت ( از ٢٠٠٢ تا ٢٠١٢ ) ، تا اهداف  تحریف معنوى ماهیت انقلاب اسلامى و نظام جمهورى اسلامى را در دنیا به پیش ببرد.

و البته ، نسبتا ، بسیار موفق بود.

این پیروزى او ، چندین خاصیت و نتیجه برایش داشت ، که درابتداى بحث عرض کردم.

مى توانست :

١- هم ما را از تکنولوژى هسته اى ، پشیمان و نادم کند ،

٢- هم مردم دنیا را به ایران بد بین کند و شکاف اعتقادى و فکرى را تعمیق کند ،

٣- و نظام سلطه را از بیدارى اسلامى و گسترش اسلام ناب در تمامى کشورهاى شرقى و غربى و خود آمریکا مصون کند ،

۴- هم تمامى دولتهاى شرق و غرب را در حصر ایران ، متحد و منسجم کند ،

۵- و در نهایت ، با سرخوردگى و شکست اهداف ایران ، مردم ایران را دچار تفرقه و بى اعتمادى به نظام و سرکشى و شورش از درون و تضعیف دولتها و نظام کرده ،

۶- و کار انقلاب اسلامى را با فروپاشى از درون ، براى همیشه یکسره کنند.

 

 

 

در فاصله مهر ٨۶ تا آخر سال نود ، در مدت چهار سال و نیم ، تنها چهار جلسه مذاکره کوتاه داریم :

ژنو یک ، تیر ٨٧

ژنو دو ، مهر ٨٨

ژنو سه ، آذر ٨٩

استانبول یک ، بهمن ٨٩

 

در سال نود ، اصلا دیدارى نداریم !

در سال نود و یک ، چهار دور مذاکرات داریم :

استانبول دو ، فروردین ٩١

بغداد ، خرداد ٩١

مسکو ، خرداد ٩١

آلماتى ، اسفند ٩١

 

و آخرین دیدار آن تیم ، در فروردین ٩٢ در آلماتى ( دو ) است.

 

در حالى که در این مدت ، غرب بسیار فعال است.

 

قطعنامه ١٧۴٧ ، در مارس ٢٠٠٧ ،

پیوستن نماینده آمریکا ( اواخر دولت جرج بوش ) براى اولین بار در مذاکرات در ژوییه ٢٠٠٨ ،

فضاسازى شدید علیه ایران بابت تاسیسات فردو ، در سپتامبر ٢٠٠٩ ،

اعلام ایران براى شروع غنى سازى بیست در صد ، در فوریه ٢٠١٠ ( اردیبهشت ٨٩ ) ،

 

و تا نوامبر ٢٠١١ ، ( آبان ١٣٩٠ ) ، که آژانس بین المللى اتمى ، گزارش بسیار بسیار بدى از وضعیت ایران ارائه داد ، مطالعات ادعایى آمریکاییها را در گزارش خود گنجاند ،

و بیست و هفت بار از کلمه ” نظامى “ براى اهداف و برنامه هاى هسته اى ایران در این مدت ، استفاده کرد !

 

سنگین ترین تحریم عملى و  فلج کننده ، نه توسط شوراى امنیت ، بلکه توسط آمریکا و اروپا ،

در دى ماه ١٣٩٠ ( ژانویه ٢٠١٢) ،

تحریم  بانک مرکزى ایران ،  مسدود شدن دارایى هاى آن توسط آمریکا و اتحادیه اروپا ، و تحریم خرید نفت ایران را داریم.

 

ضمنا اولین دیدار  محرمانه ایران و آمریکا ، براى سنجش امکان تفاهم ، در تیر ماه ٩١ ( ژوییه ٢٠١٢ ) ، در  عمان برگزار شد.

 

با اوصاف فوق ، تصویرى که از شرایط انتهاى سال ١٣٩١ ایران داریم ، بدین صورت است :

 

١-  قطعنامه هاى بسیار شدید و محدود کننده و توهین آمیز و فصل هفتمى علیه ایران ،

با اتفاق و  اجماع پنج عضو دائم شوراى امنیت سازمان ملل ، و راى قاطع سایر اعضاء.

القاء ایران ، به عنوان کشور خارج چارچوب ! ، و خطر و تهدید براى صلح بین الملل !!

 

٢- برد و کارائى بى سابقه و فراگیر تحریم هاى ثانویه آمریکا علیه ایران.

یعنى ، خارج از سازمان ملل و شوراى امنیت ، و خارج از هر دادگاه و مرجع حقوقى ،

فقط آمریکا اراده و ابلاغ مى کرد که تمام کشورها و نهادها و سازمانها در دنیا ( غیر آمریکایى ) ،

در فلان مسئله ایران را تحریم کنند !

هر چند از اوایل پیروزى انقلاب اسلامى ، آمریکا  آرزوى تحقق این کار را داشت و اقدام کرده بود ،

ولى هیچگاه موفق به اعمال و پیاده سازى و تبعیت سایر کشورها نشده بود.

براحتى دور مى خورد و امید چندانى نداشت.

ولى حالا ، دقیقا همه  تبعیت مى کنند.

کشورها ، خجالت مى کشند و  هزینه حیثیتى برایشان دارد که با ایران مراوده یا معامله !! رسمى کنند.

مثلا آمریکا ، بانک مرکزى جمهورى اسلامى را تحریم کرد !!

این ، یک فاجعه بسیار بزرگ براى هر کشورى است.

و کشورهاى دنیا ، همه تبعیت کردند !

حتى کشور دوست و همسایه افغانستان و پاکستان !

حتى یک روز گفت ، صادرات  بنزین !!! به ایران ممنوع !

کسى نپرسید خوب چرا ؟!

چه ربطى بین بنزین و اهداف و نیات دروغین منتشره ازایران وجود دارد ؟!!

فقط همه تبعیت کردند !

حتى دوست و برادر عزیز رییس جمهور وقت ایران ، جناب هوگوچاوز !!

یا وضع برنامه کاهش مداوم و پیوسته خرید  نفت خام از ایران ، توسط کشورهاى دنیا.

البته ، همان مقدار محدود هم که وارد مى کردند ، به بهانه تحریم بانکى ، پولش را نمى دادند !

بابک زنجانى ، محصول این شرایط بحرانى و استیصال است.

یا سایر ممنوعیت هاى حمل و نقل و کشتیرانى و بیمه اى و صنعتى و پتروشیمى و معاملات فلزات و …. صدها انواع و اقسام تحریم.

به این میگن ثانویه.

یعنى آمریکا راسا ، سایر کشورهاى دنیا را منع مى کرد.

 

 

 

سوال

آیا روند مذاکرات از سال ۸۶ به بعد که دکتر جلیلی جایگزین آقای لاریجانی شدند. مذاکرات دچار انفعال نشد؟

 

سوال بسیار سختى است.

و اطلاعات ما هم بسیار محدود.

برداشت من از مذاکرات زمان دکتر لاریجانى ، مذاکرات فعال و بسیار هوشمندانه است.

کلا کارکتر دکتر لاریجانى از اول انقلاب اینطور بوده که در هر مسئولیتى ، و لو کوتاه مدت ، اقدامات و تحولات عمقى و اساسى و هوشمندانه انجام داده است.

در مذاکرات هم این خلاقیت و فعالیت ، در تدوین مدالیته ظهور کرد.

یک اقدام فوق العاده زیبا و حساب شده.

در دوران دکتر جلیلى ، از یک طرف ما موفق به استقرار علم و تکنولوژى هسته اى در روى زمین و واقعیت عینى شدیم ،

که پیش نیاز هر موفقیت و تفاهم و داورى بود.

ولى از طرف دیگر ، رو دست خوردیم !

ما در جلسات محدودى که داشتیم ، به قول و قرار امانت در محتواى مذاکرات پایبند بودیم ،

ولى رسانه هاى جهانى صهیونیستى ، هر چه خواستند علیه ما براى مذاکرات نوشتند !!!

در واقع کوتاهى ایران در این دوران ، شاید عدم فعالیت قوى سیاسى و  دیپلماسى عمومى باشد .

 

یک نقل در این زمینه ، که ماهیت این نشست ها را بیشتر مشخص میکند ، و اینکه واقعا در وضعیتی نبودیم که نام آن را مذاکرات ، برای رسیدن به نتیجه مشخص بدانیم :

 

فابیوس ( وزیر خارجه سابق فرانسه ) :

 

ایران روز ۲۴ جولای ۲۰۱۲ در نشستی در استانبول میان «هلگا اشمید» معاون مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا و «علی باقری» معاون وقت آقای  جلیلی، طرحی را ارائه کرده که بر اساس آن غنی‌سازی ۲۰ درصدی ایران در قالب روندی ۹ مرحله‌ای و به صورت تدریجی به حالت تعلیق درآمده و در مقابل باید تمام تحریم‌های یک و چند جانبه علیه تهران برداشته می‌شد.

 

به ادعای فابیوس در تابستان و پاییز ۲۰۱۲، پس از آنکه «بنیامین نتانیاهو» نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی در مجمع عمومی سازمان ملل با ترسیم یک طرح گرافیکی ایران را به اقدام نظامی تهدید کرد،

۱+۵ بیش از آنکه بر حل مسئله هسته‌ای تمرکز داشته باشد، بر جلوگیری از اقدام یکجانبه احتمالی تل‌آویو متمرکز شد.

 

او سپس به اختلاف نظرهای گسترده میان اعضای گروه ۱+۵ پرداخته و نوشته است که در اکتبر همان سال، در حالی که کشورهای غربی به دنبال ارائه پیشنهاد جدیدی بر اساس چارچوب پیشنهاد بغداد بودند،

روسیه و چین خواستار جذاب‌تر کردن این بسته بوده و اصرار داشتند که باید میزان مشوق‌ها برای ایران بیشتر شود.

علاوه بر این، مسکو و پکن مشترکا طرحی آماده کرده بودند که در ازای تعلیق غنی‌سازی ۲۰ درصدی، حق ایران برای #غنی_سازی را به رسمیت شناخته و تحریم‌های نفتی اتحادیه اروپا علیه ایران را تعلیق می‌کرد.

 

به گفته فابیوس، در اواخر سال ۲۰۱۲،  انگلستان طرحی را پیشنهاد کرد که بر اساس آن غنی‌سازی در ایران ادامه یافته و امتیازاتی در زمینه تحریم‌های نفتی به تهران اعطا می‌شد.

آلمان که از مدت‌ها قبل از پذیرش حق غنی‌سازی حمایت می‌کرده، از این طرح استقبال کرده،

اما  آمریکا رغبتی به این طرح نشان نداده و این طرح عملا  عقیم مانده است.

 

وزیر خارجه سابق فرانسه نوشته است که بعدا در مذاکراتی که در  آلماتی برگزار شد هم، هرچند طرفین مذاکراتی واقعی داشتند، اما به این نتیجه رسیدند که مواضعشان  اختلاف زیادی دارد و نمی‌توان برای دور بعدی نشست برنامه‌ریزی کرد.

http://fna.ir/61BUFT

 

اگر دقت کنیم ، در مذاکرات دوران دکتر جلیلى ،

غربی ها هیچ امتیازى نمى دادند ،

و اصلا چنین برنامه اى نداشتند.

اونها به دنبال برنامه هسته اى ایران نبودند ،

و اگر هر تعداد سال بیشتر هم مذاکرات ادامه داشت ،

حتى یک امتیاز به ایران نمى دادند ،

اونها به دنبال حل مسئله هسته اى نبودند.

 

تمام مذاکرات و جلسات و لابى ها و طرح ها ، تنها بازى بود

که روى افکار عمومى مردم دنیا هر چه بیشتر کار کنند ،

و چهره اسلام ناب محمدى را بر عکس و بسیار کریه و غیر منطقى و قدرت طلب و انحصار طلب و توسعه طلب و تهدیدگر و فریب کار و دروغگو و مستحق هر انزوا و تحریمى تبدیل کنند ،

و باید اعتراف کرد ،

که خیلى موفق شدند.

خیلى پیشرفت کردند.

 

در این زمینه ، مقاله زیر برای مطالعه توصیه میشود :

goo.gl/2sT8Jh      آنسوی سکه مذاکرات

 

تحریم هاى فلج کننده سال ٢٠١٢ ، که هنوز آثارش را ملت مى شنوند و مى بینند ،

از تلاش ها و نقشه ها و هزینه هاى اونها از سال ٢٠٠١ است.

 

و الا آرزوى تبعیت همه کشورها را آمریکا از ابتداى پیروزى انقلاب داشت ،

ولى هیچگاه موفق نشده بود.

 

مثال و نمونه بسیار زیاد است.

 

 

 

 

سوال

در دوران آقای خاتمی که سرپرستی تیم مذاکره کننده که به عهده آقای روحانی بود اوضاع چطور بود؟خیلی صحبتی از آن دوران نمی شود.

دکتر روحانى ، شخصیتى سهل اندیش بود و متاسفانه هست.

مذاکرات و منطق و رفتار بسیار ضعیفى داشتند.

ولى واقعیت این است که ، بسیار مناسب اون دوران دو ساله ! و نیز سالهاى ٩٢ تا ٩۴ بودند !!

طرح هاى مهم کشور ، بدست ایشان ، راحت تر انجام شد !

توضیح مفصل دارد.

اصل ماجراى تعلیق ، ضرورتى قطعى بود.

خیلى خیلى هم تلخ و تحقیرآمیز از طرف کشورهاى اروپایى بود.

ولى همان دو سال مظلومیت مطلق ، سکوى وجهه حق به جانب ما براى ادامه فعالیت ها شد.

 

 

سوال  در طول دوران مذاکرات چند بار زمین بازی تغییر کرد. یک بار از مذاکره با سه کشور اروپایی به مذاکره با ۵+۱٫ یک بار شیوه تحریم آمریکا و یک بار هم رفتن پرونده از شواری عالی امنیت ملی به وزارت خارجه در ایران. که فکر میکنم آخرین مورد مربوط به بحث امشب نیست. این تغییر زمین بازی را تحلیل کنید. چه درایورهایی داشت و چه کسانی صحنه گردانی کردند و نتیجه چه بود؟

 

پاسخ :

تا زمانى که پرونده هسته اى ایران در آژانس بود ،

سه کشور اروپایى به عنوان نمایندگان سى کشور شوراى حکام ، مسئول مذاکره با ایران بودند.

وقتى بعد از شکستن تعلیق ، پرونده ایران را شوراى حکام به شوراى امنیت ارسال کرد ،

نمایندگان شوراى امنیت ، شش کشور ، بعلاوه اتحاده اروپا شدند.

اینکه مجرى مذاکرات ایران شوراى عالى امنیت ملى باشد یا وزارت خارجه ، فرق چندانى ندارد.

مهم این است که در تمام این بیست و پنج سال ، سیاست گذارى کلان کار ، بر گردن رهبرى بوده است. شوراى عالى امنیت ملى ، بازوى فنى مشورتى رهبرى است.

اجرا به وزارت خارجه هم که برود ،

تکنیک ها در دست اشخاص مجرى است.

راهبردها ، در شوراى عالى تدوین و تصویب مى شود.

 

 

مردم ما آمریکا را خوب شناخته اند.

تمام اون وعده ها ، با برنامه عملى نشدن ارائه مى شود.

سیاست ، تعهد و روش آمریکا ، بر خدعه و  عمل نکردن بر تعهد است.

خیلى جدى بر این اصل متعهد هستند.

مگر و فقط مگر ، منافع مهمترى را در معرض خطر ببینند. و یه جورى گیر خواسته دیگرى یا اهداف بزرگتری باشند.

 

اینکه دکتر لاریجانى ، بسیار با تدبیر و سیاست عمل کردند و در برنامه مدالیته برنامه هاى قبلى هسته اى ایران ، تا مرز پیروزى قطعى پیش رفتند ، بحث جدایى است.

 

سیاست ایران براى فن آورى هسته اى ، مانند تمام کشورهاى دیگرى که به این مرز رسیدند ( از چین گرفته تا هند و برزیل و ..) ،

دو بخش مجزا دارد :

 

١- تحصیل علم و دانش و استقرار روى زمین فن آورى.

٢- اخذ  مقبولیت بین المللى.

 

دوران تا سال ٩١ ، ایران در بخش اول ، تمام تلاش خود را انجام داد.

بخش دوم این جنگ ،  با فرمان و اسم رمز  نرمش قهرمانانه آغاز شد….

 

 

 

 

 

زمینه هاى ادامه این بحث که اگر دوستان علاقه مند بودند در آینده انجام شود ، از این قرار است :

– اگر ایران وارد مذاکرات جدى براى اخذ تفاهم بین المللى نمیشد ،

چه اتفاقاتى براى ایران مى افتاد ؟

هسته اى به کجا مى رسید ؟

اقتصاد ؟

صنعت ؟

بازرگانى ؟

کشاورزى ؟

اتحاد و انسجام و تاب اورى اجتماعى ؟

و ….

– پروسه مذاکرات در دولت یازدهم.

– اهداف دقیق و تحلیلى ایران از مذاکرات این دوره.

– اهداف دقیق و تحلیلى آمریکا از مذاکرات این دوره.

این بحث ها ، بسیار بسیار بنیادین و مهم هستند ، که ان شاء الله در گروه مباحثه شوند.

۰ دیدگاه ارسال شده است

نظر خود را با ما در میان بگذارید