37 - «خیانت همسر»
نویسنده : زهرا رستگار
یک راهنمای مفید درباره «خیانت همسر» خیلی فرقی نمیکند اسمش را چه بگذاریم، «خیانت»، «بیوفایی»، «کم مهری» یا «ظلم» اسمش هرچه باشد. پیامدها و آسیبهایش یکی است.
همان زندگی مشترکی که روزگاری نه چندان دور باامید به وفاداری و با آرزوی داشتن روزهایی شاد آغاز شد. اگر پای صحبتها و خاطرات مشاوران خانواده بنشینیم، اگر سری به دادگاههای خانواده بزنیم و اگر کمی بیشتر زیر پوست شهر برویم ردپای این بیوفاییها را خواهیم دید و اگر بخواهیم صادق باشیم حتما میپذیریم که این ردپاها روز به روز بیشتر میشود. ردپاهای جامانده روی بسیاری از زندگیها که اثر زشت به جامانده از آن به راحتی پاک نخواهد شد.
واقعیت این است که خیلی از زوجها تعهد در زندگی مشترک را در کارکردن، انجام وظایف معمول و به دست کردن حلقه ازدواج خلاصه میکنند اما «بار بارا دی آنجلیس» میگوید: تعهد واقعی یک حلقه ازدواج. عقدنامه، سند ازدواج یا سالهایی نیست که با یکدیگر زندگی کردهاید. بلکه رفتار شماست در یک یک روزهای زندگی با فردی که دوستش دارید.
دلایلی که منجر به خیانت میشود
یکی از ویژگیهای ازدواج، تعهد و پایبندی هریک از همسران به یکدیگر و حقوق متقابل است به گونهای که این تعهد شالوده زندگی مشترک است؛ در غیر این صورت اعتماد متقابل بین همسران یا اعضای خانواده کمتر و کمتر خواهد شد.
در سببشناسی خیانت دلایل متعددی را میتوان برشمرد که به دلیل تفاوتهای فردی این دلایل یا عوامل، میتواند در افراد مختلف و جوامع گوناگون و حتی در زمانهای (شرایط) مختلف، متفاوت باشد.
ویلیام گلاسر، روانشناس نامی، بیان میدارد: زوجها زندگی مشترکشان را با عشق شروع میکنند اگر از آن مراقبت نکنند رفته رفته، صمیمیت اولیه به تدریج رنگ میبازد. با گذشت زمان زندگی برخی از این افراد به جدایی کشیده میشود اما برخی دیگر از آنها به زندگی مشترکشان با آهنگی یکنواخت و ملال آور ادامه میدهند و به ارتباطات نامشروع روی میآورند.
به عقیده این روانشناس، مهمترین انگیزه زن و مرد متاهلی که به سوی روابط نامشروع کشیده میشوند، تجربه مجدد صمیمیت است. چیزی که دیگر آن را در زندگی مشترکشان نمییابند.
اگرچه هیچکدام از دلایل پی آمده، خیانت و بیوفایی را توجیه نمیکند و راهحل اساسی برای این مشکلات مشاوره، گفتوگو و صبر است برخی از عوامل اثرگذار بر این موضوع بدین قرار است:
۱ – عدم رضایت از ازدواج و برآورده نشدن نیازهای عاطفی و زناشویی:
یکی از عوامل اصلی خیانت، نارضایتی از روابط زن و شوهر است؛ زمانی که بین همسران روابط زناشویی خوبی حاکم نباشد، این احتمال وجود دارد فرد به همسر خود خیانت کند. اختلالات زناشویی که به مرور زمان برای برخی به وجود میآید و مشکلات شخصیتی باعث میشود فرد نتواند به همسر خود محبت کند و فقدان محبت، عاطفه و روابط گرم و صمیمی باعث این خیانتها میشود.
همسرانی که به هر دلیلی از محبت و توجه شریک زندگی خود محروم باشند، معمولا وقتی مورد وسوسه و اغوای شخص دیگری قرار میگیرند ممکن است دچار انحراف شوند.
۲ – انگیزهای برای پایان دادن ازدواجی که دیگر رضایت بخش نیست:
رفتارهای زشت، نق زدنهای دائمی، نزاعها و مجادلههای فراوان دستورالعمل مناسبی برای ایجاد سردرد و در تصور برخی همسران (البته به نادرست)، خیانت بهترین راه فرار از جهنم خانه است. راهی که البته آنها را از چاله درمی آورد و به چاه میاندازد.
۳ – انتقام:
برخی از زوجین به اشتباه فکر میکنند حال که مورد خیانت قرار گرفتهاند آنها نیز مجاز به مقابله به مثل هستند. برخی تصور میکنند باید طعم تلخ دارویی را که به آنها خورانده شده، به همسرشان بخورانند تا متوجه اشتباه خود و آنچه که بر سر همسرشان آمده بشوند. غافل از اینکه این کار قبل از هر کسی خودشان را از پا درمی آورد.
۴ – برگرداندن حس فردیت و استقلال:
یک نظریه بر این عقیده است که انگیزه چنین عملی تمایل افراد به برگرداندن حس فردیت و استقلالی است که در چارچوب ازدواج تضعیف شده است. فرد ممکن است از نظر عاطفی به حدی از بلوغ هیجانی نرسیده باشد که بتواند در مقابل ناراحتی یا نارضایتی همسر، تمامیت خود را حفظ کند، به همین دلیل با جستوجوی یک رابطه جدید در واقع در جستوجو و بازسازی خود جدید است.
۵ – اطمینان خاطر از جذابیت برای جنس دیگر:
برخی از افراد در پی نیاز به اطمینان خاطر از اینکه هنوز برای جنس دیگر جذاب و خواستنی هستند، به رابطه خارج از ازدواج رو میآورند.
به واقع، در روابط طولانی این سوال برای برخی پیش میآید آیا هنوز در بازار خریداری دارند یا خیر؛ که یافتن پاسخ این پرسش ممکن است آنان را به سوی اهداف غیرمشروع سوق دهد.
۶ – کسب هیجان و تنوع:
بعضی مواقع هم رابطه خارج از ازدواج، فقط به منظور کسب هیجان و تنوع اتفاق میافتد یعنی هیچ شکایت یا نارضایتی خاصی در ازدواج وجود ندارد فقط برخی افراد به دنبال هیجان رابطه خارج از ازدواج هستند.
آسیبهایی که خیانت به جان خانواده میاندازد
خیانت به همسر عوارض و پیامدهای متعددی را به دنبال خواهد داشت که هم بر فرد هم بر خانواده و هم بر جامعه تاثیر میگذارد. بیوفایی یکی از عمدهترین دلایل ذکر شده برای طلاق است. همچنین نتایج مطالعات زیادی نشان داده است واکنش فرد به خیانت همسر، شبیه علائم استرس پس از ضربه روانی، همچون علائم شوک، سردرگمی، خشم، افسردگی، آسیب دیدن عزت نفس و کاهش اعتماد به نفس است.
نتایج پژوهشهای دیگر حاکی از آن است که پس از افشای خیانت همسر، خانوادهها با مسائلی نظیر بحران زناشویی، تضعیف عملکرد در نقشهای والدینی و مشکلات شغلی روبه رو میشوند. از دیگر پیامدهای خیانت همسر میتوان به مسائلی نظیر ضرب و شتم، قتل همسر و اقدام به خودکشی اشاره کرد.
همچنین از دست دادن اعتماد و اعتبار نزد همسر، اذیت کردن و آسیب رساندن به خود و خانواده، از دست دادن وجهه و احترام خود نزد همسر و دیگران از عمدهترین آسیبها و مشکلاتی است که متوجه فرد خاطی میشود. هنگامی که ما در مسیر خطا قدم برمی داریم، همیشه احساس اضطراب و ترس خواهیم داشت و آرامش درونیمان از بین خواهد رفت.
انواع و اقسام خیانت
خیانت در رابطه همسران دارای انواع و اقسام مختلفی است که عبارت است از:
۱ – خیانت رفتاری:
منظور از خیانت رفتاری این است که یکی از همسران به صورت رفتاری و با ارتباط برقرار کردن با شخصی خارج از سیستم خانواده به همسرش خیانت کند.
۲ – خیانت ذهنی:
افرادی که در فکر و تخیلاتشان مدام به شخصی دیگر میاندیشند از آنجا که این شخص، زاده ذهنشان است آن فرد شخصی ایده آل به شمار میآید و در این موقع است که برای زندگی مشترک خطر میآفریند چرا که آن شخص دائم شریک زندگیاش را با فرد ایده آل ساخته ذهنش مقایسه میکند و چون در حال قیاس است، در ارتباط با همسرش به مشکل برمی خورد و رابطه سرد میشود.
۳ – خیانت کلامی:
در این نوع خیانت، زن یا مرد به صورت تلفنی یا اینترنتی با یکدیگر صحبت میکنند. متأسفانه این نوع ارتباطهای ناسالم با گسترش استفاده غلط از اینترنت، شبکههای اجتماعی، تلفنهای هوشمند و… افزایش یافته است.
چگونه به همسر خود وفادار بمانیم؟
تا زمانی که به اصطلاح همه چیز گل و بلبل است و هیچ مشکلی در زندگی مشترک وجود ندارد ماندن در کنار همسر چندان هنر بزرگی نیست. هنر واقعی این است که با وجود مشکلات و در بدترین شرایط باز هم همسران به یکدیگر وفادار بمانند.
اگر مشکلات و شرایطی دارید که احساس میکنید میتواند شما را به سمت و سوی بیوفایی سوق دهد نکاتی که در ادامه بیان میشود، کمک کننده خواهد بود:
وفاداری در غیاب همسر
شرایط کاری و زندگی بسیاری از زوجین به گونهای است که ناچارند هر از گاهی از یکدیگر دور باشند؛ پس به یاد داشته باشید هیچ دلیل موجهی برای تخطی از قانون وفاداری به همسر وجود ندارد و شما تحت هر شرایطی باید به همسرتان وفادار بمانید؛ حتی اگر مدتی از هم دور باشید تا زمانی که هنوز پیمان ازدواج میان شما و همسرتان وجود دارد، باید به یکدیگر وفادار بمانید.
صداقت داشته باشید
یکی از مهمترین عوامل در حفظ وفاداری همسران به یکدیگر، صداقت است. تحت هیچ شرایطی به همسرتان دروغ نگویید و شرایط را به گونهای پیش نبرید که همسرتان ناچار شود به شما دروغ بگوید. اگر همسرتان بخواهد درباره موضوعی با شما صحبت کند، واکنش شما عاملی بسیار تعیین کننده خواهد بود؛ چرا که موجب میشود او جرأت حقیقت گویی را پیدا کند؛ در غیر این صورت، او دروغ گفتن را انتخاب میکند.
گذشت کنید
اگر میخواهید همسرتان به شما وفادار بماند، باید خودتان همواره به او وفادار بمانید. همسران همواره به یکدیگر درس میدهند و از هم درس میآموزند. زمانی که شما به همسرتان وفادار باشید، او از رفتار شما وفاداری را میآموزد. زمانی که شما از اشتباه او چشمپوشی میکنید، او هم از شما میآموزد که از اشتباه شما بگذرد. همین نکات ساده و کوچک، میزان وفاداری همسران را نسبت به یکدیگر بسیار بالا میبرد.
شما دو انسان هستید از دو خانواده متفاوت و با آداب و رسوم گوناگون؛ پس طبیعی است که با هم اختلاف داشته باشید وگاه و بیگاه موجب رنجش و ناراحتی یکدیگر شوید. سعی کنید از هم کینه به دل نگیرید، مشکلات را میان خودتان حل کنید تا در ذهنتان باقی نماند. هیچ مشکلی را حل نشده باقی نگذارید؛ زیرا این قبیل مشکلات در آینده به معضلات بزرگی تبدیل خواهند شد.
با همسرتان دوست باشید
دوستان عیوب یکدیگر را نمیبینند و اگر ببینند، آنها را نادیده میگیرند و اهمیتی نمیدهند. سعی کنید همواره در زندگی شور و هیجان داشته باشید و اجازه ندهید زندگیتان یکنواخت و خسته کننده شود. همپای هم باشید تا همسرتان نیاز نداشته باشد به فرد دیگری پناه ببرد.
همواره با اعتماد به نفس و قوی باشید
به خودتان برسید، تمیز و مرتب باشید، هیچ عاملی نباید باعث شود که شما خودتان را فراموش کنید؛ پس به خودتان اهمیت دهید تا دیگران هم بیاموزند باید به شما اهمیت دهند.
همسرتان را همان گونه که هست، بپذیرید
شما این فرد را انتخاب کردهاید و روز اول او را با تمام خصوصیاتش دیده و پسندیدهاید. هرگز همسرتان را با دیگران مقایسه نکنید. او را همان گونه که هست، دوست داشته باشید و سعی نکنید او را تغییر دهید. کمال گرا نباشید. در دنیا کسی وجود ندارد که از همه نظر بیعیب و کامل باشد. روز اول که همسرتان را انتخاب کردید، مسلماً عیوب او را دیدهاید اما به دلیل عشق به او و اشتیاقی که برای ازدواج و شروع زندگی جدید داشتید، سعی میکردید آن عیوب را نادیده بگیرید و آنها را ساده و بیارزش تلقی کنید؛ اکنون نیز باید چنین کنید.
بعد از ازدواج، دیگر زمان عیب یابی از همسر سپری شده است؛ پس بهتر است سعی کنید او را با تمام خوبیها و بدیهایش دوست داشته باشید.
بهسازی یک رابطه زخم خورده
یک فرد سالم از لحاظ شخصیتی در مواجهه با خیانت یا بیوفایی همسرش چه رفتاری باید داشته باشد؟
مشاوران و کارشناسان خانواده در پاسخ به این سوال معتقدند در وهله اول رفتار منطقی این است که این فرد نباید هیچ تصمیمی بگیرد اما لازم است با مراجعه به یک مشاور و روانشناس، خود را تخلیه کند؛ چرا که مشاور او را با شیوههای درست تخلیه هیجانی آشنا خواهد کرد که این کار، بسیار مفید است.
دوم، ریشه یابی علت خیانت بسیار ضروری است؛ البته علتها را هم باید در خودش و هم در همسرش جستوجو کند. نکته مهم آن است که فرد به خود اجازه دهد تا با گذشت زمان، آرام و تخلیه شود و در ضمن راهکارهای خود را با روانشناس در میان بگذارد. آنچه که منطقیتر و اساسیتر است، آن است که این رابطه را بهسازی کند؛ چرا که ممکن است خودش هم، در این خیانت مقصر بوده باشد؛ زیرا خیانت در بیشتر مواقع یک رابطه دو طرفه است و هر یک از زوجین در بروز آن مقصرند.
بهسازی را چگونه میتوان شروع کرد؟
اول باید تصمیمی عاقلانه گرفت. گاهی اوقات فرد تصمیم میگیرد از همسر خود جدا شود. گاهی هم فرد تصمیم میگیرد میدان را خالی نکند. حال اگر قرار بر ماندن شد، خیلی صادقانه باید فرد هم بر روی خود و هم بر روی طرف مقابل، کار کند. استرسها، تنشها و درگیریهای خودش را پایین بیاورد، جو خانه را آرام نگه دارد تا مشکل برطرف شود.
به این نکته نیز باید توجه داشته باشیم که فرد باید به رفتارهای کنترلی کسی که به او خیانت شده است احترام بگذارد تا این برهه زمانی و این تنشهای درونی طرف مقابل حل و فصل شود؛ یعنی، اگر به علت رابطه خارج زناشویی تحت کنترل همسر هستیم، باید به آن احترام بگذاریم و شرایط همسر را درک کنیم، مواردی از قبیل تماسهای مداوم و پرسش در مورد اینکه کجا هستی؟ با چه کسی بودی؟ و مواردی از این دست، نباید فرد را عصبی کند. این افراد اتفاقا باید بدانند رعایت این نکات خودش درمان است و باعث ایجاد اعتماد در زندگی میشود.