قرآن ناطق(عج)

78 - آنسوی سکه مذاکرات

نویسنده : مهندس حسین رأفتی

در زمان دكتر لاريجانى و مسير مداليته ، يك بار موفق به كيش و مات كردن غرب شديم. در زمان آقاى دكتر جليلى در ظاهر ماجرا ، " زمان " به نفع ما بود. با گارد بسته ، سعى داشتيم سرمان كلاه نرود. آمريكا با پيشنهادات و معامله هاى متنوع در مذاكرات حاضر ميشد. و ما چانه زنى ميكرديم.اما ....

سوال :

آیا میدانید آقای جلیلی در مذاکرات هسته ای ماموریت داشت تا اعضای ۱+۵ را در مذاکرات سرگرم کند تا دانشمندان هسته ای بتوانند در حاشيه ی امن مذاکرات ، به تکمیل چرخه علوم هسته‌ای بپردازند.

آیا می دانید آقای جلیلی موفق شده بود با بهانه های واهي (الکي) ، غرور غرب را لگدمال کرده و آنان را از استانبول به بغداد و از بغداد به مسکو و از مسکو به آلمااتي و از … به … بکشاند و به این ترتیب ایران به اوج قله ی هسته‌ای و عزت و اقتدار رسید.

 

آیا ميدانيد در دوران جلیلی ، حاضر به دادن امتیازات فراوان برای متوقف کردن فعالیتهای هسته ای ما بودند ، اگر چه ما یقین داشتیم که دروغ می گویند.

 

آیا می دانید غربی ها در مذاکرات آلماتي ۲ حاضر به دادن امتیازاتی به مراتب بیشتر از امتیازات مطرح شده در توافقنامه ی ژنو شده بودند لیکن اقای جلیلی فقط در مقابل لغو یکجا و کامل تحریمها حاضر به امضای توافقنامه بود.

 

آیا می دانید وزیر امور خارجه آمریکا برای ملاقات با دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران و نه وزیر خارجه بمدت ۴۵ دقیقه به انتظار نشست ، اما موفق به مذاکره با جلیلی نشد و غرورش بشدت لطمه دید.

 

آیا می دانید ، در کتاب خاطرات خانم کلینتون رسماً به موفقیت تیم مذاکره کننده ی قبلی اعتراف شده است و ایشان صراحتاً به شکسته شدن غرور غرب اذعان داشته است

 

آیا می دانید یکی از انتقاد های آقای روحانی به احمدی نژاد ، ناتوانی در پیشبرد مذاکرات هسته ای بود .

آقای روحانی مدعی بود ، دولت نهم و دهم هدفش از مذاکره صرفاً مذاکره برای مذاکره بود و ادعا می کرد که باید برای حل مسئله وارد میدان مذاکرات شویم و نه برای سرگرمی و مذاکره.

 

آیا می دانید آقای روحانی در نطق انتخاباتی خود مدعی شد که دم کدخدا ( یعنی آمریکا) را باید ببینیم و همه ی مشکلات تحریمها را یکجا حل کنیم.

 

آیا می دانید آقای روحانی در تبلیغات انتخاباتی خود مدعی بود که با وجود یک تیم قوی و احترام به غرب می توان به تفاهم رسید.

 

پاسخ :

آقاى دكتر اعلاباف ، بعلت اهميت مسير هسته اى كشورمان ، در اين گروه بحث هاى مفصلى بصورت سوال و جواب مطرح شد.

ما حصل بحث ها در ١٤ مقاله ، ابتداى سايت گروه قرار گرفت.

شما كه فرهيخته ، متدين و دلسوز هستيد ، لطفا مباحث را مرور كنيد.

كليه بحث ها در اين گروه ، مطابق مرامنامه ، مستند و مستدل و با رياضيات و خارج از علقه هاى حزبى و جناحى است.

برخى مطالب با باورهاى قطعى شما منطبق نخواهد بود. خوشحال ميشوم مقالات را نقد كنيد.

مختصر در پاسخ به نقل متن هسته اى شما عرض ميكنم :

١- از روز پيروزى انقلاب ، سيستم نظام سلطه ، همه گونه توطئه و هزينه براى انحراف انقلاب به هدف خواباندن پرچم استقلال و پرچم جهان بينى الهى  ما را انجام داد.

و هيچكس باور نميكرد سى و شش سال بگذرد و موفق نشود.

همانطور كه هيچ تحليل گرى پيروزى مردم بيدارشده ، عليه رژيم مستبد و مسلط شاه ، كه عملا پايگاه منافع و قدرت آمريكا و كشورهاى غربى در منطقه بود و نيز با آن گستره سازمانها و نهادهاى امنيتى مخوف و ضد مردمى ، تصور نميكرد.

تا زمانى كه اين پرچم ، با وحدت ، انسجام ، اقتدار ، صبر و تحمل  و بصيرت مردم ، و نيز رهبرى تحت ولايت و حمايت امام عصر عج در اين كشور برپاست ، دشمنى و ستيز غرب با ما قطع نميشود.

دليل رياضى دارد :

زيرا اين پرچم ، به معناى امكان و مقدور بودن بيدار شدن مردم دنيا و رهايى تك تك كشورها در پنج قاره از يوغ صهيونيسم بين الملل و نظام ظالمانه و قانون جنگلى است كه در دنيا پياده كرده اند.

اين پرچم ، با كل فلسفه وجودى ظالمانه نظام سلطه در تقابل است.

و لذا براى سيطره داخلى و غارت خارجى آنها ، حكم مرگ و زندگى را دارد.

جنبش هاى مردمى آمريكا و شعارهاى ” ما نود و نه در صديم ” ، اصلا بحث اجتماعى كوچك و اتفاقى و تكرارى نيست.

در تمام طول تاريخ امريكا بى نظير است.

اين حد از رشد فكرى مردم كه از جنگ زرگرى دموكرات ، جمهورى خواه ، خود را رهانده و پى به ظلم بر خود شده ، همان ضرورت و پيش نياز ظهور حضرت منجى عالم بشريت است.

نيز بيدارى ، حركت و قيام مردم شمال آفريقا ، كه مستبدترين و مسلط ترين حكومت ها را داشتند.

 

اينها برجسته ترين علائم ظهور هستند. يعنى نقاط مقابل دلائل غيبت.

و وظيفه ما منتظران ، گسترش روزافزون اين بيدارى ، حركت و قيام است.

 

٢-  قيام و حركت ، مانند هرجنگ فيزيكى ديگر ، در ماهيت خود هزينه كردن و هزينه دادن ، ضربه زدن و ضربه خوردن ، پيروزى هاى موضعى و شكست هاى موضعى دارد. هر چند ” حق ” به واسطه حق بودن ، هميشه و در هر حال در نگاه كوتاه مدت و دراز مدت ” پيروز ” باطنى است.

قعود ، مساوى با بلعيده شدن و نابودى دين و دنيا و شرف و ناموس است.

قيام ، با هزينه دادن و تقبل زحمت همراه است. ولى با عزت و سربلندى دنيا و آخرت است. هر چه سيلى بخوريم ، قوى تر و ضد ضربه تر ميشويم. هر چه بيشتر فشار آورند ، بيشتر روى پاى خودمان بايستيم و مستقل تر شويم.

و اين استدلال رياضى پيروزى هميشگى ” حق ” است.

 

٣-  مسير هسته اى ايران ، يكى از مسيرهاى پيشرفت و توسعه تكنولوژيك ماست. كه همواره با خباثت و دشمنى و هزينه و فكرو مكر نظام سلطه عليه آن همراه بوده است. تا امروز ، كم ، توطئه عليه آن نكرده و در آينده نيز همينطور.

در زمان دكتر لاريجانى و مسير مداليته ، يك بار موفق به كيش و مات كردن غرب شديم. اواخر كار ، آمريكا متوجه نزديك بودن پيروزى مطلق ايران شد. و به يكباره با قلدرى بر زير ميز شطرنج زد و بازى باخته را با ادعاهاى بدون سند جديد به هم زد !

 

٤-  در زمان آقاى دكتر جليلى ، طرفين پوست انداختند و با رويه اى جديد وارد شدند.

همانگونه كه در متن شما امده بود ، ما دوران سرعت توسعه كميت و كيفيت هسته اى را طى كرديم.

در ظاهر ماجرا ، ” زمان “ به نفع ما بود. هر روز بر تعداد سانتريفيوژها يمان و نيز حجم اورانيوم غنى شده افزوديم. براى زمان و مكان جلسات ، شرط مى گذاشتيم. و كمى هم سر كار ميگذاشتيم. تيم هاى مذاكره كننده را در كشورهاى مختلف ميچرخانديم.

در برابر زياده خواهى هاى آنها ، سر خم نكرديم. آمريكا با پيشنهادات و معامله هاى متنوع در مذاكرات حاضر ميشد. و ما چانه زنى ميكرديم. و براى احقاق حق خود و تعاملى كه منافع بيشترى را برايمان تامين كند ، تلاش ميكرديم. و نيز با گارد بسته ، سعى داشتيم سرمان كلاه نرود.

( آمريكا ، متخصص كلاه گذاشتن سر كشورهاى ديگر است. در شصت سال اخير ، بارها و بارها شاهد اين زرنگى ها و پيروزى هاى حقوقى و كلك و حقه آمريكا و مغبون كردن كشورهاى شوروى ، اروپايى ، ژاپن ، كره ، آمريكاى لاتين ، آفريقا ، عرب ها و .. بوده ايم. )

 

٥-  با اين همه تمهيدات تيم هسته اى  ، سرمان كلاه رفت. اين يك نگاه بسيار واقعى به ماجراست. هرگز كوتاهى و تقصيرى براى افسران ارشد جنگ نرم مذاكراتمان نميبينيم. اين واقعيت جنگ هاست. خصوصا در جنگ هاى نرم حقوقى ، اين اتفاقات مى افتد. و براى طرفين شايد اجتناب ناپذير باشد. لطفا كمى بيشتر به ادامه بحث دقت كنيد :

 

ما به تعهد  و قرار اخلاقى مان در عدم افشاى مفاد مذاكرات ، پايبند بوديم. ولى نكته اساسى اينكه در صحنه  ديپلماسى عمومى ،  نگاه و دريافت ذهنى ” مردم ” دنيا ، به ما وقع ، چه بود ؟

طرف غربى  پايبند و مُصر به عدم افشاى مذاكرات بود. ولى در واقع در تمام رسانه هاى وسيع بين المللى ، مدام مسير مذاكرات را تحريف كرده و اعتراض به ايران ميكرد كه ….روز به روز بر قدرت هسته اى خود مى افزايد…… و در مذاكرات ، بدون هيچگونه نرمش ،  چارچوبى را نميپذيرد…… با غرور براى زمان و مكان مذاكرات شرط ميگذارد…… ايران زمان ميخرد و تمام دنيا را سر كار گذاشته….. مذاكرات ، واقعى و با چشم انداز و افق روشن نيست……. ايران ، فقط اعلام مواضع ميكند و اهل تعامل نيست…… لذا …… ايران فقط به دنبال هسته اى شدن ( سلاح هسته اى ) است…… لذا …… ايران ، مسئوليت پذير نيست و در چارچوب عقلايى نميگنجد…… لذا …… ايران ، به دنبال قدرت طلبى ، تهديد ، ارعاب و اشغال همسايه ها و زور گويى به اروپا و دنياست…… لذا ……

 

 ٦-  امروز كه به ماجرا نگاه ميكنيم مى بينيم  آمريكا با پيشنهاداتى كه در بغداد و آلماتى آورد ، به دنبال معامله با ايران نبود. در واقع ” زمان ” به نفع او ميگذشت و ما متوجه نبوديم. ” او ” ما را سر كار گذاشته بود. و خوشحال بوديم كه در هر مذاكره اى ، چند امتياز بيشتر برايمان مى آورد. تشويق شده و به دنبال امتيازات بيشترى بوديم.

او حتى در صورت پذيرش ما نيز ، حاضر به امضاء هيچكدام نبود. ولى طورى ما را راه ميبرد ، كه فكر ميكرديم به سمت پيروزى و احقاق حق ميرويم. آمريكا به دنبال چه بود ؟

پايين كشيدن پرچم ، نه به شكل فيزيكى ، بلكه حيثيتى و معنوى.

با بى ابرو كردن ايران نزد تمام كشورها و عموم مردم دنيا.

يعنى درست بر عكس اصل انقلاب فرهنگى ما و صدور ( ماهيتى و اجتناب ناپذير ) پيام آزادى و آزادگى ، به مردم دنيا ، آمريكا همين حربه را عليه ما بكار برد. از همان جايى شكست خورديم ، كه چند دهه بزرگترين نقطه قوت و قدرتمان عليه نظام سلطه بود.

 

٧-  نتايج اين هجمه بى سابقه عليه ماهيت و حيثيت كشورمان در دنيا ، امكان اعمال عجيب ترين تحريم هاى بين المللى و اجماع  اقتصادى بى نظير تقريبا تمام كشورها ، عليه ما بود. بانى آن ، نه نهادهاى بين المللى ، بلكه فقط دولت آمريكا بود !

 

٨- اين بار ما كيش و مات فرهنگى شده بوديم و بايد ” ما ” زير ميز ميزديم و براى احقاق حق ، كل معادلات را به هم ميزديم.

تعبير رهبرى از اين عمليات نجات ، ” نرمش قهرمانانه ” بود. آن را هم ، در جمع حزب اللهى ترين افراد كشور بيان فرمودند ، كه متدينين ، به اين عمليات ، بدبين نباشند. و اجازه حركت و تحول را بدهند.

در مقاله چهارده ، ماجراى قطعنامه ٥٩٨ و شباهت بسيار زياد اين دو برهه را شرح دادم.

 

سوال :

ممنون مهندس ٠٠٠٠ خسته نباشين٠٠٠٠سوال٠٠٠٠آيا امكان تكرار مجدد اون سناريو توسط أمريكا وجود نداره؟٠٠با بهانه جويي هايي كه ميكنن والآن گفتن اراده سياسي فقط مونده، آيا امكان تكرار برنامه قبل كه شما تشريح كردين وجود نداره؟؟

البته ميدونم كه أمريكا به اين توافق نياز داره اما يه جاي كار ميلنگه٠٠٠٠ نتانياهو قبلا خيلي سنگ اندازي ميكرد٠ تا جايي كه احتمال توافق و صفر كرده بود اما من نميدونم چي شد كه يكدفعه تغيير جهة داد و الان حتي برأي اولين بار من از اون ايران هسته اي كه نتواند به بمب دسترسي داشته باشه رو شنيدم٠٠٠٠ نميدونم چرا مشكوك ميزنه٠٠٠٠ميشه لطفا اين توضيح رو هم بدين بر فرض عدم توافق دستاورد ما أزين مذاكرات واقعا چي هست٠٠٠أيا أبروي رفته مون به قول شما احيا شده تا حالا ٠٠٠نشانه هاش چي هست؟؟؟

 

پاسخ :

آقاى مهندس نبوى ، آنچه كه هدف ما بود ، در همان سوم اذر ١٣٩٢ بدست آمد. و ديگر احتمالا شاهد توافق قابل توجه ديگرى نباشيم. آمريكا با اهدافى توافقنامه ( برنامه اقدام مشترك ) ژنو را امضاء كرد و ما با اهدافى. هدف ما نقد بود. كه همان رهايى از تهاجم سنگين فرهنگى و انزواى معنوى در ميان ملت ها بود. در زمانى كه بايد الهام بخش استقامت و پيروزى در مقابل نظام سلطه بوده و اميد مردم جهان براى بيدارى و حركت بوديم.

هدف آمريكا ، غير از مسائل داخلى و نياز به اقدامات صدا دار ، كشاندن ايران به مسير طولانى حقوقى و ضربه زدن هاى جديد بود. چند شب قبل ، از توافق ژنو ، به عنوان ” معجزه الهى ” نام بردم. توافقى كه تمام بافته هاى غرب عليه ما را پاره كرد. و براى غرب هيچ دستاوردى نداشت. اين مطلب را به تفصيل در چهارده مقاله هسته اى اثبات كردم.

اگر اهداف و برنامه هاى خود را ندانيم ، و نيز اهداف غرب را ندانيم ، هرگز قادر به تشخيص پيروز نخواهيم بود.

امام خامنه اى در سخنرانى چند روز قبل ، مسير شديدا اشتباه توافق دو مرحله اى ( كه اسم و ظاهر قشنگى دارد ، و عرض كردم تخصص آمريكاييهاست ) را بستند.

مسير هسته اى ايران ، بسيار زيبا و محكم و در جهت منافع كشور پيش ميرود. و صد حيف كه مردم نميدانند و قابل بيان نيست. زيرا هنوز نبرد تمام نشده است. با تحليل و با يقين عرض ميكنم ، همه چيز تحت كنترل است و با خرد جمعى و رهبرى بى نظير و عنايات امام عصر عج ، پيش ميرويم.

تحريم تكنولوژيك غرب عليه ما ، خيلى بعيد است كه برداشته شود. نياز و ضرورت ما نيز نيست. اين تحريم در ميان و دراز مدت ، موجب شكوفايى استعدادها و ابداعات و ذخيره ارزى و تفوق علمى ما خواهد بود.

ولى با يكصد و هفتاد ميليارد دلار بازرگانى خارجى ساليانه ( واردات و صادرات ) چه بايد بكنيم ؟

ارتباطات ضرورى تجارى و صنعتى با بيش از يكصد و بيست كشور ديگر را چه ؟

از همه مهمتر ، رساندن مداوم پيام استقامت ، آزادى و آزادگى حضرت محمد ص و اهل بيت ع به تمام مردم عالم را چه ؟

0 دیدگاه ارسال شده است

نظر خود را با ما در میان بگذارید