205 - تأثیرات تشویق و تنبیه در تربیت کودکان
نویسنده : زهرا رستگار
تأثیرات تشویق و تنبیه در تربیت کودکان گاهی کودک دو رکعت نماز شکسته ی بسته ای را در گوشه ای می خواند و شاید برای خود نمایی و یا جلب محبت شما به نزدتان می آید و به شما می گوید نماز خواندم! در برابر این عمل او بی تفاوت نباشید ضمن اینکه می کوشید […]
تأثیرات تشویق و تنبیه در تربیت کودکان
گاهی کودک دو رکعت نماز شکسته ی بسته ای را در گوشه ای می خواند و شاید برای خود نمایی و یا جلب محبت شما به نزدتان می آید و به شما می گوید نماز خواندم! در برابر این عمل او بی تفاوت نباشید ضمن اینکه می کوشید تا خود نمایی او اوج نگرید و ریشه دار نشود، او را تشویق کنید و کار او را مورد ستایش قرار دهید و بگذارید که این امر در او ریشه دار شود.
ما شک نداریم که تشویق باید در او به حدی متعارف باشد که خود را از شما طلبکار نداند ولی در عین حال دل کوچک کودک را هم در نظر دارید . شما به عنوان پدر یا مادر و دنیای او هستید . آرزو های کودک به شما وصل است و آفرین و مرحبای شما دل کوچکش را شاد می کند و او را به وجد می آورد.
1- اعمال قدرت و خشونت(تنبیه) :ما در عین حال منکر آن نیستیم که در موارد تخلف و یا در آنگاه که طفل بخواهد از مرز خود تجاوز کند و یا امر و نهی شما را نادیده گیرد می بایست او را به راه آورید و این هدایت بهتر است از طریق محبت باشد و در آنگاه که سود ندارد از راه اعمال قدرت و سندیّت.
بنای تربیت شما باید طوری باشد که فرزندان تا حدود 10 سالگی در امر مذهب خودکار و خود گردان بار آیند و نیازی به امر و نهی شما در انجام اعمال مذهبی نداشته باشند . خودش نماز بخواند اگر چه بر پسر در آن سن واجب نیست و اگر کوتاهی کرد پس از موعظه ها و تذکر می توان به تنبیهش پرداخت . اعمال از حدود قبل از 8 سالگی به کودک ممکن است موجبات سرخوردگی او از مذهب را فراهم آورد و روح کودک را آزرده سازد و حتی در مواردی ممکن است که نتایجی معکوس به بار آورد ولی پس از این سنین اعمال فشار به صورتی اندیشیده و به جا عیبی نخواهد داشت. اگر کودکی فلان فرمانی را از مادر برده ، عمل و زحمات او مورد تقدیر قرار گیرد.
2-تشویق و مهرورزی به شرط لیاقت باشد.: چه بسیار مهرورزی و تشویقاتی که کودک در خود آن نیست و اگر درباره او به عمل آید خودش آن را قبول ندارد و نمی پذیرد و حتی درباره هوش و خرد مرّبی تردید وا می دارد . بدین نظر تا زمینه لیاقتی در این امر فراهم نیامده به تشویق پرداخت.
3-تشویق و مهرورزی به اندازه باشد: مهرورزی و تشویق خوب است به شرطی که درباره آن افراط نشود و میزان قدر دانی به میزان کار و تلاش او بستگی داشته باشد . اغراق در مدح و ذم اشتباه است.
حضرت علی (ع) می فرمایند :« نه چندان مدح و ثنا که بیش از استحقاق باشد و نه چندان مه نشانه عجز و یا حسادت ثناگو باشد.»
4-تشویق و مهرورزی به موقع باشد: این امر آن چنان در کودک مؤثر است که گاهی مسیر زندگی او را عوض می کند ، امید را در دل او زنده و او را در ادامه راهی که در پیش دارد بیش از بیش کوشا می سازد.
5-تشویق صورت رشوه به خود نگیرد: از خطاهای تربیتی یکی این است که کودک را برای انجام کارهایش وعده دهند . مثلاً مادر به کودک بگوید اگر فلان کار را انجام دهی به تو 10 ریال می دهم ، یا فلان اسباب بازی را برای تو می خرم . این وعده وعید ها کم کم کار را به چانه زدن می کشاند و عمل را از جنبه وظیفه ای بودن خارج می سازد. از سوی دیگر مادری که فرزندش می گوید« اگر برادرت را اذیت نکنی برایت شکلات می خرم » به طور ضمن به او فهمانده است هر وقت که مادر شکلات نداده او در آزار و اذیت برادرش محقّ است. عموماً کودک سعی دارد از راه عمل خلاف و یا لااقل تظاهر به آن ، مادر را وادارد که دستوراتش را عملی کند. و این از دور اندیشی دور و موجب زحمت و مشقت بعدی است.
6-تشویق و مهرورزی به صورت غیر مستقیم باشد: زیرا روش مستقیم آن اغلب توقع آفرین و آزار دهنده است. مادر باید عملاً از روی رفتار و چهره آثار رضایت خود را به او نشان دهد و در ضمن داستان ها و یا محبت های خود مراتب رضایت خویش را به او اعلام دارد.
7-تشویق و مهرورزی صورت معنوی داشته باشد: تا حدودی که ممکن است ازدادن پول و خوردنی به عنوان تقدیر از طفل باید خودداری به عمل آید،حتی به کودک باید بفهماند که پاداش انجام وظیفه ، قدردانی دیگران نیست بلکه رضای وجدان است . یک نگاه ساده و مسرت آمیز حتی بیش از غذای مورد نظر کودک او را به خود جلب می کند.
8-حدود استنباط کودک باید مورد نظر باشد: در ابراز محبت، در تشویق و تحسین باید از کلمات و لغاتی استفاده کند که کودک آن را دریابد و یا اگر مناسب برای او رتبه و مقامی قائل شود از نوعی باشد که طفل آن را بفهمد و تصوری از آن برای خود داشته و آن را در یابد.
از اساسی ترین اموری که پایه های شخصیت کودک بر آن بنا شده است « غریزه حب ذات» است . یکی از راه های ارضای صحیح این نیاز فطری ، تشویق و تمحید رفتار پسندیده ای است که کودک انجام داده است . چه بسا کودکان به واسطه نداشتن مشوقی دلسوز از استعداد های خدادادی بی خبر و بی بهره بمانند. تشویق بر خلاف تنبیه ( که در برخی موارد باز دارنده است) از عوامل وادار کننده است، و در ایجاد رغبت و بذل توجه بیشتر کودک به تحرک به کار انداختن نیروی استعداد و افزایش دقت و نیز افزایش استقامت وی ، تأثیر غیر قابل انکاری دارد . اقدامی که کودک برای تشویق انجام می دهد ، کاملاً ارادی است . لیکن تنبیه که به عکس با تکیه بر سلاح ترس است ، در برخی موارد یک نوع رکود در کودک ایجاد می کند ؛ بدین معنی که کودک جرأت مبادرت به هر کاری را از دست می دهد .
در تشویق کودکان باید به سه عامل توجه داشت:
الف) سن و سال کودک
ب) درک و فهم کودک
ج) نوع عمل کودک
از آنجا که کودک در هر مرحله از رشد دارای تمایلات مختلفی است، و اعمال ویژه ای از وی صادر می شود ، مادر در امر تشویق کودک باید ، به عوامل مذکور توجه نماید و در هر مرحله سنی مایه رغبت او را فراهم آورد . در تربیت کودک گاهی تنبیه ضرورت پیدا می کند ، و ممکن است محرک واقع گردد.
مردی نزد امام موسی بن جعفر (ع) از فرزند خویش شکایت کرد ، حضرت فرمود: « فرزندت را نزن ولی برای ادب کردنش با او قهر کن، و مواظب باش قهرت طول نکشد بلکه زود آشتی کن.»
با سلام و تشکر فراوان ، واقعا خسته نباشید مطالبتون خیلی آموزنده و عالیه. ولی یه سوال داشتم، البته این سوال، سوال خیلی هاست، تکراری هم هست، ولی تا حالا کسی جواب کامل و درستی نداده یا حداقل من نشنیدم اونم اینکه چرا نسل گذشته ما (منظورم مادربزرگها و پدربزرگها هستن) که حتی یه کتاب تربیت فرزند هم نخوندن ، رسانه ای هم در کار نبوده که برنامه آموزشی ببینن، کلاسی آموزشی هم در کار نبوده، اصلا خیلی هاشون بی سواد بودن، از طرف دیگه تبیه بدنی و…. هم که رو روال اجرا میشده و تنبیه بدنی رو واسه تربیت بچه ها لازم میدونستن….. چرا در نهایت تو تربیت فرزندانشون موفقت تر از نسل الان بودن؟