قرآن ناطق(عج)

210 - فرزند كمتر زندگي بهتر

نویسنده : زهرا رستگار

فرزند كمتر زندگي بهتر “فرزند كمتر زندگي بهتر”‌ شعاري است كه هرچند امروز علی الظاهر به صورت يك فرهنگ درآمده اما ريشه اين فرهنگ القا شده به كشور ما و ديگر كشورهاي اسلامي و جهان سوم بيانگر حقايقي است كه پرده از سياستهاي غرب در راستاي خفظ قدرت خود در معادلات جهاني است آن هم […]

فرزند كمتر زندگي بهتر

“فرزند كمتر زندگي بهتر”‌ شعاري است كه هرچند امروز علی الظاهر به صورت يك فرهنگ درآمده اما ريشه اين فرهنگ القا شده به كشور ما و ديگر كشورهاي اسلامي و جهان سوم بيانگر حقايقي است كه پرده از سياستهاي غرب در راستاي خفظ قدرت خود در معادلات جهاني است آن هم در شرايطي كه نيروي انساني فعال يكي از مولفه هاي قدرت در دنيا به شمار مي آيد.

دهه ۱۳۵۵ تا ۱۳۶۵ جمعيت كشورمان بيشترين رشد را با نرخ رشد ۴.۳ درصد را تجربه كرد و اين رشد جمعيت باعث شد كه جمعيت كشور ما كمتر از ۲۵ سال يعني از سال ۴۵ تا ۶۵ دوبرابر شود. حساب و كتاب آمار افزايش جمعيت اما فقط در كشور ما انجام نمي شد بلكه آمار رشد جمعيت در كشورهاي مختلف و تحليل اين آمار يكي از پروژه هاي غرب است. به گونه اي كه همين تحليل ها منجر به شكل گيري سياستهايي در قالب برنامه هاي بهداشتي سازمان جهاني بهداشت و حتي نامگذاري يك روز تحت عنوان روز جهاني جمعيت شد آن هم درست در شرايطي كه جمعيت كشور ما و بسياري از كشورهاي خاورميانه و شمال آفريقا رشد زيادي را تجربه مي كرد.

بازخواني پروژه هاي مطالعاتي غرب درباره جمعيت كشورهاي اسلامي
هدف سازمان بهداشت جهانی از اجرای برنامه‌های کنترل جمعیت در کشورهای جهان سوم و در حال توسعه‌ی مسلمانی مانند ایران را مي توان در نتايج پروژه ها و پژوهش هايي صورت گرفته در كشورهاي غرب پيدا كرد.

در دهه‌ی هفتاد و در زمان هنری کسینجر، مشاور امنیت ملی رئیس‌جمهور وقت آمریکا، پروژه‌ای درباره‌ی تأثیر روند رشد جمعیت جهانی بر امنیت ملی آمریکا طراحی و انجام شد. این پروژه روند فزاینده‌ی رشد جمعیت جهانی را بر خلاف امنیت ملی آمریکا می‌دانست و با تشریح استراتژی آمریکا در مورد جمعیت جهانی، سیاست‌ها، راهکارها، چگونگی همکاری سازمان‌های بین‌المللی و روش ترغیب و اقناع رهبران کشورهای مورد نظر برای کاهش روند رشد جمعیت را تبیین می‌کرد. این پژوهش مي گويد:‌ افزایش جمعیت در کشورهای کمتر توسعه‌یافته با منابع غنی منجر به افزایش مصرف این منابع در راستای تأمین رفاه و معیشت مردم آن کشورها شده است و در نتیجه نفت و دیگر منابع با افزایش قیمت و در واقع کاهش دسترسی غرب و آمریکا مواجه می‌شوند و منافع اقتصادی آن‌ها را به خط می‌اندازد. رابرت واکر نيز در مقاله اي بر اساس اطلاعات مجله‌ی «سیاست خارجی آمریکا» و مؤسسه‌ی «صندوق صلح» به تحلیل آمار جمعیت کشورهای مختلف پرداخته است.

وی، با اشاره به جمعیت ۸۱۰میلیونی ۲۰ کشور، تاكيد مي كند: اين جمعيت عمدتاً‌ در آفریقا و غرب آسیا متمرکز هستند و طبق آمار سازمان ملل پیش‌بینی می‌شود ظرف مدت ۳۷ سال این میزان دو برابر شود. واكر خاطر نشان مي كند: اگر رشد جمعیت در این کشورها مهار نشود، این میزان در ۲۰۵۰ به یک میلیارد و ۷۰۰ میلیون نفر خواهد رسید و این بدان معناست که سهم جمعیتی این کشورها از ۱۱ درصد فعلی به ۱۸ درصد در ۲۰۵۰ خواهد رسید.

وحشت از جابجايي معادلات قدرت در جهان
اين رشد جمعيت اما به معناي جابجايي معادلات قدرت در جهان است. به اين مفهوم كه با پیشرفت علم و تکنولوژی عواملی مانند زمین و سرمایه كمرنگ مي شود و به جاي آنها اين نقش نيروي انساني است كه توازن معادلات قدرت جهاني را به سمت و سوي كشورهايي با نيروي انساني بيشتر جابجا مي كند. از همین روی، پس از بررسی‌های مختلف در قالب پروژه‌های متعددی که در آمریکا و کشورهای اروپایی روی رشد جمعیت در کشورهای مسلمان و در حال توسعه و تأثیر آن در معادلات سیاسی و اقتصادی جهان و جابه‌جایی احتمالی قدرت انجام گردید و تخمین زده شد که جمعیت این کشور‌ها تا سال ۱۹۹۹ به ۵ میلیارد نفر افزایش پیدا می‌کند، روز ۱۱ جولای ۱۹۸۹ روز جهانی جمعیت و سیاست‌های تنظیم خانواده، در لوای اقدامات بشردوستانه و سلامت، توسط دفتر برنامه‌ی توسعه‌ی سازمان ملل متحد تعیین شد. اين روز درست معادل ۲۰ تير ماه ۱۳۶۸ در كشور ماست ؛‌ زماني كه رفته رفته شعارهايي همچون “‌فرزند كمتر زندگي بهتر” بر ذهن مردم كشورمان حاكم ميشد و تصويب قانون تنظيم خانواده و جمعيت در سال ۱۳۷۲ نيز موجب شد تا رشد جمعيت كشورمان از ۶.۸ در سال ۶۵ ظرف مدتي بسيار كوتاه تر از زمان پيش بيني شده به ۱.۳ در سال ۹۰ برسد.

چالش كاهش مسيحيان و افزايش مسلمانان
ترس و نگراني از افزايش جمعيت كشورهاي مسلمان را مي توان در اظهارات ديگر انديشمندان و تئوري پردازان غربي نيز مشاهده كرد.

ساموئل هانتينتون نظريه پرداز امريكايي نگراني اش را اينگونه بيان مي كند «توسعه جمعيّت مسلمانان بسيار بالاتر و بيشتر از كشورهاى همسايه و در كلّ جهان مى‏باشد. جمعيّت مسلمانان ۱۰ برابر جمعيّت اروپاى غربى افزايش يافته است. اين تحوّل باعث تغيير موازنه دينى جهان مى‏شود. مسلمانان، ۱۸ درصد جمعيّت جهان را در سال ۱۹۸۰ داشته‏اند و پيش‏بينى مى‏شود، اين ميزان در سال ۲۰۰۰ به ۲۳ درصد، و در سال ۲۰۲۵ به ۳۱ درصد برسد. اين افزايش بيشتر از افزايش تعداد مسيحيان خواهد بود.»

جوانان مسلمان خطري بزرگ براي غرب
به باور وي وقتي جوانان ۱۵ تا ۲۴ ساله به ۲۰ درصد كل جامعه برسند تركيب جمعيّتى چنين رشدى، ممكن است عواقب اجتماعى و سياسى داشته باشد زيرا جوانان به دنبال اصلاحات، انقلاب و اعتراضات هستند. از لحاظ تاريخى، گروه هاى جوان ايجاد شده و به همراه آن، نهضتهاى بزرگى براه افتاده‏اند.

بنا به تاكيد هانتينتون در دهه گذشته، جوانان در بسيارى از جوامع مسلمانان بيشتر از ۲۰ درصد رشد داشته ‏اند. اين نسلى است كه نيروهاى اجتماعى را براى سازمان ها و نهضت هاى اسلامى آماده مى‏ كند. وي به طور نمونه به افزايش نسبت جمعيّت جوانان در سال ۱۹۷۰ اشاره مي كند و مي افزايد:‌ در اين دهه، انقلاب اسلامى ايجاد شد. افزايش ۲۰ درصدى جمعيّت جوانان را در الجزاير، در اواخر دهه ۸۰ و اوايل دهه ۹۰ منجر به پيروزى مسلمانان در انتخابات شد. از سوي ديگر جمعيّت هاى بزرگتر نيازمند منابع بيشترى هستند. مردم اين جوامع در آينده مجبور خواهند شد براى رفاه خود به فكر اشغال اراضى ديگران باشند. همچنين كنار هم قرار گرفتن مسأله رشد جمعيّت در يك فرهنگ و كند بودن رشد جمعيّت در فرهنگ ديگر، نيازمند تعديل سياسى و جلوگيرى از خشونت است. بنا به تاكيد وي جمعيّت كشورهاى اسلامى به گونه‏ اى چشمگير در حال افزايش است. اين مسأله ظرف بيست سال آينده باعث مهاجرت دسته‏جمعى جوانان مسلمان جوياى كار به غرب خواهد شد كه با توجه به ظهور پديده بيدارى اسلامى و مقابله با ارزشهاى فرهنگى غرب كه براى غرب يك خطر محسوب مى‏ شود.

از سوي ديگر بايد توجه داشت فروپاشي ساختار خانواده در غرب آنان را بيش از پيش با خطر انقراض نسل مواجه مي كند و موج فزاينده گرايش به سوي اسلام براي آنان خطري بوالقوه محسوب مي شود چراكه از نظر غربيها، جمعيّت مسلمانان تهديدى بسيار جدّى براى جهان غرب و تمدّن هاى غربى به شمار مى ‏رود.

رفتارهاي متناقض غرب در برابر مسئله واحدي چون جمعيت
در حالي كه بانك جهانى، صندوق بين المللى پول، صندوق رشد، يونيسف و يونسكو و فائو و… با ژست هاي انسان دوستانه و در غالب برنامه هاي بهداشتي سياست هاي جمعيتي غرب در جوامع اسلامي و توسعه نيافته يا در حال توسعه اجرايي مي كنند پاپ دوازدهم در سال ۱۹۱۵، در نطقى كه ايراد كرد تأييد مى‏ كند، هر عمل جنسى كه منجر به توليد نسل نگردد از نظر كليساى كاتوليك محكوم شناخته مى‏ شود. بسیاری از کشورهای غربی مشوق‌های مالی و حمایتی گوناگونی را برای سرپرست خانواده و به خصوص مادران برای افزایش جمعیت دارند؛ زیرا رشد جمعیت نامناسب، ‌صفر یا منفی موجب شده است هرم سنی‌شان رو به پیری برود. فرانسه ،‌آلمان، روسيه و اسپانيا از جمله كشورهايي هستند كه در قوانين خود با توسل به انواع و اقسام مشوقها مي كوشند تا مردم كشورهاي خود را به فرزند آوري تشويق كنند. بنابراين اگر چنانچه جمعيت عامل فقر، چالش هاي مختلف و در مجموع زندگي سخت تر است بنابراين بايد همان سياستي كه در قبال كشورهاي اسلامي و افريقايي اتخاذ مي شود در كشورهاي غربي نيز اجرايي شود. اين سياستهاي متناقض در برابر يك موضوع واحد نشان از چه چيز دارد؟

 

0 دیدگاه ارسال شده است

نظر خود را با ما در میان بگذارید