101 - وظایف متقابل همسران
نویسنده : زهرا رستگار
وظایف متقابل همسران نحوه تعامل همسران برقراري ارتباطات و تعامل باديگران ،زندگي انسان را شكل می دهد . هر انسانی در طول روز باهمسر، فرزندان، همكاران، فروشندگان و . . . تعامل ميكند و با آنها در ارتباط هست . روابط فرد در زندگي به دو دسته عمده تقسيم ميشوند : روابط اجتماعي و شغلي […]
نحوه تعامل همسران
برقراري ارتباطات و تعامل باديگران ،زندگي انسان را شكل می دهد . هر انسانی در طول روز باهمسر، فرزندان، همكاران، فروشندگان و . . . تعامل ميكند و با آنها در ارتباط هست . روابط فرد در زندگي به دو دسته عمده تقسيم ميشوند : روابط اجتماعي و شغلي و روابط شخصي و خانوادگي. مهمترين كسي كه در زندگي خانوادگي با اودر تعامل هست ، همسر انسان است
وقتى زن و شوهر، همچنين اولياء و فرزندان که هر كدام وظيفه اى نسبت به طرف مقابل دارند، اگر آن را بشناسند و به آن عمل كنند، على القاعده نبايد در خانه مشكل و اختلافى پديد آيد.
در سامان يافتن مساله حقوق و وظايف در خانواده سه مرحله وجود دارد:
اول : شناخت اين حقوق و وظايف
دوم : عمل به آن وظيفه و تكليف
سوم : مراعات دو جانبه اين حقوق
اگر اين سه با هم در رفتار و معاشرت خانوادگى وجود داشته باشد، كار به بروز مشاجره و دعوا و شكايت و دادگاه و زندان و جدايى و… كشيده نمىشود و محلى براى نزاع نخواهد بود.
بايد هم زن در برابر شوهرش مطيع، صبور، متحمل، قدردان و وفادار باشد، هم شوهر نسبت به همسرش بردبار، نيكوكار، قدر شناس، احترام گذار و تامين كننده نيازهاى معيشتى و آسايش باشد.
اگر صبورى و قناعت و پرهيز از پرخاش و بددهنى و بىاحترامى خوب است، بايد از هر دو سو باشد، نه آنكه يكى به خود حق بدهد هر چه خواست بگويد و هر چه خواست انجام دهد، ولى از طرف مقابل انتظار داشته باشد كه جز تسليم و سكوت و تحمل و ادب، برخوردى نداشته باشد و در مقابل هتاكيها و بىحرمتيهاى او حتى پاسخى معمولى هم ندهد!
در احاديث آمده است كه: زن از شوهر خويش، فرمانبردارى داشته باشد، بىرضايت او كارى نكند و جايى نرود، نسبت به او حالت تمكين داشته باشد، شوهر را نيازارد، او را اندوهگين نسازد، در خانه خدمت كند، شوهر دارى نمايد، رضايت او را از هر جهت جلب كند، چراغ روشن كند، غذا بپزد، خانه را مرتب كند، وقتى شوهر مى آيد از او استقبال كند و آنگاه كه از خانه بيرون مى رود بدرقه اش كند، خود را براى غير شوهرش نيارايد، بى اجازه و رضايت او در اموالش دخل و تصرف نكند .1
از سوى ديگر بر عهده مرد است كه لوازم زندگى و خوراك و پوشاك و مسكن را تهيه كند، در حد توان بر خانوادهاش وسعت و گشايش دهد، احترام زن را نگه دارد و از آزار و ضرب و شتم او بپرهيزد، خود را براى همسرش آراسته و مرتب سازد، بخشى از وقت خود را صرف رسيدگى به كارهاى خانه و انس با خانواده كند، با مدارا و خوش زبانى برخورد كند و…
طبيعى است كه اگر زن و شوهر، هر دو به اين وظايف عمل كنند، خانه و خانواده اى خواهند داشت با صفا، آرام، گرم و با محبت كه زمينهي رشد اخلاقى و تعالى فرهنگى خود و فرزندان شان نيز فراهم خواهد بود.
رسول خدا (صلى الله عليه و آله) فرمود:خيركم ، خيركم لاهله و انا خيركم لاهلى بهترين شما كسى است كه نسبت به خانواده اش بهتر باشد و من بهترين شمايم نسبت به خانوادهام. 2
اگر در روايات است كه: زن، محبت خويش را نسبت به شوهر ابراز كند و خويش را براى او بيارايد و سخنان دلپسند بگويد تا در چشم و دل شوهرش جاى بگيرد، اين را هم گفته اند كه شوهر، در بيرون از خانه حريم نگاهها و ارتباط هايش را نگه دارد و به نواميس ديگران چشم ندوزد و چون از سفر باز مىگردد براى همسرش سوغاتى بياورد و هديه بدهد و نيازهاى عاطفى و جسمى او را بر آورد و…
اگر همسران پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله) به سفارش قرآن كريم، به زندگى با قناعت و زاهدانه آن حضرت مى ساختند، آن حضرت نيز در كارهاى خانه كمك مى كرد، از هر چه مى خوردند، مىخورد و هرگز از هيچ غذايى بد نمىگفت.
اين است مفهوم عدل و انصاف در زندگى مشترك و خانوادگى. مراعات دو جانبه نسبت به حقوق متقابل زن و شوهر، رمز دوام و استحكام بنيان خانواده و تقويت انس و الفت در ميان همسران است.
در اینجا به تشریح مهمترین عوامل تعامل سازنده می پردازیم.
سازگاری مهمترین عنصر تعامل زن وشوهر
يکي از عواملي که سبب تحکيم خانواده ميشود ، اين است که زوجين با يکديگر توافق و سازش اخلاقي داشته باشند. مسلم است که وقتي زن و شوهر در کنار يکديگر قرار ميگيرند و در جميع شئون زندگي، با يکديگر شريک ميشوند ، گاه اختلاف سليقههايي پيدا ميکنند. براي آنکه اين اختلافها، اساس زندگي مشترک را خدشهدار نسازد و قلب همسران را از هم نرنجاند ، بايد به فرآيندي جهت سازش و توافق توسل کرد. در طي اين فرآيند ، هر يک از زن و شوهر از بعضي اميال، خواستها و سليقههايشان براي احترام به نظر همسر خود، چشمپوشي ميکنند
شناخت ورعایت حقوق وحدود یکدیگر
حفظ حقوق متقابل بسیار ارزشمند است قبل از اینکه بخواهید تشکیل زندگی دهید، درس حقوق خانواده را یاد بگیرید. ببینید وظیفهی شما چیست؟ شاید برخی از خانواده ها هنوز نمیدانند ازدواج یعنی چه؟ تصور میکنند زندگی باید بگذرد، حالا هر طور باشد. نه! این گونه نیست. اگر کسی از زندگی و ازدواج خود لذت نبرد، بازندهی اصلی میدان است.
مرد بداند که احترام زن بسیار حایز اهمیت است و آن قدر مهم است که پیامبر صلی الله علیه وآله می فرمایند: «بهترین فرد از میان شما کسیست که برای خانوادهاش بهتر باشد!»
ایشان همچنین میفرمایند: «جبرئیل آن قدر سفارش زنان را میکرد که گمان کردم یک اُف هم نمیتوان گفت!» واقعاً درست است. چرا باید کسی که میخواهد فردا مادر فرزند شما باشد و زندگیِ شما را به آرامش برساند، مورد بیاحترامی باشد؟ همچنین برای زنان احترام شوهر و نیکو همسرداری کردن مهم است، آنچنان که میفرمایند: «زنی که خوب شوهرداری کند، مثل سربازی ست که در جبههی جنگ مشغول نبرد میباشد.» یعنی جهاد برای خدا، با خوب شوهرداری کردن، یک پاداش دارد. در این جمله، معنی و مفهوم گستردهیی نهفته است، پس به حقوق همدیگر آگاه باشید و بکوشید به حقوق یکدیگر احترام بگذارید.
محبت در صورتی خواهد ماند که طرفین حقوق یکدیگر و حدود خود را رعایت کنند و از آن تخطّی و تجاوز نکنند. یعنی در واقع هر کدام از این دو طرف که دو شریک هستند و با هم زندگی را بنا میکنند، سعی کنند که جایگاه خود را در دل و ذهن و فکر طرف مقابل، جایگاه راسخ و نافذی قرار دهند. یعنی همان نفوذ معنوی، همان ارتباط و پیوند قلبی زن و شوهر. حقوق اسلامی برای این است.
ب: اظهار لفظی وعملی محبت
يکي از نکات بسيار قابل توجه در روابط ميان زن و شوهر، اظهار محبت به همسر است. در بنيان خانوادههايي که با وجود عامل محبت از فرآيند اظهار محبت، به خوبي استفاده نميشود ، اندک اندک خدشهها و خللهايي به وجود ميآيد. دانستن محبت دو همسر به يکديگر کافي نيست؛ شنيدن کلمات محبتآميز از لوازم يک زندگي موفق زناشويي است. اين نياز متقابل زن و شوهر به اظهار محبت در مقابل يکديگر، بايد به بهترين نحو پاسخگويي شود.
د- وفاداری
يكي از مهمترين عواملي كه در تحكيم روابط زناشويي و بهبود آن نقش بسزايي دارد حفظ وفاداري و پاكدامني زن و مرد مي باشد .
وفاداري داراي دو جنبه عاطفي، عشقي و جسمي ، جنسي مي باشد.
ديده شده افرادي از نظر جنسي هرگز خيانت نكرده اند ولي از نظر عاطفي و روحي وفادار نبوده اند و هر چند در كنار همسر خود بوده اند ولي فكر و روح و قلبشان در جاي ديگري اسير بوده است. كه اين نيز خيانت و بي وفايي محسوب مي شود.
وفاداري و حفظ تعهد يك خصيصه انساني است كه در كليه روابط انساني (مثل روابط دوستانه يا روابط كاري و غيره) و مهمتر از همه روابط زناشويي بايد به آن توجه شود .
پرورش يك چنين خصلت انساني بستگي به شخصيت و تربيت فرد دارد و چيزي نيست كه بتوان آنرا به كسي در چند جمله آموزش داد. بلكه بايد در سير پرورش شخصيت هر انساني به تكامل برسد.
ولي در چند سطر ميتوان گفت:وقتي فردي خود را در چهارچوب ازدواج و خانواده قرار ميدهد بايد پاي بند يك سري تعهدات اخلاقي گردد و
خود را ملزم به رعايت تعهدات خاصي نمايد و در اين راه بايد بسياري از رفتارها و حتي چشم ، گوش و قلب خود را مهار زند تا مبادا دچار لغزش شود و بايد در اين راه خود را تربيت كند و در اصل وقتي به آن نوع ازتربيت رسيد بايد اقدام به ازدواج نمايد .زيرا كوچكترين لغزش و خطايي مي تواند بي وفايي محسوب گردد كه در قاموس زناشويي اين گناهي است نابخشودني كه پايه و اساس زندگي را ويران ميكند.
گاهي ديده شده كوچكترين لغزش و بي وفايي منجر به جدايي و حتي گاهي باعث قتل و جنايت شده است. و در مواردي هم افراد بنا به شرايطي خاص مثل وجود فرزندان از لغزش همسر خود چشم پوشي كرده و فقط به ظاهر به زندگي زناشويي ادامه داده ولي هرگز زخمي را كه در اين راه برداشته اند التيام نبخشيده و اين زخم كهنه باقي مانده است و از عشق ومحبت واقعي چيزي يافت نمي شود.
اگر كسي بي وفايي ببيند سوء ظن و بد گماني براي هميشه در وجودش رخنه ميكند و جبران خيانت و بي وفايي كاري بسيار دشوار و در مواقعي ناممكن است.
پس سعي كنيد هرگز دچار چنين لغزش و اشتباهي نشويد و فضائل اخلاقي و انساني را در خود پرورش دهيد تا مرتكب خيانت نشويد زيرا بسياري از اين خطاها در اثر هوس بازي و لذات زودگذر مي باشد.
البته خيانت در هر زمينه يا رابطه اي امري است ناپسند به خصوص در امور زناشويي. كسي كه داراي فضائل اخلاقي باشد در تمام امور زندگي پاي بند به تعهدات اجتماعي و اخلاقي مي باشد پس در زندگي خانوادگي هم متعهد خواهد بود.
همانطور كه بارها عنوان شده است براي داشتن يك زندگي خوب بايد تلاش كرد. يكي از راههايي كه می تواند جلوي بسياري از بي وفايي ها را بگيرد اين است كه به نيازهاي روحي، عاطفي،عشقي و جسمي همسر خود از هر نظر توجه نماييد و در رفع آن تلاش كنيد. زيرا اگر زن يا مردي نيازهاي خود را در كنار همسرش برآورده نكند ممكن است براي رفع آن به سمت افراد ديگر گرايش روحي يا جسمي پيدا كند. لذا توجه به خواسته هاي يكديگر از مهمترين عواملي است كه مي تواند از بسياري لغزشها جلوگيري نمايد.
بسياري از افراد دليل خيانت خود را عدم تفاهم با همسر ذكر مي كنند كه به نظر من خيانت كردن چه پنهاني چه آشكار هيچ توجيهي ندارد و همانطور كه بارها عنوان كرده ام زن و مرد بايد صراحتا” نيازهاي خود را به زبان بياورند و در رفع آن نيازها بكوشند و در صورت عنوان شدن نيازها و خواسته ها اگر باز هم از همسر خود بي توجهي ديدند ادعا كنند از جانب همسر درك نمي شوند.
از طرفي هم سعي شود نيازها بر اساس توانائيها و شرايط خانوادگي و زندگي باشد و از بلند پروازي و خواسته هاي نامعقول پرهيز شود و بايد شرايط را براي برآورده شدن خواسته ها مهيا نمود. در نهايت اگر تفاهم و درك متقابل حاصل نشد مي توان از نظر قانوني تعهد خود را تحت عنوان طلاق ملغي نمود و بعد از جدايي به مسائل و نيازهاي شخصي پرداخت. زيرا در شرايطي كه با شخص ديگري از لحاظ قانوني و شرعي و عرفي و اخلاقي تعهدي بنام ازدواج وجود دارد حق نداريم تحت هيچ شرايطي مرتكب خيانت شويم.
اگر كسي همسر خود را مناسب نمي بيند بايد ابتدا جدا شود و بعد از اتمام تعهدات خود به سراغ ديگري برود.
هر چند طلاق، نيز امريست ناپسند ولي خيانت كردن بسيار زشت تر و قبيح تر مي باشد. زيرا هيچ زن يا مردي دوست ندارد در چهارچوب قوانين و تعهدات خانواده خود، به صورت آشكار يا پنهان ديگري را حتي براي لحظه اي وارد سازد.
پس بايد به حريم خانواده احترام گذاشت و قداست و پاكي آنرا حفظ نمود .
بايد دانست وفاداري و پاكدامني امريست انساني و دو طرفه ،.هميشه سعي كنيد اين حسن وفاداري را در همه شرايط و از هر راهي كه شده به همسر خود نشان دهيد و وفاداري خود را به اثبات برسانيد. و اين امر هميشگي است و مقطعي نمي باشد لذا در تمام طول زندگي بايد در اين راه بكوشيد و مطمئن باشيد در ايجاد عشق و علاقه بيشتر نقش بسزايي دارد و هر چه در اثبات وفاداري و پاكدامني خود موفق تر باشيد كاميابي وسعادت بيشتري را حس خواهيد نمود
تقسیمکارها
يکـي از اصـول لازم و ضـروري خـانوادهي موفـق، تقسيـم منـاسب و منصفـانهي مسئوليتها در خانه و خانواده است. مطالعه و بررسي در زمينهي آسيبشناسي خانواده ، محرز مينمايد که اگر تقسيم کار عادلانه و منصفانهاي در محيط خانه و خانواده برقرار نشود ، خانواده از مرز تعادل خارج ميشود و خروج از اعتدال، گامي به سوي ويراني و تزلزل خانواده است. مسلم است که توجه به لطافت و ظرافت روحيهي زن و شرافت امر ورع و تحفظ وي از اجنبي و حفظ مراتب بالاي حجاب و عفاف، مقتضي است که وي بيشتر پذيراي امور داخلي محيط خانه و خانواده باشد و امور مربوط به خارج از محيط خانه، به مرد واگذار شود. يکي از معيارهاي تقسيم کار عادلانه اين است که شئونات و ويژگيهاي مسلّم جسمي و روحي زن و مرد در اين امر، مورد توجه و ملاحظه قرار گيرد.
البته بايد در نظر داشت، اين تقسيم کار، تقسيم اوليهاي براي احراز امر معاش است و همکاري مرد در داخل خانه ميتواند تحت عناوين مثبت ديگري مورد تأکيد واقع شود و همچنين کار زن در خارج از خانه نيز، تحت شرايطي خاص و با رعايت ضوابطي ويژه، ميتواند مورد مقبوليت قرار گيرد.
احترام به خانواده همسر
احترام نسبت به والدین و خانوادهی همسر، و آنها را تاحدّ ممکن به عنوان خانوادهی صمیمی خویش پذیرفتن، نشانهی پذیرش و درک همسرمان میباشد.
به یاد داشته باشیم که پدر و مادر، پس از خداوند متعال بزرگترین حق را بر گردن ما دارند و فراموش نکنیم که احسان و نیکویی به والدین و اطاعت و فرمانبرداری از ایشان و خوش رفتاری نسبت به آنها از مهمترین فرایض و وظایف انسانی است.
لا تعبدون الا الله و بالوالدین احساناً.3
ان ترک خیر الوصیّة للوالدین و الا قربین بالمعروف.4
همسران آگاه و دانا و بادرایت، متواضعانه و محبّتآمیز، رفتاری پسندیده و صمیمی با خویشانهمسر خود در پیش میگیرد؛ حتّی اگر از ایشان دلخوری و یا نارضایتی هم داشته باشد و حس کند که نمیتواند محبّتی صادقانه ابراز کند، میبایست سعی به ابراز محبت نماید.
سعی در اظهار به محبّت یک هنر است. نسبت به پدر و مادرهمسر خود ابراز علاقه و محبّت کنید و آن را به زبان آورید. مگر نه این است که پیامبر گرامی اسلام صلیالله علیه وآله و سلم: فرمودهاند: «اظهار محبّت نیمی از عقل است».
اگر ما توقّع خود را از دیگران پایین آوریم و این را بپذیریم که هر انسانی دارای میزانی از درک و شعور است، نمیتوانیم از هر کسی انتظار رفتارهای درست و حساب شده داشته باشیم، بدین گونه خودمان راحتتر و آرامتر زندگی خواهیم کرد و از اطرافیان هم احساس گله و نارضایتی نخواهیم داشت. ما بدون داشتن رفتاری متقابل، محبّت خود را به دیگران ایثار میکنیم. توصیّهی بزرگان دین ما بر ایجاد ارتباط با خویشان و نزدیکی و صلهی رحم با ایشان است.
پیامبر گرامی صلیالله علیه وآله و سلم فرمودهاند: «نیکی با کسان و مهربانی با خویشان، عمرها را دراز و شهرها را آباد و اموال را زیاد میکند».5
حضرت امیرعلیهالسلام در خطبهای راجع به اهمیت معاشرت و نیکی با اقوام فرمودند: «انسان هیچگاه از خویشان خود بینیاز نمیشود حتی اگر مال و اولاد فراوان داشته باشد».
روانشناسان هم اعتقاد دارند که ابراز محبت و دوستی نسبت به دیگران، باعث رضایتمندی و آرامش خاطر میشود و چه چیزی در زندگی با ارزشتر و دوست داشتنیتر از آرامش و حصول اطمینان؟!
پس ما علاوه بر آن که همّت خویش را بر دوستی و محبّت با والدین و نزدیکان همسر خود مصروف میداریم، هرگز مانع ارتباط صمیمی شوهر خود با خانوادهاش نمیشویم و خانوادهی او را در هیچ شرایطی تحقیر نکرده و کوچک نمیشمریم.
غمخوار و کمک حال واقعی بودن
يکي از مهمترين شاخصههايي که ميتواند در ژرفابخشي محبت و در نتيجه در استحکام خانواده مؤثر باشد ، حمايت و دفاع از همسر است. مسلم است که در هر زندگي خانوادگي، زن و شوهر غير از نقش همسري، در ساير روابط اجتماعي يا سياسي و…، نقشهاي ديگري نيز بر عهده دارند و هيچ قلعه و دژي مستحکمتر از قلعهي خانواده نميتواند مدافع يک انسان در سختيها، آسيبهاي اجتماعي و… باشد. حمايت هر يک از زوجين از ديگري و تجليل و قدرداني از تلاشها و زحمات وي، از جملهي اين امور است.
حضرت فاطمه (س) هم حامي علي(ع) بود و هم همسر وي و از آنجا که اين بانو در همهي خيرات و صالحات، پيشتازترين فرد امت محسوب ميشد، در امر دفاع از ولايت نيز، والاترين جانفشانيها را به ساحت کبريايي خداوند تقديم کرد. يکي از نمونههاي منقلب کنندهي دفاع فاطمه (س) از همسرش، در جرياني است که علي(ع) را با اکراه و اجبار براي اخذ بيعت به مسجد مدينه ميبردند. در روايت است که بانوي دو عالم(س)، براي دفاع از همسر به درب مسجد آمد و جلوههاي به ياد ماندنياي از ايثار و فداکاري از خويش در تاريخ بر جاي گذاشت. براي نمونه، اين فراز شريف از وي در ياوري علي(ع) نقل ميشود: « به خدا سوگند اي سلمان، از درب مسجد مدينه پا بيرون نميگذارم تا آنکه پسرعموي خود را با چشمان خودم سالم ببينم.6
آراستگی برای یکدیگر
يکي از اصول حاکم بر خانوادهي آرماني، آراستگي ظاهر و باطن همسران براي يکديگر است. علي (ع) ميفرمايد: «جمال الباطن، حسنالسريرة»35 غرر الحکم، 1377: ص41
«زيبايي باطن ، در حسن نيت و زيبايي درون است.» دل و جان فاطمه (س)، در کمال حسن نيت، خلوص و صميميت نسبت به همسر بزرگوارش بود و حسن سريرهي او جميلترين زيباييهاي باطني را در برابر چشمان مبارک علي(ع) به تماشا ميگذاشت.
بايد توجه داشت، چنانکه فردي از نعمت جمال ظاهر برخوردار نباشد، اولاً با هنرمندي و ظرافت خاصي ميتواند به آراستگي و حسن خويش بيفزايد ثانياً با ظرايف و طرايفي که در جلوهگريهاي رفتـار خود طراحي ميکنـد ، ميتوانـد بـه حسن سـلوک و جمال بـاطن دسـت يابد. بـه عنوان مثـال، لبخنـد زينـت چهره اسـت ، نگاه مهربان، زينت چهره است و ميتواند بر جمال ظاهر و باطن بيفزايد. گشادگي چهره و بشاشيت وجه نيز، نوعي زينت چهره است. در روايت، يکي از خصوصيات زنان با فضيلت، درخشندگي چهره معرفي شده است: 7
حضرت فاطمه (س) به عنوان زينت و استحباب، انگشتري به دست ميکردند و از قول رسول خدا(ص) انگشتر را تبليغ ميفرمودند: «قالت فاطمه(س)، قال رسولالله(ص): من تختم بالعقيق لم يزل يري خيري» 8
«هرکس انگشتري عقيق به دست کند، همواره خير ميبيند.»
اميرمؤمنان(ع) در اشاره به آراستگي ظاهر و باطن فاطمه (س) ميفرمود: «و لقد کنت انظر اليها، فتنکشف عني الهمم و الاحزان»9 مجلسي، 1404ق: ج43، ص134
«هرگاه به او مينگريستم، همهي ناراحتيها و غمهايم برطرف ميشد.»
انتقادپذیری
توانایی دررفع سوء تفاهم ها
یکی از نیازهای دوجانبه در زندگی زناشویی داشتن زبان مشترک برای برطرف کردن سو تفاهم ها است در سخن گفتن بايد روشي را در پيش گرفت که از بروز سوء تفاهم جلوگيري شود. چه بسا اتفاق مي افتد که گفته ها با شنيده ها همخواني ندارد. برخي افراد به جهت دارا بودن روحيه اي خاص، براي دچار شدن به سوء تفاهم به شدّت آماده اند و ذهن آن ها از هر سخني، برداشتي نا مطلوب دارد. اين افراد از خوش بيني بي بهره اند و حفظ روابط با آن ها بسيار دشوار است. برخي روان شناسان عامل اصلي اختلافاتزناشويي را سوء تفاهم مي دانند. بنابراين همسران بايد از گمان هاي بي اساس، تعبير و تفسيرهاي منفي و وسواس هاي فکري خودداري کنند تا آسيبي به روابط زناشويي شان وارد نشود. در يک ارتباط سالم گلايه ها و دلخوري ها و رضايت ها و خشنودي ها نيز به طور مناسب مطرح مي شود. طرح گلايه هر چند در جاي خود لازم است، اما نبايد در بيان آن ها زياده روي کرد. در بيان گلايه بايد موقع شناس بود و فرصت مناسبي را براي اين کار در نظر گرفت
برای رفع سوءتفاهم ا نتقاد پذيري لازم است
اسلام و تربيت ديني کاملاً روحيه انتقاد پذيري را تأييد مي کند. امام جواد (ع) مي فرمايند : مومن نياز دارد به توفيقي از طرف خدا و به پندگويي از طرف خودش و به پذيرش از کسي که او را نصيحت کند .10
خطر انتقاد ناپذيري، اين است که با از بين بردن محبت ميان زن و شوهر حس لجاجت را در آنان تقويت مي کند
اما اگر از همدیگر شكایت یا انتقادی داشتیم چطور یا چگونه بیان كنیم؟
بسیاری عقیده دارند که زندگی زناشوئی اصولا یک نوع نزاع دوستانه است و اختلاف خلقت بین آن دو ایجاب می کند که با یکدیگر گاهگاهی نزاع کنند، و خداوند حکیم طوری این دو جنس مخالف را با همدیگر پیوند داده و بین آن ها الفت ایجاد کرده که پرخاش ها و تندخوئی ها در برخی از اوقات ثمربخش است. از این رو کمتر خانواده ای است که در طول زندگی زناشوئی خود دچار بحران های زودگذر نشود. غالبا اختلافات جزئی و کلی در اکثر خانواده ها بین زن و شوهر امری است طبیعی که نه تنها به مراحل خطر و بحران شدید و جدائی نمی کشد بلکه دنبال آن یک نوع محبت و سازش پدید می آید . اگر نزاع اصلا صورت نگیرد ناراحتی های دو طرفه انباشته و متراکم شده و یکباره بسان کوه آتشفشان منفجر می شود .
عدم موافقت ها همیشه جدایی پیش نمی آورد بلکه پیش از ناسازگاری عدم توانایی هریک از طرفین در غلبه بر مشکلات موجب جدایی می شود.
دلایل مشاجره
روانشناسان دلایل مختلفی را برای جر و بحث میان زوجها بیان میکنند و معتقدند در سالهای نخست ازدواج هر تفاوت دیدگاه و اختلاف نظری دلیلی برای جر و بحث است. از مهمترین دلایل مشاجره بین زوجها میتوان به این موارد اشاره کرد: مشکلات اقتصادی، روابط زناشویی ناموفق، مشکلات کاری، بحث سر فرزندان و تقسیم وظایف منزل نخستین دلایل جر و بحث بین زوجها است. اختلافنظر و ناهماهنگی عقاید رتبه دوم علل مشاجره بین زوجهاست. اکثر زوجها ظرافتهای «صحبت کردن با هم» را بلد نیستند و همین مسئله باعث جر و بحث و اختلاف آنها میشود. باید یاد بگیریم که حرف یکدیگر را بشنویم و درست با هم صحبت کنیم. زمینه ارثی یا مشکلات روحی- روانی دوران کودکی. افرادی که در کودکی جدایی والدین، فقر فرهنگی یا اقتصادی خانواده، آزارهای روحی- روانی را تحمل کردهاند، در بزرگسالی به افرادی عصبی و ناآرام تبدیل میشوند.این افراد نمیتوانند ارتباط خوبی با همسرانشان داشته باشند. دلایلی مانند فراموش کردن تاریخ تولد همسر، سالگرد ازدواج و اتفاقاتی از این دست آخرین دلیل مشاجره بین زوجهاست.
چگونه جر وبحث شروع می شود ؟
دلیل مشاجره هر چه که باشد در اغلب موارد جملههای تقریبا مشابهی (در حین دعوا) بین زن و مرد رد و بدل میشود. در حین مشاجره کمتر به موضوع اصلی اشاره كرده و به هر شکل ممکن فقط شخصیت یکدیگر را خرد میکنیم. اگرچه روانشناسان «سکوت کردن در برابر رفتارهای نامناسب طرف مقابل» را روش مناسبی در زندگی مشترک نمیدانند اما مشاجره را هم راه خوبی برای رفع مشکلات نمیدانند اما آنچه باید در هر مشاجرهای مورد توجه هر دو طرف قرار بگیرد، «حفظ حرمتها»ست.
در حین مشاجره نباید حرفی بزنیم یا رفتاری انجام بدهیم که بعد از دعوا اینقدر از همسرمان شرمنده باشیم که نتوانیم و ندانیم که دوباره چطور با او رودررو شویم.
پافشاری روی عقاید و فریاد زدنهای بیدلیل، تکرار مسائل گذشته، بهانهجوییهایی که خودمان هم میدانیم غیرمنطقی است، همگی نشان میدهد که اکثر جر و بحثهای ما دلیل روشنی ندارد. انگار فقط قصد داریم که با فریاد و ناسزا با هم زورآزمایی کنیم! در حین مشاجره استفاده از جملههایی که با ضمیر «من» شروع میشوند مثل؛ «من دوست دارم»، یا به کار بردن کلمههای تاکیدی مثل «اصلا»، «همیشه» و «باید» مانند «تو اصلا حرف من را نمیفهمی»، نهتنها مشکلی را برطرف نمیکنند بلکه باعث بالا گرفتن دعوا و از بین رفتن حرمتها میشود.
نقل قول کردن از طرف دیگران هم رفتار بسیار نادرستی است که در اغلب مشاجرهها دیده میشود. مثلا اینکه؛ «مادر من همیشه به من میگفت که تو عرضه کار کردن نداری اما من باورم نمیشد». این نقل قولها نه تنها مشکلی را برطرف نمیکند بلکه باعث عصبانیت بیشتر همسرمان هم میشود. شکسته شدن حرمت بین زن و مرد، بیآبرویی، سرد شدن روابط زناشویی، ترس از بیعلاقه شدن طرف مقابل به ما و زندگی مشترک و… همگی از تاثیرات نامطلوب مشاجرههای ماست.
چگونه جر وبحث را کنترل کنیم؟
مهارت گفتوگو کردن، تحمل شنیدن صحبتهای طرف مقابل بدون عصبانیت و کمک گرفتن از مشاور و روانشناس راههایی است که همه ما باید از آن آگاه باشیم. اما اغلب ما این مهارتها را بلد نیستیم و همین مسئله باعث مشاجرههای بیهوده ما میشود. بهتر است قبل از شروع هر جر و بحثی به این پرسشها پاسخ بدهیم تا به احساس واقعی خود و همسرمان پی ببریم. اگر به این پرسشها صادقانه جواب بدهیم، شک نکنید که «صحبت کردن» برای رفع مشکل را به هر «مشاجرهای» ترجیح میدهیم.
علت کلافگی ما یا همسرمان خستگی ناشی از کار و زندگی روزمره یا دل آزردگی از دیگری و یا به دلائل جسمی است یا دلایل دیگری برای ناراحتیمان داریم؟
از مشاجرهای که قصد شروع آن را داریم چه نتیجهای میگیریم؟ صحبت کردن مشکل ما را بیشتر حل نمیکند؟
برای حل مسئلهای که در زندگی ما وجود دارد بهترین و اولین راه مشاجره است یا راههای بهتری هم برای حل مشکل وجود دارد؟
از مراجعه به روانشناس برای حل مشکلاتمان میترسیم یا از اثرهای مثبت مشورت با این افراد آگاه اطلاع نداریم؟
معذرت خواستن را نیاموختهایم یا این کار را شکستن غرور بیجایمان میدانیم؟
نقل قولها نه تنها مشکلی را برطرف نمیکند بلکه باعث عصبانیت بیشتر همسرمان هم میشود. احساس حضور و دخالت دیگران در زندگی مشترک حس بسیار ناخوشایندی است که زن و مرد هیچکدام تحمل آن را ندارند.
از مشاجرهها وجر وبحث چه درسهایی می توان آموخت؟
روانشناسان معتقدند بهترین راهحل مشکلات، «گفتوگو» است نه مشاجره، اما مشاجره هم میتواند نكاتی را به ما بیاموزد.
درس اول: در هر بار مشاجره چه نتیجهای از آن میگیریم؟ آیا واقعا بعد از جر و بحث مشکلمان برطرف میشود یا مشکلی بر مشکلاتمان افزوده میشود؟
درس دوم: رفتارهای نامناسب قبل را تغییر بدهیم و رفتارهای صحیح را جایگزین آن کنیم. مثلا به جای دعوا، بیشتر گوش دهیم و تلاش کنیم به هر روشی که میدانیم عقایدمان را بههم نزدیک کنیم، به همسرمان اجازه اظهار نظر بدهیم، و… به این ترتیب کمتر شاهد مشاجرههای بیدلیل خواهیم بود.
درس سوم: چه کنیم تا به جای مشاجره یک گفتوگوی «انتقادی» داشته باشیم. از هم انتقاد کنیم اما مشاجره نکنیم.
درس چهارم: مسئلهای که برای آن جر و بحث میکنیم چقدر ارزش دارد؟ آیا به اندازه بههم خوردن آرامش و سلامت روحی- روانی ما ارزش دارد؟
درس پنجم: دخالت و تلقین دیگران باعث مشاجره ما میشود یا به راستی مشکلی در رابطه یا رفتار ما وجود دارد؟
روانشناسان معتقدند زوجهایی که مهارت «گوش کردن» و «صحبت کردن» را آموختهاند، بهجای مشاجره بیهوده، با هم صحبت میکنند تا مشکلاتشان را برطرف کنند. گفتوگو در شرایط آرام و بهدور از هر تنش و عصبانیتی بهترین راهحل برطرف کردن مشکلات است. نتیجه اغلب مشاجرهها چیزی جز آسیب دیدن روابط زناشویی نیست
راه حل اختلافات خانوادگی
وقتی را برای گفتگو و گوش دادن به صحبت ها و احیانا انتقادهای یکدیگر قرار دادن و هر یک از زن و شوهر بدانند که وقت انتقاد چه موقعی است. در قانون اسلام آمده است که وقتی احساسات خصومت آمیز و عصبانیت زیاد بر وجودتان مستولی است و سخت عصبانی هستید اصولا از تصمیم گرفتن و از هرگونه انتقاد بپرهیزید.
روابط زن و شوهر وقتی صمیمانه باشد انتقاد سازنده معجزه می کند.
بهترین موقع انتقاد زن و شوهر از یکدیگر هنگامی است که استراحت لازم را کرده باشند و به اصطلاح سرحال باشند. زن و شوهر ها باید حتی الامکان سعی کنند انتقاد عملی و زبانی خود را از یکدیگر در میان اعضاء خانواده به خصوص در حضور افراد فامیل و خویشان مطرح نسازند.
سازش باید دو طرفه باشد ، نه اینکه همیشه یکی از دو طرف کوتاه بیاید، اگرچه سفارش شده کوتاه آمدن از طرف زن بخاطر داشتن روحیه لطیف و محبت آمیز شروع شود اما مرد هم نباید همیشه منتظر شود زن کوتاه بیاید.
اگر خدای ناکرده اختلافات عمیق می شود مطابق پیشنهاد کتاب انسان ساز الهی یعنی قرآن کریم و تاکید روایات ائمه(ع) نمایندگانی از دو طرف جمع شوند و به این مشکل خاتمه دهند.
از دخالت دادن و یا حتی مطلع کردن دیگران از این نزاع ها خودداری شود ، حتی فرزندان هم نباید متوجه شوند که در روحیه لطیف آن ها موثر خواهد بود. ابتدا بچه ها را به منزل اقوام یا همسایه ببرند ، بعد با هم برای حل اختلاف گفتگو نمایند.
در گفتگو سعی شود اختلافات و صحبت های قبل را به میان نکشند و همدیگر را به این خاطر ملامت نکنند که تو قبلا چنین و چنان بودی و یا فامیل هایت هم همین طور لجباز بودند.
این را هر دو به یاد داشته باشند که اولین راه حل آخرین راه حل نیست و از به زبان آوردن کلمه طلاق در خانه خودداری نمایند ، وقتی کلمه طلاق به میان آمد بنیان خانواده به لرزه درمی آید. همان طور که وقتی طلاق عملی شود عرش خدا به لرزه در می آید.
رعایت موارد زیر می تواند به پیوند بیشتر همسران بینجامد:
1) ارتباط کلامی صمیمانه: یکی از مواردی که در تحکیم روابط زن و شوهر بسیار موثر است ارتباط کلامی و نوع محبت و مبادله کلمات و حرف هایی است که در طول شبانه روز بین زن و شوهر مطرح می شود.
مصادیق ارتباط کلامی صمیمانه: «مزاح و شوخی»، «تمجید و تعریف از یکدیگر» و «با کلمات زیبا همدیگر را صدا کردن»
2) زمانی را برای صحبت کردن برای همسر اختصاص دهید: همسران پرمشغله اصولا از محبت کردن غافل می شوند. در نهایت از نظر احساسی فاصله ای میان آنها ایجاد می شود و پر کردن این خلاء کاری دشوار است. بهترین راه حل برای جلوگیری از این فاصله ، اختصاص روزانه چند دقیقه برای صحبت کردن با هم است.
3) از کنجکاوی بیش از حد بپرهیزید: اگر احساس کنید که همسرتان رازی را از شما مخفی می کند، به دنبال یافتن سرنخ به سراغ اوراق خصوصی او نروید. باز کردن نامه های طرف مقابل یا خواندن دفتر یادداشت وی و به سراغ کیف او رفتن نقص مالکیت و حدود او می باشد بگذارید تا او در زمانی که احساس می کند مناسب است حقیقت را به شما بگوید.
4) از اعتماد همدیگر سوء استفاده نکنیم: اغلب همسران از اسرار به عنوان حربه ای علیه یکدیگر استفاده می کنند. یک وکیل به همسر خود گفته بود که با همکارانش مشکل دارد مدتی بعد که آن دو با یکدیگر بحث کردند، همسرش به او گفت: «می بینی هیچ کس نمی تواند با تو کنار بیاید»، این سوء استفاده از اسرار همسر، اعتماد به همدیگر را کمتر می کند.
5) نسبت به هم صداقت داشته باشید: صداقت زیربنای زندگی است و همه صفات عالیه در آن نهفته است. صداقت نهایت شکوفایی عزت در زندگی یک زن و شوهر است. عدم صداقت و دو رویی، آفت بزرگ خانواده است که زن و شوهر می توانند از روز اول با عهد و پیمان بر این که زیر بنای زندگی شان صداقت باشد، این آفت را دور کنند.
6) گذشت در برابر لغزش ها: برای افرادی که مدت ها با یکدیگر زندگی می کنند سرزدن لغزش و اشتباه و خطا امری عادی و متعارف است. بنابراین لازم است با عفو و گذشت از خطاها و اشتباهات یکدیگر چشم پوشی نمایند و آن ها را به رخ طرف مقابل نکشند.
ارجاعات
- وسائل الشيعه ، ج 14، ص 111
- وسائل الشيعه ، ج 14، ص 122
- سورهی بقره، آیهی 83
- سورهی بقره، آیهی 180
- خصال، ج 1، ص
- شيخ مفيد، 1374، ص181
- کليني، 1362، ج5، ص324
- حرعاملي، 1367، ج3، ص40
- مجلسي، 1404ق: ج43، ص134
10 تحف العقول . ص 480