166 - دزدی کودکانه
نویسنده : زهرا رستگار
كودكان وقتی به سن 6 تا 7 سالگی میرسند رفتارهایی از خود بروز میدهند كه برای والدین تعجببرانگیز است. یكی از این رفتارها برداشتن اشیا و اموال دیگران استكه درعرف به آن دزدی میگویند. این رفتار نیز چون بقیه رفتارهای كودكان دلایلی دارد. دلایل دزدی به 3دسته مادی، روانی و اجتماعی طبقهبندی میشود: علل مادی […]
كودكان وقتی به سن 6 تا 7 سالگی میرسند رفتارهایی از خود بروز میدهند كه برای والدین تعجببرانگیز است. یكی از این رفتارها برداشتن اشیا و اموال دیگران استكه درعرف به آن دزدی میگویند. این رفتار نیز چون بقیه رفتارهای كودكان دلایلی دارد. دلایل دزدی به 3دسته مادی، روانی و اجتماعی طبقهبندی میشود:
علل مادی
علل مادی شامل نیازهای مادی است. برخی از كودكان كه زندگی فقیرانهای دارند یا این برداشت را از گذران خود دارند و نیازهای اولیه آنان در حد مطلوبی ارضا نمیشود دست به دزدی میزنند. در این حالت عدمارضای نیازهای مادی از قبیل تغذیه ناكافی، لباس نامناسب، نداشتن پول توجیبی و اسباب بازی موجب میشود كه خردسال این نیازها را از طریق دزدی جبران كند. در یك موارد مشاوره، كودكی به خاطر نداشتن پول توجیبی مناسب و متعارف دیگر همكلاسیها، از كیف دیگر دوستانش پول یا خوراكی برمیداشت، به شكل قرض، از دیگران وجوهی میگرفت و گاه خوردنی از بوفه میگرفت و مدعی میشد كه پولش را داده است و این وضعیت كمكم به منزل خود و نزدیكان نیز تسری یافت و به شكل عادی و متداول درآمده بود و حالا در سن 30سالگی نمیتوانست این عمل را ترك كند؛ حتی هماكنون كه نیاز مادی برطرف شده، نیز بیدلیل از خانه اطرافیان و همسر نیز اشیایی را میربود. پدر و مادرانی كه دائماً از وضع اقتصادی خود شكایت میكنند، فرزند را غیرمستقیم به دزدی تشویق میكنند. در این وضعیت، انگیزه تملك، كودكان را به دزدی مجبور میكند.
علل روانی
ناكامیها و مورد بیمهری و بیتوجهی قرارگرفتن در خانواده موجب میشود كه كودك به نوعی به واكنش در برابر این كمبودها دست بزند. این موقعیت در فرزندان میانی و خانوادههایی كه اولاد متعدد و زیادی دارند و مجال كافی برای ابراز علاقه نداشته و به نوعی كودك دیده نمیشود و نوازش كافی دریافت نمیكند بیشتر به چشم میخورد. وقتی سرقت با لجبازی و دروغگویی همراه باشد، واكنش نسبت به ناسازگاری كودك با محیط خانواده و انتقامجویی از والدین محسوب میشود. گرسنگی عاطفی به گرسنگی فیزیولوژیك دامن میزند. با دزدی و خوردن خوراكی متنوع یا پوشیدن و استفاده از وسایل مختلف این گرسنگی عاطفی را پوشش میدهد.
محرومیت از محبت موجب اضطراب میشود، جبران احساس حسادت، احساس ناامنی حاصل از رفتار خشونتآمیز والدین در منزل، وجود ناپدری و نامادری، انتقال از پدر یا مادر، آرزوی به دستآوردن اشیا پرزرقوبرق كه جز از طریق دزدی، رسیدن به آنها ناممكن است، صدمه زدن به دیگران بهمنظور تخلیه عقدههای روانی و محدودیت قائل شدن و سختگیریهای والدین همگی در این مقوله معنا مییابد.
یافتههای بولبی، روانشناس برجسته حاكی از آن است كه محرومیت از مهر مادر و جداییهای نسبتاً طولانی از او در سنین خردسالی تأثیر بسزایی در بیبندو باری و دزدی نوجوانان دارد.
علل اجتماعی
كودك دزدی را یاد میگیرد و والدین نخستین الگو و سرمشق كودك هستند. چنانچه آنان مرتكب این عمل شوند و یا حتی به شوخی از انجام آن سخن بگویند، طفل آن را میآموزد. همچنین آنان سرقت را از دوستان، همبازیها و همسایگان خود یاد میگیرند. ضعف مذهبی، سقوط ارزشهای اخلاقی، محیط اجتماعی نابسامان، عدمكنترل رفتار كودك، قحطی، بحرانهای حاصل از جنگ، زلزله و آتشفشان، زندگی در محلهای جرمزا، مهاجرت، اعتیاد والدین، میل بهخود نمایی و جدایی از پدر و مادر گرایش كودك را به دزدی تشدید میكند.
برای درمان این پدیده، باید علل و انگیزههای آن مشخص شود. دزدی معلول است و علل متفاوتی دارد. برخورد و مبارزه صرف بامعلول نهتنها مؤثر نیست بلكه گاه آنرا شدت میبخشد. درمان آن باید براساس محبت و در محیطی آرام انجام شود. در ذیل مواردی برای حل و درمان این عمل ذكر میشود كه براساس تجربیات متعدد اغلب كارساز بوده است:
1- سعی نكنید كودك را در موقعیت اعتراف بهدام بیندازید. نگویید تو پول را برداشتهای؟ زیرا جواب، دروغ و انكار خواهد بود. سعی كنید آنچه منجر به دزدی شده را بیابید. با فرزندتان جدی در خلوت صحبت كنید. مثلاً بگویید: از كیف من پول كم شده و میبینم كه تو خوراكیای كه پولش را نداشتی، خریدهای. او را مسئول رفتارش بدانید.
2- بچهها دزدی میكنند چون چیزی را میبینند، میخواهند آنرا داشته باشند و از عواقب رفتارشان اطلاعی ندارند. این فرصتی عالی است تا به فرزندتان برخی درسهای ارزشمند اجتماعی را بیاموزید.
3- به نیازهای فرزندتان به پول نگاهی بیندازید و ببینید آیا پول توجیبی او به اندازه نیازهای اصلی او هست یا باید هماهنگی بیشتری ایجاد كرد. به عبارت دیگر آیا پول دریافتی او در حد متوسط دیگر همسالانش در طبقه اجتماعی شماست یا نه. لطفاً برای خساست خود بهدلیل و انكار روی نیاورید.
4- صادقانه بیندیشید. آیا شما پدر یا مادر سهلگیری نبودهاید؟ بچههایی كه عادت دارند همه چیزهایی را كه میخواهند به دست آورند، تصور میكنند كه باید هر چه را كه میخواهند داشته باشند. شاید زمان آن رسیده باشد كه كمكم به او نه بگویید.
5- با كودك صادقانه صحبت كنید. بدون برچسب دزدی زدن با استفاده از داستانهای جذاب، الگوهای مناسب رفتاری را به او معرفی كنید. در این راه، گفتن قصههای مذهبی و آموزش رویههای دینی به شكل امیدواری و تشویقكننده و نه ایجاد ترس از خدا و عذاب جهنم كارساز خواهد بود.
6- وسایلی كه كودك را به دزدی وسوسه میكند مانند پول را از چشم او دور كنید و تسهیلاتی برای تفریح و سرگرمی بیشتر او فراهم آورید.
7- او را از مشاهده فیلمهایی كه در آنها دزدی انجام میشود بازدارید.
8- اگر فرزندتان لباس، زینتآلات، ماشینهای برقی و مانند اینها را دزدیده، شاید انگیزهاش این بوده كه شبیه دیگر همسالانش شود. كودكی كه در كنار همسالانی با امكانات زیاد رشد میكند، شاید سعی كند ظاهر وسایلی مانند آنان داشته باشد. حتی برای بزرگسالان هم مشكل است كه درك كنند عدهای در این دنیا بیش از حد دارند و عدهای از نیازهای اولیه خویش نیز محرومند. سعی كنید مدرسه و دوستانی برایش انتخاب كنید كه از لحاظ اقتصادی تفاوت زیادی با شما نداشته باشند.
9- به او بیشتر توجه كنید، خصوصیات خوب اخلاقی او را مورد توجه قرار داده و ذكر كنید. راههایی برای افزایش عزت نفس او بیابید. آرامش و شادی را در محیط خانه ایجاد كنید. از توانمندیهای او به جای زیباییهای فیزیكیاش یاد كنید و او را با استعدادها و تواناییهایش آشنا كنید.
10- در كیف مدرسهاش حتماً در حد امكان خوراكیهایی را كه دوست دارد بگذارید و مقداری پول توجیبی معین مناسب سن، روزانه، هفتگی یا ماهانه در اختیارش قرار دهید تا درصورت تمایل برای خود چیزهایی را خریداری كند.
11- اگر فرزندتان دزدی را همراه با رفتارهای ناراحتكننده دیگر توأمان انجام میدهد حتماً از یك مختصص كمك بگیرید.
و در آخر بسیاری از خانوادههایی را با امكانات مالی كم میشناسیم كه كودكانشان سرشار از شادی، عزت نفس و رفتارهای صحیح اجتماعی هستند. تنها سرویسهای مادی نمیتواند فرزند ما را متعادل و قانونمند سازد. با اصلاح روشهای اخلاقی و زندگی، ایجاد محیط امن و شاد و نشاندادن توجه و ارائه نوازشهای مثبت در موقعیتهای مناسب، ذكر خصوصیات و كفایتهای جسمی، فكری و اخلاقی و تشویق آنان به ورزش، هنر، همكاری و دلسوزی در منزل و داشتن دلبستگی عمیق خانوادگی میتوان درستكاری آنان را تضمین كرد. از حاشیهها و امكانات، نگاهمان را بیشتر به عاطفه و توجه صرف كنیم. قول میدهم این هم برای من و شمای پدر و مادر بهتر است، هم برای فرزندمان.
فرزند خوبى داريد. در کل کاملا از او راضى هستيد; او درسش را مى خواند، تکاليفش را به موقع انجام مى دهد، در کارهاى منزل و خارج از منزل به شما کمک مى کند، با ديگران رفتار خوب و مودبانه اى دارد و… اما آنچه باور کردنش سخت است و به شدت شما را آزار مى دهد، اينست که همين بچه خوب، بعضى مواقع اقدام به «دزدي» مى کند! قبل از هرگونه اقدامى بايد نخست دانست که چرا کودکان گاهى به اين عمل دست مى زنند و دزدى مى کنند و چگونه مى توان به آنها کمک نمود. گرايش به دزدى در بين کودکان سنين مختلف(از پيش دبستانى تا نوجوانى) مى تواند به علل بسيارى صورت گيرد:
– کودکان در سنين کودکى اوليه معمولا اشيا» و چيزهايى را که دوست دارند، برمى دارند; بدون آنکه بفهمند بايستى در قبال آن اجازه بگيرند يا قيمتى پرداخت نمايند.
– کودکان سنين دبستان، معمولا مى دانند که نمى بايست بدون اجازه صاحب شي»، آن را بردارند و يا اينکه مفهوم پرداخت قيمت جنس را در قبال برداشتن آن متوجه مى شوند، اما به هر حال شي» را برمى دارند چون از خود کنترل کنندگى کافى بهره مند نيستند.
– در سنين پيش نوجوانى و نوجوانى، کودکان مى دانند که نبايد دزدى کنند، اما معمولا به اين علت دست به دزدى مى زنند که هيجان مربوط به اين کار را تجربه کنند و يا گاهى اوقات چون دوستانشان مبادرت به دزدى مى نمايند، آنها نيز به اين کار تشويق مى گردند.
هر چقدر که ميزان خودکنترل کنندگى فرد افزايش پيدا کند، مبادرت به دزدى، بيشتر به شکل جرم گونه خود نزديک مى شود. ممکن است دلايلى پيچيده تر از آنچه ذکر شد نيز در بروز رفتار دزدى در کودکان و نوجوانان دخيل باشد. مثلا علت رفتار دزدى مى تواند خشم بچه ها يا تمايل آنها به جلب توجه ديگران باشد. يا بالعکس چنين رفتارى مى تواند منعکس کننده مشکلات و استرس هاى آنها در محيط زندگى شان باشد. اين مشکلات ممکن است در خانه، مدرسه، جمع دوستان و… براى کودک به وجود آمده باشند. برخى از کودکان به علت برخى مشکلات عاطفى يا مورد سوء رفتار واقع شدن به دزدى دست مى زنند. در اين گونه موارد رفتار دزدى آنها به عنوان فرياد کمک خواهى آنها تلقى مى گردد. در ساير موارد، علت بروز رفتار دزدى، اينست که کودک يا خانواده وى، نمى توانند هزينه مالى آنچه را که کودک مى خواهد و يا حتى نياز دارد تامين نمايند. در چنين مواردى رفتار دزدى جهت تامين مايجتاج کودک، بروز مى کند. به هر حال، علت دزدى هرچه که باشد، والدين وظيفه دارند ريشه هاى آن را شناسايى نمايند تا از تبعات احتمالى که در پى خواهد داشت، پيشگيرى نمايند.
چه بايد کرد؟
زمانى که دزدى کودکان به اصطلاح «لو مى رود»، رفتار و برخورد والدين بسيار تعيين کننده است. در چنين مواردى نوع واکنشى که والدين نشان مى دهند بستگى به آن دارد که آيا اولين بارى است که دزدى صورت گرفته و يا اينکه دزدى کردن به صورت يک الگوى رفتارى تکرارى در کودک مشاهده شده است:
– در کودکان کوچک تر، والدين بايستى به وى کمک کنند تا بفهمد که دزدى کردن کار نادرستى است; اينکه برداشتن لوازم ديگران بدون اجازه آنها يا پرداختن قيمت شان کار بدى است و ممکن است باعث رنجش گردد. مثلا اگر کودک پيش دبستانى از مغازه اى بدون اجازه، عروسک يا شکلاتى را برداشت بايد ضمن تشريح و توضيح دلايل فوق، او را تشويق و راهنمايى کرد تا شکلات را به صاحبش پس بدهد يا سر جاى خود بگذارد. در صورت امکان، با پرداخت قيمت کالا يا کسب اجازه از صاحبش آن را براى کودک خريدارى نمايند و به وى اجازه دهند اين فرآيند را مشاهده نمايد تا ياد بگيرد. اما اگر مثلا شکلات را خورده باشد، والدين بايستى او را به مغازه بازگردانند و از وى بخواهند مساله را با صاحب آن در ميان گذارده، عذرخواهى نموده، قيمت آن را پرداخت نمايد. در مورد کودکان پيش دبستانى، بسيار مهم است که کالاى دزديده شده، به صاحبش بازگردانده شود. در سال هاى اول و دوم دبستان، کودکان بايد بدانند که دزدى کردن گناه است و کار نادرستى محسوب مى گردد اما بايستى به آنها کمک کنيد تا ديد دقيق تر و روشن ترى نسبت به تبعات اين کار نيز به دست آورند. مثلا اگر کودک از مدرسه، مدادرنگى دوستش را به خانه آورد و شما مطمئن بوديد که بدون کسب اجازه اين کار را کرده است، بايستى با او صحبت کنيد و به او بگوييد تصور کند يکى از دوستانش ماژيک او را بدون اطلاع و بدون اجازه اش بردارد و به خانه ببرد. در اينصورت او چه احساس بدى خواهد داشت؟ والدين بايستى او را تشويق و ترغيب نمايند که مدادرنگى دوستش را پس بدهد و از او عذرخواهى نمايد يا حتى قبل از رفتن به مدرسه به دوستش تلفن کند و عذرخواهى نمايد که اشتباها مدادرنگى او را با خود به همراه آورده است.
– زمانيکه يک نوجوان دست به دزدى مى زند، توصيه مى شود که والدين او را در جبران اين سرقت همراهى کنند. مثلا در صورتيکه سرقت از مغازه انجام شده است، والدين حتما به همراه فرزند خود به آنجا مراجعه نمايند و از او بخواهند مساله را توضيح داده، عذرخواهى نمايند. ابدا از اينکه فرزندتان احساس شرمندگى کند يا ممکن است با اعتراف به دزدى و معذرت خواهى از صاحب مغازه آبرويش بريزد، ناراحت نباشيد. همين احساس شرمندگى از باز پس دادن کالاى دزديده شده، بهترين درسى است که نوجوان براى تکرار نکردن اين کار ياد مى گيرد. تنبيه بيشتر(خصوصا تنبيه بدنى) بعد از پس دادن کالاى سرقت شده، هيچ ضرورتى ندارد; چراکه ممکن است کودک را خشمگين کند و برعکس، احتمال وقوع مجدد دزدى را افزايش خواهد داد و يا حتى ممکن است کودک را خشمگين کند و برعکس، احتمال وقوع مجدد دزدى را افزايش خواهد داد و يا حتى ممکن است او را وادار به انجام رفتارهاى بدترى نمايد.
نکته: کودکان در هر سنى بايد بدانند که دزدى فقط برداشتن کالاى ديگران نيست. بلکه هرگونه سو»استفاده از اموال ديگران نوعى دزدى محسوب مى شود. همين طور بايد بدانند که دزدى جرم است و عواقب بدى در پى دارد و حتى ممکن است منجر به زندان رفتن گردد. گاهى کودکان از والدين خود دزدى مى کنند. در چنين مواردى بايد از او خواست مبلغ دزديده شده را بازگرداند و يا اگر آن را خرج کرده، تنبيه هايى از قبيل کار کردن در منزل يا کمک در انجام امور و خريد و… را برايش در نظر بگيرد و يادآورى کنيد که اين کارها را به ازاى مبلغى که برداشته است انجام خواهد داد. البته بسيار مهم است که والدين اين نکته را در نظر داشته باشند که نبايد مبالغ زياد پول خود را در دسترس قرار دهند به طورى که براى کودک دسترسى به آن آسان باشد; چراکه اين کار خيلى از کودکان را به دزدى وسوسه مى کند. علاوه بر اين هرگز براى کودک دام نگستريد. هرگز مبالغ پول را عمدا در دسترسش قرار ندهيد تا او را هنگامى دزدى کردن «دستگير» نمائيد! اينکار بسيار به حس اعتماد بين والدين و کودک لطمه وارد مى آورد.
اگر دزدى تداوم يافت
اگر سرقت در فرزندتان رفتار تکرارى شد، بايستى از کمک حرفه اى بهره گيرد. چراکه تنبيه هاى تکرارى در اين زمينه مشکلات بزرگ ترى ايجاد خواهند کرد. حدود يک سوم نوجوانانى که چندبار دست به دزدى زده اند اقرار مى کنند که ترک اين عمل برايشان بسيار سخت و يا حتى غيرممکن است. بنابراين خيلى مهم است که به کودکان از همان سنين پايين فهماند که دزدى کردن کار بسيار اشتباهى است و ممکن است تبعات منفى بسيارى را به همراه داشته باشد و در صورتيکه به اين کار ادامه دهد ممکن است تا پايان عمر مشکلاتى برايش فراهم سازد. در چنين مواردى توصيه مى شود که از کمک افراد ذيصلاح استفاده کنيد. اين افراد ذيصلاح ممکن است مشاورخانوادگى شما، روانشناس، پزشک خانواده که بتواند شما را به درمانگران و مشاورين در اين زمينه ارجاع دهد، مشاور مدرسه، روحانى محل و ساير گروه هاى حمايتى باشند. علت دزدى هرچه که باشد، زمانيکه به صورت رفتارى تکرار شونده درآيد، بايستى مساله را با درمانگران و مشاوران داراى اين تخصص در ميان گذاريد تا جهت حذف اين رفتار اقدام و تلاش نمايند.