7 - مسائل مادی بین همسران
نویسنده : زهرا رستگار
مسائل مادی ، مسائلی از قبیل سطح درآمد ، سطح زندگی ، اخلاق خرج کردن ، میزان خرج کردن ، میزان اشتراک زن و شوهر در مسائل مادی ، بحران مالی ، رونق اقتصادی ، رزق حلال (مثل پرداخت وجوهات) را در بر می گیرد - امکانات مالی همسرتان را در نظر بگیرید ، نه ایده آلی که در ذهنتان است (نه آن که دلتان می خواهد باشد) - انسان فقط خیال می کند که احساس خوشبختی در ارضای خواسته های مادی است (همه مسائل زندگی انسان با مادیات حل نمی شود)
– امکانات مالی همسرتان را در نظر بگیرید ، نه ایده آلی که در ذهنتان است (نه آن که دلتان می خواهد باشد)
– انسان فقط خیال می کند که احساس خوشبختی در ارضای خواسته های مادی است (همه مسائل زندگی انسان با مادیات حل نمی شود)
– اگر تفکرتان بر پایه پول باشد ، هیچ وقت احساس خوشبختی نمی کنید چرا که با داشتن هر امکان مادی ، داشتن امکان دیگری را خواهانید
– تغییر و تحولات مادی اصولا در زندگی مشترکتان هست
– خیلی عاقلانه شرایط فرهنگی ، شخصیتی ، کاری و اقتصادی همسرتان را درک کنید
– سعی کنید از نظر شخصیتی طوری باشید که با تغییر و تحولات مادی در زندگیتان ، روحیه و شخصیتتان تحت تأثیر داشتن ها و نداشتن ها قرار نگیرد (به خصوص اخلاقتان را وقتی پولدار می شوید یا با پولدارها برخورد می کنید باید خیلی مواظب باشید)
– کلا در زندگی مشترک تعادل مادی داشته باشید که اگر بی پول شدید و از لحاظ مالی تحت فشار قرار گرفتید آن چنان مستأصل نشوید و نداشتن هایتان بروز نداشته باشد
– مشکلات روانی و اجتماعی (مثل افسردگی ، احساس پوچی ، انحرافات اخلاقی ، نارضایتی طرفین از همدیگر ، بیگانگی روحی طرفین نسبت به هم ، بی تعهدی نسبت به خانواده ، از هم پاشیدن خانواده و …) در قشر مرفه خیلی بیشتر رواج دارد تا در قشر متوسط
– عادات بد اجتماعی را ابتدا پولدارها با پولشان در جامعه می آورند و طبقه سه جامعه با تقلید شدید از آنها آن کار را رواج می دهند
– مسائل مادی و رفاه زندگی ، فرع زندگی است ، اگر چیزهای دیگر در زندگی درست باشد این پول خیلی خوبه (المال و البنون زینه الحیوه الدنیا ؛ اگر زندگیتان خوب باشد این مال و فرزند زندگیتان را بهتر می کند ولی اگر زندگیتان خوب نباشد ، دچار مشکلات اخلاقی باشید ، با هم تفاهم نداشته باشید ، خوشبخت نباشید ، مال و فرزند زندگیتان را بدتر می کند)
– چشم و هم چشمی در مادیات ، دشمن روابط صمیمانه است و باعث می شود که هیچ وقت احساس خوشبختی نکنید و همسرتان را بد ببینید چرا که همیشه در مادیات یک موردهایی دور و برتون هستند که رو دستتون می زنند
– ازدواج خودش یک برکتها و گشایشهایی در زندگی می آورد به شرط اینکه راضی باشید(چرا فکر می کنید شوهرتان باید اندازه پدرتان پول داشته باشد)
– ظاهر زندگی دیگران را با باطن زندگی خودنان مقایسه نکنید (مثلا کار همسرتان ، درآمد همسرتان ، اخلاق خرج کردن همسرتان و کلا سطح زندگی مادیتان را با دیگران مقایسه نکنید (بعضی به لباس ، بعضی به شکم و بعضی به… اهمیت می دهند))
– مقایسه باعث تحقیر ، توهین ، سرخوردگی همسر ، درشت نمایی امتبازات دیگران ، اثبات بی کفایتی همسر ، لجاجت و قطع خیلی از روابط و کم شدن علاقه می شود (پیامبر (صلی الله علیه و آله) می فرمایند در مسائل مادی زیر دستتان را نگاه کنید ؛ در مسائل معنوی بالا دستتان را نگاه کنید ببینید کی اخلاقش از شما بهتر است سعی کنید مثل او شوید, ببینید کی عبادتش بهتره ، کی تواضعش بیشتره ، کی شخصیتش قوی تره ، کی اطاعتش از پروردگار بیشتره )
– بعضی مردها میزان پولشان ، میزان درآمدشان با همسرشان خیلی شفاف و روشن است (چقدر دارند و چقدر خرج می کنند؛ خصوصا اوایل که پولشان کم است)
– با تغییر تدریجی سطح زندگی خیلی از مردها وضعیت مالیشان به روشنی اول زندگی نیست (این دلیل بر بدجنسی شان نیست) چرا که خودشان را ملزم به اعلام وضع مالی نمی دانند (دوست دارند کاری کنند که به دوران سخت مالی قبل بر نگردد ، یک استقلال مالی پیدا کنند ، یک پس اندازی داشته باشند ، یک خواسته خرجی هایی داشته باشند) بذارید یک چیزهای مالی خصوصی برای خودشان داشته باشند
– اگر همسرتان در تنگنای مالی نیست ، وضعش نسبتا خوب است گاهی اوقات ازش بخواهید چیزی را که لازم دارید براتون بخره (ببین اگر داشتی من یک … می خوام یا یک … دیدم انقدر)
– اگر همسرتان مبلغی را که برای خرید به همراه دارد به شما نمی گوید برای خریدتان از او سقف بخواهید ، سقف چیزی را که می توانید انتخاب کنید( به جای اینکه بپرسید چقدر همراه دارد یا بخواهید برای کم کردن روی او خرید سنگینی بکنید)
– گاهی اوقات خریدن نیازتان را از همسرتان بخواهید و از خرید وحشتناک او شگفت زده شوید و ذوق کنید ؛ گاهی اوقات هم خرید را با او بروید
– اوایل که دوست دارد خرج کند استقبال کنید و در ذوقش نزنید
– اوایل ازدواجتان خیلی از مسائل مالی همسرتان سؤال و کنجکاوی نکنید ، هر چقدر بیشتر بپرسید بیشتر از شما مخفی می کند (همسرتان منظورتان را از سؤال نمی فهمد و فکر می کند استقلالش داره تهدید می شه یا چشم به اموالش دارید) عملکردتان اگر درست باشد ، همسرتان به مرور به شما اعتماد می کند
– خیلی از مردها اول ازدواجشان بدهکار عروسی شان هستند(باباها هم می دهند با این حال اینها هم بدهکارند) کنکاش نکنید بذارید بدهی هایش را صاف کند
– همسرتان هم از کادوهایی که در مراسم ازدواجتان می دهند سهم دارد که باید او را هم در آنها سهیم و شریک کنید که البته این به معنای سادگی و از دست دادن همه کادوها نیست
– اگر دائم چیزهایی می خرید و دائم پشیمان می شوید ، متوقع باشید که همسرتان شما را یک زن مدیر ، مقتصد و قابل اعتماد از لحاظ مالی نداند و در مسائل مالی با شما یکی نشود ؛ اگر هیچ رغبتی به خرج کردن هم نداشته باشید و از لحاظ مالی بسته باشید باز هم همسرتان از لحاظ مالی با شما یکی نمی شود(می گوید که این اصلا براش فرقی نمی کنه)
– می توانید ابتدای زندگی با همسرتان قرار بذارید که ماهانه یک پول تو جیبی مخصوص خودتان بگیرید(زیاد هم نه) ولی اون عادت می کند که ماهانه یک مبلغی را به شما بدهد ، بعد هم بهش بگید که این ربطی به خورد و خوراک و لباس و نفقه ندارد ، من دوست دارم تو پول بدهی و من یک پولی مال خودم باشد ، من بدم می آید که شب تولدت که می شه از خودت پول بگیرم و برات کادو بخرم
– عادت ندهید که دائم از ریز پولی که خرج می کنید یا پس انداز می کنید ازتون سؤال کند ، در عین حال گاهی اوقات هم بگویید و مشورت بگیرید (گاهی مردهایی که احساس می کنند زنشان قبولشان ندارد یا زنشان حسابشان نمی کند و با دیده تحقیر نگاهشان می کند ، در مسائل مالی حساب کشی می کنند)
– اگر خودتان صاحب درآمد یا پول هستید ، در اوایل زندگیتان هزینه های اصلی را اصلا گردن نگیرید (پولتان را جمع کنید و یک چیزی برای خونه تون بخرید یا پس اندازش کنید یا کمی هم به مادرتان کمک کنید) ؛ سطح زندگیتان را محدودتر کنید و توقعتان را پایین بیاورید و بذارید مسائل مالی و حتی لباس و خورد و خوراکتان به عهده همسرتان باشد تا مرد با یک چارچوب تعریف شده ای وارد زندگی شود و اخلاق خرج کردن را پیدا کند، البته اسراف نکنید و بریز و به پاش غیر عادی نداشته باشید
– اگر با خرید بعضی چیزها با پول خودتان برای منزل مخالفت می کند نگویید پولمه ، خودم می دونم ؛ از هم دور می شوید
– اگر هر دو پول گذاشتید و خانه خریدید نه سادگی کنید و نه زرنگی ؛ سهم و دونگ هر کدام را به نحو عادلانه معلوم کنید و به نام بزنید
– زن وظیفه خرج کردن پولش را در خانه شوهر ندارد(یعنی به زن واجب نیست) ، وظیفه اداره زندگی یعنی نفقه به طور خاص با مرد خونه است (البته اینها اخلاقی حل می شود)
– در مسائل مالی (در بعضی خریدهای جزئی) خیلی من و تویی نکنید
– اگر در زندگیتان دچار بحران مالی شدید ، این نکات را رعایت کنید:
– وحشت زده و مضطرب پایه های زندگیتان را نلرزانید( بعضی ها اگر بار مالی را ازشون بگیرند دیگه هیچی ندارند)
– تا حد امکان از بازگو کردن مسائلتان به دیگران خودداری کنید(برای چی می گویید ؛ صدقه می خواهید یا ترحم)
– وقتی همسرتان بی پول می شود یک دفعه یادتان نیافتد که او چه عیبهای بزرگی داشته که تا به حال متوجه نمی شدید
– زمان بحران با همسرتان همانطور رفتار کنید که قبلا باهاش رفتار می کردید (مثلا در اجازه هایی که می گرفتید یا در احترام هایی که می گذاشتید)
– شرطی نشوید یعنی دائم یک چیزی دلتان نخواهد که مطرح کنید و بعد بگید ببخشید یادم رفت پول نداری (مثلا بگید پارسال فکر می کردم امسال پرده ها را عوض می کنیم ، مهم نیست)
– در وقت معمولی یا رونق اقتصادی خیلی بریز و به پاش نداشته باشید تا در وقت بحران خیلی تابلو نشوید
– یادتان باشد که مردها هنگام بحران مالی بسیار کم ظرفیت تر و کم طاقت تر از زنها هستند (خیلی از مردها همسر دوم را در اوج ورشکستگی مالیشان می گیرند چرا که برای مرد پول یک حالت قدرتی می آورد وقتی که بی پول می شوند یک زن دیگر می گیرند تا جایگاه مردیشان را اثبات کنند)
– وقتی دچار مشکل مالی می شوید دائم همسرتان را به خاطر اشتباهاتش در گذشته (اینکه چرا حرفتان را گوش نداده (دیدی گفتم ، دیدی اینجوری شد ، من که گفته بودم) ، چرا پول در آوردن را از دیگران یاد نمگرفته ، چرا بی عرضه یا چرا بی فکر است) سرزنش نکنید
– در جمع های دوستانه یا فامیلی ، آه و ناله های بی پولی سر ندهید(اگر سؤال کردند بی سر و ته جوابشان را بدهید)
– ابتدایی که بحران شروع شده (همسرتان بی کار شده ، ورشکست شده ) خرجهایی که خیلی ضروری نیست را با همکاری بچه هاتون حذف کنید (مثل کلاسهای اضافی ، بعضی مهمانی هایی که لزومی ندارد ، خرید کادوی بسیار گران ، بعضی مسافرتهایی که می توانید نروید ، لباسهای خوبتان را برای موقعیت های خاص مثل بعضی مهمانی های ضروری کنار بگذارید ، …)
– گاهی اوقات از صرفه جویی هایتان برای همسرتان با خوشحالی تعریف کنید ولی بذارید خودش نتیجه گیری کند (مثلا بگید برای خرید فلان وسیله ضروری پنج تا مغازه رفته اید این که خریدید از همه بهتر بوده)
– مردی که بعد از بهبود وضع مالیش خیلی اهل خرج کردن نیست ، ببینید نحوه پول خواستن تان از او چگونه است (نه اینکه مرتب بگویید وظیفته ، هنر نکردی ، کوه نکندی ؛ باید بهش بگید من اون موقع زن … آقا بودم ولی حالا زن حاج … آقام یا همسرم الان دکتره یا مهندسه یعنی اعتباری که الان دارم به واسطه تو و به واسطه اسم تو است ؛ مردها باید ذوق کنند تا خرج کنن