197 - تأثیر شیر و غذای حلال در تربیت معنوی فرزند
نویسنده : زهرا رستگار
تأثیر شیر و غذای حلال در تربیت معنوی فرزند شیر تأثیر عجیبی در بچه دارد ،چنانچه اگر غذایی که مادر می خورد مقوی باشد و در بنیه و قوه بچه تأثیر گذارد از نظر معنویت هم تأثیر عجیبی در روحیه بچه دارد . روحیات مادر روی حمل و شیرمادر اثر می گذارد ،پس مادر باید […]
تأثیر شیر و غذای حلال در تربیت معنوی فرزند
شیر تأثیر عجیبی در بچه دارد ،چنانچه اگر غذایی که مادر می خورد مقوی باشد و در بنیه و قوه بچه تأثیر گذارد از نظر معنویت هم تأثیر عجیبی در روحیه بچه دارد . روحیات مادر روی حمل و شیرمادر اثر می گذارد ،پس مادر باید با تقوا بوده و مواظب باشد گناه مخصوصاً در وقت شیر دادن در زندگیش مرتکب نشود . اگر مادری گوشت فاسدی که دارای میکروب است بخورد خواه نا خواه مادر مسموم می شود و هم بچه ای که در شکم مادر است . لذا در روایات می خوانیم مادر باید مواظب باشد در وقت حمل غذا های لطیف بخورد . اگر از نظر غذا چنین است از نظر معنویت به طریق اولی چنین است. آن مادر که بی عفت است نه فقط خودش آلوده می شود بلکه بچه را هم آلوده می کند و این قضیه در شیر بیشتر است. مادر باید مواظب باشد بواسطه بی تقوایی سیر خود را آلوده نکند . غیبت کردن گوشت مرده خوردن است .بنابراین بر روی دل و روح انسان اثر می گذارد و روح آن را بی نشاط می کند ، در واقع اگر مادر بی تقوا باشد این بچه مسموم می شود . بنابراین شرط اول تقوا رابطه با خداست . مادر ها باید وقتی به بچه شیر می دهند اول بسم الله بگویند ،وقت شیر دادن تخیل بد و وسوسه بد در فکر آنها نیاید ، اگر می توانند با وضو به بچه سیر دهند و قبل از شیر دادن از گناه توبه کنند.
زن شیرده در صورت، سیرت ،سعادت و شقاوت کودک نقش اساسی دارد . هنگامی که ابوالمعالی( مشهور به امام الحرمین) کودک شیر خواره ای بود ،روزی گریه می کرد و آرام نمی گرفت . پدرش در این هنگام دید زنی از همسایگان، برای آرام کردن کودک سینه خود را در دهان او گذاشت و کودک پس از خوردن کمی شیر آرام گرفت . پدر ابوالمعالی از این کار چنان ناراحت شد که کودک را از آغوش آن زن گرفت و سرش را به طرف پایین قرار داد که هر چه شیر خورده بود بازگرداند.آنگاه گفت :« مرگ فرزندم برایم آسان تر است از اینکه زنده بماند و ببینم که طبیعت کودکم آمیخته با شیر زنی (مجهول الهویه) شود که او را نمی شناسم.»
خود ابوالمعالی گفته است که در هنگام درس و بحث ، گاهی یک نوع سستی در من ایجاد می شود و این اثر همان شیری است که در بدنم مانده است.
و نیز زمانی که شیخ فضل الله نوری به دار آویخته شد، فرزندش در پای دار او کف می زند! یکی از بزرگان نقل کرده است که چند روز قبل از شهادت شیخ فضل الله نوری در زندان با او ملاقات نمودم .به ایشان گفتم که پسر شما لاابالی (بی قید و بار) است و بر ضد شما کار می کند . شیخ فرمود: این موضوع را از پیش می دانستم ! سپس فرمود این پسر در نجف به دنیا آمده است و مادرش شیر نداشت از این رو مجبور شدیم برای شیر دادن او ،زنی را در نظر بگیریم . پس از مدت زیادی که این کودک از شیر آن زن تغذیه کرد ناگهان متوجه شدیم که آن زن ناصبیّه (کسانی که سبّ و ناسزا به علی (ع) می گویند) است و کینه حضرت علی (ع) را در دل دارد . از همان موقع دریافتم که سعادتمند شدن این پسر کاری است بسیار مشکل.»
حضرت علی (ع) فرمود: دقت کنید که چه کسی فرزندان شما را شیر می دهد زیرا کودک با همین وضع پرورش می یابد .» حضرت امام باقر (ع) فرمود: « فرزندت را به وسیله زنان زیبا شیر بده و از زنان زشت اجتناب و پرهیز کن ،زیرا شیر سرایت دهنده است.» حضرت رسول اکرم(ص) فرمود:« برای شیر دادن فرزندتان ، از زنان احمق و کسانی که چشمشان ضعیف و آبریز است ، استفاده نکنید. زیرا شیر سرایت دهنده است.»از این رو اسلام تأکید دارد که هنگام شیر دادن به نوزاد مادر با آرامش و به دور از اضطراب و استرس در شرایط مناسب قرار گیرد . بنابراین بهتر است که در هنگام شیر دادن موارد زیر رعایت شود:
1- مادر روبه قبله باشد.
2- در مکان غصبی نباشد.
3- با طهارت و وضوباشد تا فرزند سعادتمند دنیا و آخرت قرار گیرد . شیخ مرتضی انصاری دزفولی صاحب کتاب های « رسائل» و «مکاسب» که جزء درسهای حوزه های علمیه می باشداز علما و مراجع بزرگ و برجسته شیعه بوده و مادرش دانشمند و اهل زهد و تقوا بود. روزی به مادرش گفتند: فرزندت به درجه عالی از علم و تقوا رسیده است . مادرش در پاسخ گفت :من در انتظار آن بودم که فرزندم ترقی بیشتری داشته باشد زیرا من به او شیر ندادم مگر آنکه با وضو بودم و حتی در شبهای سرد زمستان بدون وضو به او شیر نداده ام .
4- زبانش مداوم در حال ذکر و تلاوت قرآن و دعا باشد و هر لقمه ای را نخورد بطور مثال اسب حیوان با هوشی است ، این حیوان هنگامی که در حالت گرسنگی در چراگاه رها می شود یا علوفه های سبز و تازه جلوی او گذاشته می شود، اول آنها را بو می کند ، اگر سالم بی خطر و بی ضرر بود و دارای سم هم نبود آنها را می خورد وگر نه هرگز فریب ظاهر غذا را نمی خورد و این عمل برای هر لقمه تکرار می شود . لذا رسالت پدران در این زمینه سنگین است و زن و فرزند امانت الهی هستندکه باید به سلامت روحی و معنوی آنان توجه جدی شود و در قیامت از کسانی نباشند که به عنوان خیانت در امانت معرفی شده و در عذاب الهی گرفتار آیند.
پدران باید در کسب حلال دقت کنند و از مال حرام یا مخلوط به حرام پرهیز کنند و برای پاک نمودن اموالشان ، یک روز را به عنوان سال خمس تعیین نمایند . مادران هرگز به شوهران خود اجازه ندهند که لقمه حرام وارد زندگیشان شود زیرا لقمه حرام سبب انحراف انسان از مسیر رسیدن به خداوند می گردد.
از همین رو حضرت امام حسین(ع) در کربلا فرمود: « علت اینکه دشمنان حرفهایمان را نمی پذیرند آن است که شکم هایشان پر از حرام شده» از این کلام نورانی معلوم می شود که خوردن حرام، انسان را تا سر حد کشتن اولیاء الله پیش می برد . بنابراین مواظب لقمه های خود و فرزندان خود باشیم . قرآن کریم فرمود:« ای کسانی که ایمان اوردید از رزق و روزی پاک و حلال بخورید.» اگر لقمه حلال و پاک باشد، ثمره و نتیجه آن لطافت قلب و تقویت آثار روحانی ، معنوی و الهی است ولی اگر لقمه انسان از حرام باشد ، نتیجه اش قساوت قلب و گرایش به دنیا ،شهوات و امور پست و شیطانی و محرومیت از معنویات و سعادت اخروی خواهد بود.
معاویه روزی هدیه ای برای ابوالاسود دوئلی فرستاد که بخشی از آن ،عسل آمیخته به زعفران بود ، البته منظورش از فرستادن هدیه آن بود که دل آنها را بدست آوردو به طرف خود جلب کند و از محبت آنها نسبت به علی ابن ابی طالب کم نموده و رفته رفته آنها را از خاندان پیامبر(ص) دور نماید .«ابوالاسود» دختر پنج یا شش ساله ای داشت او پیش پدر آمد ،همین که چشمش به عسل افتاد ، قدری از آن برداشت و در دهان گذاشت و آن را فرو برد. ابوالاسود گفت : دخترم بیانداز این غذا زهری است که معاویه می خواهد ما را با آن فریب دهد و از امیر المؤمنین دور نماید و محبت ائمه را از قلب ما خارج نماید. سخن که به اینجا رسید ، دخترش گفت : خداوند او را خوار گرداند آیا عسل زعفرانی معاویه(فرزند جگر خوار) می خواهد شرافت دین و ولایت را از ما برباید و ما را از سرور پاک و بزرگوار امیر المؤمنین دور کند؟! مرگ بر فرستاده و خورنده اش باد. سپس آن طفل آنقدر دست در گلو برد و خود را رنج داد تا آنچه خورده بود قی کرد و خود را از آلودگی آن غذا پاک نمود.
اقتصاد سالم، فرزند سالم به بار می آورد. از رسول اکرم (ص) پرسیدند : پاکیزه ترین کسب ها کدام است ؟ فرمود: کار های دستی و محصول دسترنج . همچنین رسول اکرم فرموده اند:« پی جویی و دنبال کسب صحیح و حلال رفتن برهر زن و مرد مسلمانی واجب است.
امام صادق (علیه السلام) نیز می فرمایند: کسب الَحرام فی اِلذُّرِلَهِ . «درآمد حرام در اولاد اثر می گذارد .» یعنی پدر و مادر باید مراقب باشند که غذای حرام نخورند وگرنه نطفه ای که با غذای حرام تغذیه شده باشد ،در فرزندانش اثر نامطلوب باقی می گذارد.
اسلام یک سلسله از مسئولیتهای پرورش فرزندان را منحصراً در اختیار مادران قرار داده است که پدران از آن محرومند یکی از مسئولیتها ،مراقبت غذای مادران در دوران حمل از آن (سی ماه) است . در این سی ماه که مستقیماً کودک از مادر تغذیه می کند، مادر مسئول حفظ دو نفر است و دو تکلیف دارد : یکی برای خود و دیگری برای کودک .
پدر در اصل نطفه موظّف است حلال بخورد و اگر بعداً مبتلا به حرام شد ،ارتباط تنگاتنگی با پرورش کودک ندارد ؛ زیرا غذای حرام پدر در جهاز گوارشی پدر هضم می شود ، اما غذای مادر در دستگاه گوارشی او به صورت شیر تبدیل می شود و کودک تغذیه می کند ،او موظف است به کودک حلال بدهد و خود نیز حلال بخورد .
غزالی درباره لزوم پرهیز از خوردن مال حرام و اثر زیانمند آن برای رشد شخصیت می نویسد :« خوی بد از دایه سرایت می کند ؛ و شیر که از حرام حاصل آید ،پلید بود ؛ و چون گوشت و پوست کودک از آن بروید ، طبع وی را باز آن مناسبتی پدید آید که(سی از بلوغ) ظاهر می شود».
اسلام به لحاظ اهمیتی که برای آثار معنوی و روانی تغذیه قایل است ، به مسأله شیر دادن کودک که زیر بنا و شالوده سعادت اوست ،توجه کافی نموده و مراعات برخی نکات را در راه تربیت کودک ضروری دانسته است . به همین جهت علی (ع) فرموده است : همچنان که برای زناشویی دقت و مواظبت می کنید برای شیر دادن نیز دقت کنید ،زیرا شیر طبیعت را دگرگون می سازد. آغاز تربیت دینی از دوران کودکی است .
تربیت دینی کودک را باید از سنی آغاز کرد که هنوز ذهن او به عوامل آلوده کننده محیط انس نگرفته و برای درک حقایقی مثل راستی ، درستی ،زیبایی آمادگی دارد . دوران کودکی بهترین دوره برای انجام این خواسته و وصول به این هدف است . مادر در سنین خرد سالی کودک می تواند بذر تقوی و شرف ، خدا دوستی و خدا پرستی را در سرشت کودک بپاشد و او را با زبانی ساده متوجه خدا کند و این کار عملاً از طریق رفتار مادر و انجام برنامه های عبادتی او، و نیز از راه ذکر داستان ها و بیان کیفیت آفرینش امکان پذیر است.
بسیاری از نابه سامانی های روانی و اخلاقی انسان ناشی از تربیت نادرست او در دوران کودکی است . بررسی های علمی نشان داده که دوران کودکی نسبت به دوره های دیگر زندگی ، نقش زیر بنایی دارد . روانشناسان از این دوره به عنوان دوره اساسی و پایه یاد می کنند . در این دوران می توان بنای یک زندگی سالم و سعاتمندانه را پی ریزی کرد و از بروز بسیاری از مشکلات در آینده جلوگیری نمود . این نکته مهمی است که باید در آن بسیار تأمل کرد . غالباً دیده می شود که خانواده در برخورد با فرزندان نوجوان خود با مشکلات جدی روبرو هستند که شاید همیشه نتوان آنها را به راحتی حل کرد . در یک بررسی علمی می توان در یافت که ریشه بسیاری از مشکلات رفتاری نوجوانان و جوانان در نارسایی های تربیتی دوره کودکی نهفته است .
امام خمینی (ره) زمان مناسب را برای تربیت کودک دوران نوزادی او می دانند و می فرمایند:«شما مادران این مسئولیت بزرگ را دارید . باید بچه های خودتان را که نوزاد هستند و نفوسشان زود مطالب را قبول می کند، خوب و بد را زود قبول می کند ، شما در اول که این بچه ها در دامن شما بزرگ می شوند ،مسئول افعال و اعمال آنها هستید.»
کودک در همان ماه های اول تولد ، تحت نفوذ و رفتار مادر است ، او موجودی است تحریک پذیر و تحت تأثیر ولی در سه سال اول زندگی اخلاق و رفتار وی هنوز به صورت ثابت در نیامده است و از این سن رفته رفته رنگ و فرم مخصوص به خود می گیرد و در مسیری معین می افتد ، از حدود سه سالگی موجی از مخالفت ها در کودک پیدا می شود که زائیده تشخیص طلبی اوست. این نافرمانی ها و تشخیص طلبی ها تدریجی باید تحت کنترل در آید و اصلاح شود.
در همه حال سه سال اول زندگی دارای اهمیت بسیاری از این جنبه است . در سنین بعدی که کودک رشد می کند و بزرگتر می شود ضروری است در برخی موارد علل امر و نهی و انظباط ها در حنبه رفتار بر او بازگو شود و به او تفهیم گردد که در این امر و نهی ها عرض و مصلحت او نهفته است.
اسلام عقیده دارد که تربیت های دینی از زمان بعد از ولادت امکان داشته و باید شروع شود .در مورد توجه به خدا ، عقیده دارد که کودکان از همان اول آغاز به خدا توجه دارند . رسول خدا (ص) فرمود : اطفال را برای گریستن نزنید ، زیرا گریه های آنها تا 4 ماه شهادت به توحید است و چهار ماه صلوات و دعای بر پیامبر و چهار ماه دعا برای پدر و مادر خود می باشد.
توضیح اینکه درست است که نوزاد کسی را نمی شناسد و با مفاهیم و کلمات آشنا نیست و تصور خاصی هم از خدا ندارد ، اما فطرتاً به دو مطلب توجه دارد از یک طرف ناتوانی و نیازمندی خود را کاملاً احساس می کند ؛مثلاً می داند که گرسنه است و نیاز به سیر شدن دارد و از سوی دیگر می داند که این نیاز باید از خارج تأمین گردد. او می داند که در خارج ملمأ و پناهگاهی وجود دارد که غنی است و نیاز ها را بر طرف می سازد . به همین جهت گریه می کند از آن نیروی برتر استمداد می جوید . از سوی دیگر اسلام عقیده دارد که تربیت های دینی از زمان بعد از ولادت مفید می باشد در این ارتباط به پیروانش توصیه کرده است .