21 - راهکار های برای درمان حسادت در کودکان
نویسنده : زهرا رستگار
براي جلوگيري از ظهور و رشد حسادت در کودکي، لازم است توجه داشته باشيد که کودک را به دليل حسادت مورد ملامت و سرزنش قرار ندهيد، بلکه با همدردي و همدلي و با برخوردهاي حساب شده، در جهت حذف علتهاي آن گامهاي مؤثري برداريد.
þ براي جلوگيري از ظهور و رشد حسادت در کودکي، لازم است توجه داشته باشيد که کودک را به دليل حسادت مورد ملامت و سرزنش قرار ندهيد، بلکه با همدردي و همدلي و با برخوردهاي حساب شده، در جهت حذف علتهاي آن گامهاي مؤثري برداريد.
þ لازم است به هر شکلي که شده او را از اين حالت دور کنيد؛ به کودکتان اجازه دهيد عقدهتکاني کرده و احساس حسادت خود را برونريزي کند؛ چراکه مخفي نگهداشتن و درونريزي اين احساس به زيان اوست. مثلاً به او اجازه دهيد که حس نفرت خود را بيان کند، به شما بگويد که برادرش را دوست ندارد و در مقابل با خونسردي و منطقي با او رفتار کنيد.
þ با خودداري از سختگيريهاي زياد و تنبيه ـ که موجب دشمني و کينه توزي و ايجاد مشکلات رواني چون اضطراب و … در کودک ميشودـ و با تغافل و کنار کشيدن ظاهري خود، رفتار او را ناديده بگيريد و احساس ارزشمندي، شخصيت و محبوبيت را در او تقويت کنيد.
þ پدر و مادر عزيز! در تربيت و برخوردهاي خود با فرزندانتان هماهنگ باشيد. هميشه زمينههاي اعتماد آنها را فراهم سازيد و هيچگاه فرزندانتان را با يکديگر مقايسه نکنيد. براي مثال اگر مايليد که اتاق کودکي همانند خواهرش تميز و پاکيزه باشد، جهت رسيدن به اين مقصود، کودک سهلانگار را با کودک وظيفهشناس مقايسه نکنيد؛ چون کودک فکر ميکند که خواهرش را بيشتر از او دوست داريد و اين امر سبب تشديد رنجش و حس حسادت ميشود.
þ بهترين راه از بين بردن زمينه حسادت در کودکان، به کارگيري عدالت و رعايت مساوات در بين فرزندان و توجه و محبت به همه آنها است. اين نکته در آموزشهاي تربيتي اسلام آمده و سفارش شده است که نسبت به فرزندانتان به عدالت رفتار کنيد.
پدري با دو فرزند خود شرفياب محضر پيامبر اکرم(صلّياللهعليهوآله) بود. يکي از فرزندان را بوسيد و به فرزند ديگر اعتنا نکرد.حضرت که اين رفتار را مشاهده کرد به او فرمود: چرا با فرزندان خود به طور مساوي رفتار نميکني؟رسول خدا(ص) همچنين ميفرمايد: «اِتَّقُواللّهَ و اعْدِلوا بَينَ اَولادِکُم…؛ تقوا پيشه کنيد و بين فرزندانتان به عدالت رفتار کنيد.»þ رعايت مساوات برخي مواقع خيلي مشکل است، اما باز نهايت سعيتان را بکنيد. از امام جعفر صادق(ع) روايتي چنين نقل شده است: به خدا قسم رفتار من با بعضي از فرزندانم از روي تکلف و بيميلي است؛ او را روي زانوي خود مينشانم، محبت بسيار ميکنم و از وي قدرداني مينمايم با آنکه اين همه احترام و محبت شايسته فرزند ديگر من است و من به اين تکلّف تن در ميدهم تا فرزند شايستهام از شر آنان مصون باشد و اينان با برادر خود رفتاري را که برادان يوسف با وي کردند ننمايند.[3]
þ برخي مواقع به علت رعايت شرايط و مقتضيات سن و جنس فرزندان و مقدار نياز آنها، خواه ناخواه به ظاهر تبعيضهايي را به وجود خواهد آورد. با نهايت دقت علل اينگونه تبعيضها را با فرزندانتان در ميان بگذاريد، به آنها بفهمانيد که اين تفاوتها از باب تبعيض و بيعدالتي نيست، بلکه مقتضاي سن و جنس يا نياز آنها است. به آنها ياد دهيد که پيش از آنکه توجهات خود را به داشتهها و سهم ديگران کنند، متوجه اين مسئله باشند که آيا سهمشان برايشان کافي است يا خير. براي مثال اگر بچهاي به ساندويچ درسته برادرش حسادت کرده و بر اين باور است که به وي ساندويچ کوچکتري دادهايد، از او بپرسيد که آيا اين مقدار گرسنهگيش را برطرف نميکند. بله، نگاه نيازنگرانه سبب مهار حس حسادت کودک ميشود.
þ به لحاظ ساختار روحيـ رواني و عاطفي و نياز بيشتر دختران، با رعايت ظرافت و درايت کافي، اولويت توجهتان را به آنها اختصاص دهيد؛ چنانکه در روايات آمده، موقعي که از سفر برميگرديد اول از همه به دخترانتان هديه بدهيد.
þ زماني که بچهاي شما را به بيعدالتي و فرق گذاشتن بين بچهها متهم ميکند، پاسختان به اين بچه مدعي اين باشد که پيش از هر چيزي بايد دغدغه اينچناني خود را متوجه نيازهاي واقعيش سازد. به فرزندانتان بياموزيد که هچگاه توش و توان خود را درگير «نگاههاي مقايسهاي» نکنند؛ چون اين امر سبب ميشود که در هيچ مقطعي در زندگي خود احساس آرامش و رضايت نکنند؛ چون انسان جهت خودپذيري و برخورداري بيشتر از لذات و مواهب زندگي بايد آراسته به ويژگيهاي استغناي طبع و وارستگي باشد، چه در غير اين صورت، همواره حسرت و غبطه داشتههاي ديگران را خورده و بدينشکل بخشي از انرژي سازنده خود را از دست ميدهد.
þ با پنهان نمودن برتري و برجستگي يکي از فرزندان نسبت به ديگري، مي توان جلوي حسادت آنها را گرفت.
þخوبيها و امتيازات مثبت کودک حسود را به او متذکر شويد و او را بدان خاطر بستاييد، به گونهاي که احساس خودکمبيني نکند. تعاملات شما با کودک حسود بايد به شکلي باشد که به فرديت و هويت او احترام گذاشته و به هر طريق ممکن خودپذيري و احساس خودبسندگياش را تقويت کنيد. براي مثال، اگر برادر بزرگتر در ورزش فوتبال درخشش چشمگيري دارد، برادر کوچکتر را به سوي درخشش در ورزش شنا سوق دهيد.
þ در برخي مواقع علت حسادت فرزندتان خود شما هستيد؛ زيرا کودکان با الگو قرار دادن والدين و تأثير پذيري از رفتار و کردار آنها ساختار شخصيتي و تربيتي خود را شکل ميدهند. از اين رو، اگر پدر و مادر خود مبتلا به حسادت و بدگويي از ديگران باشند، نميتوانند از فرزندانشان انتظار داشته باشند که از چنين احساسها و رفتارهايي دوري کنند. بنابر اين، شما که به تربيت صحيح فرزندانتان علاقهمنديد، بايد قبل از هر کاري خود را اصلاح کرده و اخلاق و سيرة خود را با اخلاق وسيرة اولياي الهي منطبق سازيد.
þ دعواها، شکايتها، لجبازيها، گريه و ناز کردن کودک خردسال، دليلي براي بازجويي از کودک بزرگتر نيست، چراکه اين امر خود عاملي براي حسادت است. در مقابل، با درايت و دورانديشي پيگير مسئله باشيد و سعي نکنيد نشان دهيد که جانب کودک کوچکتر را گرفتهايد.
þ از کودکتان نخواهيد که اسباببازي خود را در اختيار کودک ديگر قرار دهد، بلکه خود با مقدماتي زمينه اين امر را فراهم سازيد تا او با ميل و رغبت خود اين کار را انجام دهد.
þ با تربيت ديني، درياي دوستي و محبت، خيرخواهي و نوعدوستي، صفا و صميميت با ديگران را در روح و جان کودکانتان روانه سازيد و دراين راه از داستانهاي پندآموز کمک بگيريد، تا آنها را از افتادن در دام حسادت نجات دهيد.
ورود فرزند جديد به زندگي
کودک همواره احساس ميکند عزيزترين موجود نزد پدر و مادر است. به هنگامي که ببيند ديگري در محبت با او شريک شده ناراحت ميشود، اعتماد خود را از دست ميدهد، به شک و ترديد درباره موقعيت جديد خود ميافتد؛ زيرا ميبيند وضع به گونهاي است که گويي والدين به کودک جديد محبت بيشتري دارند و او را فراموش کردهاند، از اين رو سر ناسازگاري و حسادت را پيش ميگيرد.
واقعيت اين است که اين احساس و ذهنيت کودکتان طبيعي است، زيرا با تولد نوزاد آشکارا از امتيازات و فعاليتهاي نشاطآميز او کاسته شده است؛ چون ديگر مثل گذشته نميتوانيد او را به پارک و سينما برده و اوقات خوشي را برايش فراهم سازيد و بايد نوزاد تازه ورود را تر و خشک کنيد. اگر با چنين وضعيتي روبرو شديد بهتر است راهکارهاي پيشنهادي زير را به کار گيريد:
þ پيش از هر کاري در اين موقعيت تازه نياز به خويشتنداري و انديشهورزي داريد، چون تولد نوزاد روال پيشين زندگيتان را دگرگون کرده است و سازگاري تازه تنها شامل حال شما نبوده و دربرگيرنده تمامي اعضاي خانوادهتان است. استانداردهاي کليتان را پايين آورده و از ميزان فعاليتهاي پيشين خود در بيرون از منزل بکاهيد، چون بايد انرژي بيشتري را صرف اين موقعيت تازه کنيد.
þ با تربيتي صحيح بذر دوستي را بين فرزندانتان شکوفا سازيد. پيش از تولد نوزاد ، کودک را از ورود او آگاه ساخته، سعي در فراهم کردن زمينه براي پذيرش و افزايش ظرفيت او داشته باشيد؛ بهعنوان مثال به او بگوييد به زودي يک همبازي پيدا خواهد کرد و چيزي را از طرف نوزاد به او هديه دهيد.
þ خود را در جاي کودک بزرگتر گذاشته و بدين شکل راحتتر احساسش را درک کنيد. موقعيت جديد را به وي گوشزد کرده و او را به سوي سازگاري تازه سوق دهيد و در عين حال به وي بباورانيد که پس از گذشت مدتي، اوضاع به روال پشين باز خواهد گشت.
þ کودک بزرگتر را براي نوازش و محبت به نوزاد با خود همراه سازيد؛ و به او اجازه دهيد با نوزاد بازي کند، يا در نگهداري و انجام کارهاي او سهيم باشد. و او را به خاطر همين کار تشويق کنيد.
þ نوزاد جديد به توجه و حمايت بيشتري نياز دارد، اما ميتوان بهگونهاي به او توجه کرد و نيازهاي او را برطرف نمود که کودک ديگر متوجه نباشد. مثلاً مادر موقعي که کودک بزرگتر در خواب و يا مشغول بازي است به او شير بدهد. و يا مادر ميتواند به او چيزي مثل بيسکويت داده و سپس به نوزادش شير بدهد. اگر مادر مشغول شير دادن يا نظافت کودک کوچکتر است، پدر ميتواند با کودک بزرگتر بازي کند يا طوري او را مشغول کند که احساس طردشدگي نکند.
þ براي اينکه حس حسادت فرزندتان مهار شود، شديداً مراقب صحبتها، گفتار و عبارات خود باشيد. به زبان سادهتر، محروميت او را نبايد مرتبط با نوزاد سازيد. براي مثال زماني که نميتوانيد به خواستههاي دخترتان پاسخ دهيد در جواب نگوييد که بايد پوشک داداش کوچولويت را عوض کنم. در عوض از عبارتهايي چون دستم مشغول است، سه دقيقه صبر کن و … استفاده کنيد تا کودک، نوزاد را گنهکار نينگارد.
þ با اين که کودک به علت توجه مادر به نوزاد، تا حدي خود را فراموش شده احساس ميکند، ولي مي داند که نوزاد به توجه بيشتري احتياج دارد. والدين ميتوانند ضمن گفتگو با بچة بزرگتر و تفهيم و آگاه کردنش، او را قانع کنند و با گوش دادن به حرفهاي او، بار دلتنگي و نگرانياش را سبک کنند.
þ ميزان مهر و محبت خود را نسبت به کودک حسود افزايش دهيد. مهر و محبت انفرادي تسکين دهنده و آرامشبخش است. کودکان نياز دارند در مواردي والدين تنها آنها را در کنار خود گيرند، دستي به سر و رويشان بکشند و به آنها دلگرمي دهند، آنچنان که کودک احساس کند فرزند منحصر به فرد خانواده است و محبت والدين تنها در انحصار آنهاست.
þ بلاخره اينکه، کاري کنيد تا کودکتان احساس بزرگي، عظمت و جرأت نمايد؛ مثلاً به او بگوييد تو بحمد الله بزرگ شدهاي، قوي و نيرومند هستي، باهوشي، ميتواني کار خود را خود انجام دهي، در حالي که اين کودک خردسال عاجز و ناتوان است، نياز به کمک دارد. بايد او را واداشت که به داشتن رشد عقلي نسبت به طفل کوچکتر افتخار کند.
تذکر
از برچسب زدن بياساس به کودکان پرهيز کنيد؛ در مواقعي ديده ميشود که ديگران کودک را به دليل اين که وسايل و اسباببازيهاي خود را به کودکان ديگر نميدهد، وي را دعوا کرده و او را متهم به حسادت ميکنند، اما در واقع اينچنين نيست و اين حالت طبيعت کودکي است.
آنچه که در اين مورد گفتني است، اين که هرچقدر سن کودک کمتر باشد به همان اندازه نيز خودمحوري و خودبيني کودک بيشتر ميشود. کودک اشياي اطراف خود را جزء وجود خود قلمداد ميکند و نميتواند تحمل کند که ديگري به حيطه وجودي او تجاوز کند.
ü به جهت رفع اين نوع ذهنمشغولي بايد از خود بردباري نشان دهيد تا در اثر گذشت زمان و تعامل با ديگران، کودک به مرحلهاي از رشد ميرسد که روانشناسان از آن به ميانواگرايي(يا از خود به درآيي) تعبير ميکنند؛ در اين موقع کودک به تدريج ميفهمد که واقعيتها از محدودة او فراتر است و متوجه نيازها و علايق ديگران نيز ميشود و بهتر با آنها کنار ميآيد.
ü يکي از عوامل عدم سهيم کردن ديگران در وسايل شخصي، اين است که کودک ترس از اين دارد که اسباببازيها و لوازم شخصي او توسط ديگران خراب و شکسته شود. بنابراين براي اين که بر اين دغدغه کودک چيره شويد، بايد به او بياموزيد که دوستانش به مراتب مهمتر از اسباببازيهايش است؛ چون اگر اسباببازي شکسته شود ميتوان دوباره اسباببازي تازهاي را خريد و ليکن وقتي که فرد دوستي را از دست بدهد، نميتواند دوست و همبازي ديگري را از طريق خريدن جايگزينش سازد.
ü نکته مهم ديگري که در اين رابطه بايد بدان توجه داشته باشيد، اين است که خسّت و سخاوت کودک رابطه تنگاتنگي با خودپذيري و عزت نفس او دارد؛ به اين معني که، هرچقدر عزت نفس کودک بيشتر باشد به همان اندازه سخاوت و بخشندگي او افزايش مييابد. سعي کنيد کودک خود را عشق باران کنيد تا بدين وسيله خودپذيري کودک افزايش يافته و خودخواهي و خودبيني او زايل گردد.
ü راه ديگر نهادينه کردن همدلي و غيرپذيري در کودکاني است که او را به سوي فعاليتهاي خيريه و ياريگرانه سوق داده تا اين مهم در کودک ريشهدار شود.
ـــــــــــــــــــــــ
منابع
1. اميني، ابراهيم، تربيت، قم: بوستان کتاب،1381، صص 214-220.
2. پنتلي، اليزابت، فرهنگ تربيت کودکان (1001 نکته تربيتي کودک و نوجوان)، ترجمه بهزاد رحمتي، تهران: بعثت، 1385.
3. پهلواني، حميد، حسادت، زمينههاي رشد و راههاي جلوگيري از آن، قم: مرکز پژوهشهاي اسلامي صدا وسيما، 1383.
4. جمعي از نويسندگان، روانشناسي رشد با نگرش به منابع اسلامي، تهران: سمت، 1374، صص 482-490.
5. رشيدپور، مجيد، تربيت کودک از نظر اسلام، تهران: انجمن اولياء و مربيان،1371، صص 46-48.
6. زويبک، مگ، فرزند دوم پيامدها و راه حلها، ترجمه جواد ميداني, تهران: کتابهاي دانه، 1376.
7. صفورايي، محمد مهدي، حسـادت؛ زمينههاي رشد و راههاي جلوگيري از آن، معرفت، ش 38.
8. قائمي، علي، تربيت و بازسازي کودکان، قم: دفتر تبليغات اسلامي،[بيتا].
9. ميلانيفر، بهروز، روانشناسي کودکان و نوجوانان استثنائي، تهران: نشر قوس، 1384، صص 300-302.
10. نوابينژاد، شکوه، رفتارهاي بهنجار و نابهنجار، تهران1372، صص 70-73.