323 - مجموعه دروس خانواده بهشتی 2
نویسنده : زهرا رستگار
مجموعه دروس خانواده بهشتی 2 گرداوری: استاد بهنام بهرمن تلخیص و تحقیق کتاب بهشت خانواده نوشته مرحوم دکتر سید جواد مصطفوی درس هفتم انتخاب غذا اگر زن و شوهر در تعيين غذايي كه مي خواهند بخورند، اختلاف سليقه پيدا كردند و هر كدام غذاي مخصوص را پيشنهاد نمودند، طبق قانون اجتماعي، حق اولويت با مرد […]
مجموعه دروس خانواده بهشتی 2
گرداوری: استاد بهنام بهرمن
تلخیص و تحقیق کتاب بهشت خانواده نوشته مرحوم دکتر سید جواد مصطفوی
درس هفتم
انتخاب غذا
اگر زن و شوهر در تعيين غذايي كه مي خواهند بخورند، اختلاف سليقه پيدا كردند و هر كدام غذاي مخصوص را پيشنهاد نمودند، طبق قانون اجتماعي، حق اولويت با مرد است زيرا تحمل مخارج و تهيه لوازم و مواد أوليه بر عهده أوست، ولي دين اسلام در اين مورد طرف زن را رعايت كرده و به شوهر دستور مي دهد همان غذائي را بخورد كه همسرش مايل است(در صورتي كه يكي از انها براي حفظ سلامتي خويش رژيم غذائي مخصوصي نداشته باشد)
مردي كه چنين كند، از نظر اسلام مؤمن است و مردي كه غذاي مطابق ميل خود را بر زن تحميل كند منافق است. چه زيباست كه چون صبح، شوهر از خانه بيرون مي رود، زن سوال كند براي ظهر چه غذايي درست كنم؟ و شوهر بگويد هر غذايي را كه خودتان ميل داريد و درست كرديد، من هم مي خورم، من مسلمانم، طبق دستور امامم رفتار مي كنم. من كه منافق نيستم( معناي منافق و مناسبت آن را با مورد بحث، ضمن دليل بيان خواهيم كرد).
دليل:
مؤمن مطابق ميل عيالش(خانواده أش) غذا مي خورد و منافق، خانواده أش مطابق ميل او غذا مي خورند( وسائل ج١٥ ص٢٥٠)
توضيح روايت:
هر مسلماني، عقد ازدواجش مطابق مقررات اسلام است، مرد مسلماني كه با همسري مسلمان ازدواج نموده، قبول كرده است كه مطابق دستور اسلام، با زنش رفتار كند و زن را امانت خدا بداند؛ بعلاوه چون بانو ضعيفتر از مرد است، شوهر بايد همراه جانب او را رعايت كند، اسلام هم همين گونه دستور داده است. بنابراين مردي كه غذاي خواست خود را بر همسرش تحميل كند، در واقع نفاق ورزيده است و عملش با زبان و نيتش كه مي گويد من مسلمانم مخالف گشته است.
به به ! خوشا بحالم كه مسلمانم. كجايند غربي ها كه ببينند به اعتقاد من فمنيست ترين دين الهي از نوع واقعي آن اسلام است.
درس هشتم
سخن محبت آميز
گفتگو و سوال جواب زن و شوهر بايد مودبانه و محبت أميز باشد نه خصمانه و نفرت انگيز. يك مطلب مخصوص را مي توان طوري ادا كرد كه شنونده را خوش ايد و همان مطلب را مي توان طوري ادا كرد كه شنونده يا جواب ندهد يا جواب زشت و تند بدهد. در اينجا مثال بنشينيد بفرماييد و بتمرگيد را فراموش نكنيد.
گاهي ضمن صحبت زن يا شوهر كلمه اي از دهنش مي پرد و به همسرش مي گويد كه اثر بدش تا سالهاست متمادي در ذهن او باقي مي ماند مثل اينكه زني به شوهرش بگويد اگر مي دانستم سوادت كم است همسر تو نمي شدم.
انها بايد بدانند كه با گفتن اين كلمات سالهاي متمادي همسر خود را ناراحت كرده اند بلكه إفسرده و دلسرد از زندگي كرده اند. نخستين اثري كه اينگونه جملات بر روح همسر باقي مي گذارد كدورت و دلسردي است، رفتن صفا و صميميت است.
زن و شوهر بايد در برابر كلمات تند و خشني كه از همسر خود مي شنوند متانت وسعه صدر نشان دهند. و صحنه نزاع را به مجلس مزاح تبديل كنند. خلاصه طرف مقابل بايد با حوصله و متين باشد تا بتواند همسر عصباني خود را خلع صلاح نمايد. از همان الفاظ درشت او جملاتي ملايم و محبت أميز بسازد تا شخص عصباني نتواند به خشونت خود ادامه دهد.
مهمتر از كلمات در إيجاد محبت يا نفرت آهنگ صدا و حركات دست و چشم و لب و ابرو هنگام سخن گفتن است. آهنگ نرم و ملائم إيجاد محبت مي كند چنانچه صداي كلفت و خشن نفرت مي آورد. لب خندان و چهره باز شنوده را جلب مي كند چنانچه اخم و ترشرويي مخاطب را دلسرد مي كند. و نيز گفتن كلمه (( چشم )) در برابر همسر در إيجاد محبت معجزه مي كند.
دليل :
١.زيبا سخن گوييد تا پاسخ زيبا بشنويد( غرر و درر ج٢ ص ٢٦٦)
٢. مؤمن از فحش بدور است و گفتارش نرم و ملايم است( نهج البلاغه ص١٩٢)
٣. برخورد كردن با لب خندان با برادر مسلمانت ثواب يك حسنه دارد. ( بحار ج ٧٥ ص ١٤٠ )
درس نهم
روابط محبتي و قانوني در همسري
ديانت مقدس اسلام در أمور مربوط به خانه و كارهاي مختلف خانواده، روابط محبتي و قانوني دارد: روابط محبتي، آنهايي است كه زن و شوهر بايد در مرحله نخست به آن عمل كنند، سپس اگر تخلف ورزيد، نوبت به روابط قانوني مي رسد. ولي بسياري از مسلمين را مي بينم كه روابط قانوني را به جاي روابط محبتي مي گيرند و در مقام عمل، دچار محذور و سرگرداني مي شوند.
آنها مي گويند دستور اسلام اين است كه زن در خانه شوهر وظيفه ندارد، هيچگونه كاري انجام دهد؛ نه بر او واجب است غذايي بپزد، نه ظرفي بشويد، نه دكمه اي بدوزد و نه نظافتي بكند، حتي براي شير دادن كودكش هم مي تواند تقاضاي اجرت نمايد وشوهر هم مي تواند به زن بگويد: راضي نيستم بدون اجازه من، پايت را از خانه بيرون گذاري، اگر چه پدرت بميرد يا مادرت فلج شود يا بيشتر از دو دست لباس تابستاني و زمستاني وظيفه ندارم برايت بخرم. سپس مي بيند اگر اين دستور اسلام در خانواده ها عملي شود زن در ميان خانه أسيري در قفس مي گردد و مرد رئيسي بدون خوراك و پوشاك و خانه مزبله اي غير قابل زيست!!
درست است دستور اسلام همين است ولي در مقام روابط قانوني يعني زماني كه زوجين از دستورات مبتني بر محبت تخطي كردند احكام قانوني اجرا مي گردد( مثل دادگاهها)
در مرتبه أول همان روابطي بر أساس محبت بوده كه براي همگان است و حكمي است اصلي و قاطع بر أساس عدالت و فطرت، اينستكه: خود زن و شوهر با أزادي و رضايت كامل، أمور خانه را ميان خود تقسيم كنند و هر يك قسمتي را به عهده بگيرند.
همچون علي و فاطمه عليهمالسلام كه اين موضوع را مطرح كردند، پيغمبر أكرم ص حاضر بود و اينگونه تقسيم نمود كه كارهاي بيرون خانه به عهده علي ع و كارهاي درون خانه به عهده فاطمه ع باشد. هر دو راضي شدند و فاطمه فرمود: بسيار خوشحال شدم كه پدرم كارهاي مربوط به مبارزه زندگي و درگيري با مردان را از گردن من برداشت.ولي اسلام نظر به اينكه آزادي و رضايت زوجين را در مرحله اول دستورات خود قرار داده است، اين تقسيم را حتمي و إلزامي نفرموده است.
اگر زن و شوهري بالعكس كنند و مرد متصدي كارهاي درون خانه شود و زن كارهاي بيرون خانه را- با رعايت عفت- بر عهده گيرد از نظر اسلام مانعي ندارد و عقد ازدواج آنها باطل نمي شود بلكه باعث صفا و يكرنگي خواهد شد همينطور احكام ديگر.
دليل:
١. امام صادق آز پدرش امام باقر عليهما السلام: علي و فاطمه درباره خدمات خانه از رسول خدا ص داوري خواستند پيغمبر قضاوت فرمود كه خدمت درون خانه بر عهده فاطمه و خدمت بيرون بر عهده علي باشد. فاطمه گفت: جز كسي نمي داند كه چه سروري به من داد از اينكه رسول خدا ص دست به گريبان شدن با مردان را از عهده من برداشت. ( وسائل ج١٤ص١٢٣)
٢. و آنحضرت فرمود: هر زني كه به شوهرش شربت آبي دهد براي او بهتر است از اينكه يك سال عبادت كند و در آن سال روزها را روزه بدارد و شبها را نماز بخواند و نيز خداوند در برابر هر شربت آبي كه به شوهرش مي دهد شهري در بهشت برايش بنا مي كند و شصت گناه أو را مي آمرزد.( وسائل ج ١٤ ص ١٢٣)
درس دهم
عفت و عشوه
در اين درس درباره حفظ نسب و حلال زادگي مي خواهيم صحبت كنيم كه از ديدگاه اسلام بسيار اهميت دارد. جهت پيشگيري و حفظ نسب و مراقبت از اتفاقات غير شرعي با نامحرم حجاب را براي زن واجب دانسته و چشم چراني را بر مردان حرام كرده است. قران مجيد عفت چشم و پاكدامني را به مرد و زن با يك تعبير و دو آيه پشت سر هم توصيه مي كند. ولي در آيه نسبت به زن سفارش و تاكيد بيشتري دارد.
چراكه بي حجابي و عشوه گري زن است كه باعث شعله ور شدن آتش غريزه مي شود نه حركات غير عادي مرد! همچنين بي مبالاتي زن در امر حجاب عواقب وخيمش بيشتر متوجه زن است تا مرد.
از اين رو خداوند مهربان زن را متوجه مي كند كه دامي را كه براي ربودن مرد مي اندازد بالاخره به گردن خودش مي افتد. امام صادق ع مي فرمايند: بهترين زنان زني است كه چون با شوهرش خلوت كند، لباس حيّا را از تن بكند و چون جامه بپوشد و از منزل خارج شود لباسي از حيّا و عفت بپوشد كه مانند سپر و زرهي براي او باشد.
آن چيزي كه زن را در رديف بهترين زنان مسلمان مي گذارد همين است كه بتواند اين دو حالت متناقض را در وجود خود حفظ كند يعني خلوتي بي حيّا و بيروني پرحيا و وقار!
دليل:
١. به مردان بگو ديدگاه خويش بازگيرند و دامن خود نگه دارند كه اين براي آنها پاكيزه تر است و خداوند از آنچه مي كنند آگاه است( نور ايه ٣٠)
٢. به زنان مؤمن بگو ديدگان خويش باز گيرند و دامن خود حفظ كنند و زينت خويش نمايان نكنند جز آنچه آشكار است و سرپوشهاي خود را روي گردن و سينه اندازند و زينت خويش نمايان نكنند مگر براي شوهرانشان يا پدرانشان يا پدر شوهرشان يا برادرانشان يا پسر برادرانشان يا پسر خواهرانشان يا زنان مسلمان يا غلامان و بردگان يا مردان بي رغبت وابسته يا أطفالي كه از نگفتني هاي زن خبر ندارند و انگونه پاي به زمين نكوبند كه زينتهايشان معلوم شود. اي گروه مومنان همگي بسوي خدا توبه بريد شايد رستگار شويد( سوره نور ايه ٣١)
٣. امام صادق ع : بهترين زنان شما كسي است كه چون با جفتش خلوت كند پيراهن حيّا بركند و چون بپوشد و همراه او شود زره حيّا برتن كند ( وسائل جلد ١٤ ص ١٥)
٤. بهترين زنان شما زن پاكدامني است كه دامن خود را از نامحرم حفظ كند و براي شوهرش شهوتران باشد. ( بحار ج ١٠٣ ص ٢٣٧)
درس يازدهم
تميزي شوهر
موضوع نظافت از اهم مسائل اسلامي است و بيش از يكهزار و هشتصد آيه و روايت درباره آن وارد شده است. و بايد هم چنين باشد، زيرا كساني كه دين اسلام را از روي برهان و استدلال پذيرفته و با بررسي و كنجكاوي شخصي به آن رسيده اند، مي دانند كه اسلام هر يك از أمور مربوط به زندگي انسان را به مقدار كه همين دارد، اهميت داده است، نه يك نقطه كمتر و نه يك نقطه بيشتر.
نظافت از أركان زندگي انسان است، كه حيات و لذت بردن از حيات، بستگي به آن دارد، نظافت در خانه و كوچه و بازار و خيابان و اداره و مغازه ضروري است، نظافت با خوردن و نوشيدن و پوشيدن و حتي نفس كشيدن انسان، ارتباط دارد.
خداوند متعال در اصل خلقت، زنان را زيباپسند و نظافت دوست آفريده و علي ابن ابيطالب ع فرموده است، همت و كوشش زنان، به زينت دادن زندگي دنيا متوجه است، از اينرو زنان در مورد نظافت محتاج به سفارش زياد نيستند، ولي مردان به خاطر همت گماشتن به مبارزه زندگي و كسب و كار، كمتر به نظافت اهميت مي دهند و نياز به سفارش دارند.
روزي به خانه يكي از دوستان رفتم، در اتاق پذيرايي نشسته بودم و هنوز صاحبخانه نزد من نيامد بود، صداي گفتگويي مي شنيدم، وقتي صاحبخانه آمد، گفت: قدري كه دير امدم براي اين بود كه لباس توي خانه را پوشيده بودم و مي خواستم بيايم، خانم اصرار داشت كه لباست را عوض كن، اين طور نزد مهمان نرو، و من مي گفتم فلاني خودماني است، آخر مرا مجبور كرد تا لباسم را عوض كنم! پيغمبر اسلام ص به شوهران مسامحه كار و بي قيد مي فرمايند: مرداني از يهود نظافت را رعايت نكردند، در نتيجه زنانشان به فساد افتادند.
دليل:
١. همت زنان به اراستن زندگي دنيا متوجه است( نهج البلاغه خطبه ١٥١)
٢. رسول خدا: لباسهاي خود را تميز كنيد و موهاي خود را كم كنيد، مسواك بزنيد و آراسته و پاكيزه باشيد كه بني اسرائل چنين نكردند تا زنانشان به فساد افتادند( نهج الفصاحة ص ٧٢ رقم ٣٧٨)
٣. حسن ابن جهم گويد: حضرت ابوالحسن ع را ديدم كه موهاي خود را خضاب كرده بود، گفتم فدأيت گردم شما هم خضاب مي كنيد؟ فرمود آري، إصلاح و آمادگي مردان بر عفت زنان مي افزايد، زناني بودند كه عفت را رها كردند. از آن جهت كه شوهرانشان إصلاح تن و آمادگي را ترك كردند. سپس فرمود: اگر زماني كه ناآماده هستي، همسرت را مانند خودت ببيني، خوشت مي آيد؟ گفتم نه. فرمود: او نيز چنين است، ( يا دليل گفتار من همين است) سپس فرمود: نظافتگري و استعمال بوي خوش و تراشيدن مو… از اخلاق پيغمبران است.(وسائل ج ١٤، ص ١٨٣)
درس دوازدهم
عطر و رنگ
خوشبو كردن مسلمان، بدن و لباس خود را به مشك و عنبر و عطر و بخور و گلاب و هر ماده بويايي، از مستحبات أكيد اسلام است، تا آنجايي كه روايت شده است: مخارج عطر و بخور پيغمبر ص بيش از مخارج خوراكش بود. عطر هم مانند نظافت از مظاهر زيبايي است و زنان به آن علاقه بيشتري دارند و همت بيشتري مي گمارند.
رسول اسلام ص نسبت به استعمال عطر و ماده بويا، ميان زن و شوهر فرقي گذاشته است كه بسيار لطيف و ظريف است و آن فرق اين است كه به زن دستور مي دهد، از مواد خوشبو، ماده اي را استعمال كنند كه بيشتر رنگ داشته باشد و كمتر بؤ بر عكس مردان كه بايد ماده اي را استعمال كنند كه بويش بيشتر و رنگش كمتر باشد.
بعضي از زنان تنها هنگامي كه به عروسي يا مهماني مي روند، خود را زيبا و مرتب و پاكيزه و معطر مي كنند، اين عمل خلاف دستور اسلام است، زن بايد همواره براي شوهرش جالب و جذاب باشد، و در مهمانيها هم بايد زيبايي و عطر او را تنها زنان ببينند و استشمام كنند، نه مردان اجنبي تا تحريك شوند و آن زن سبب گناه آنان گردد.
اسلام مي گويد آراستگي و زيباگري زن، تنها بايد از درون خانه و زندگي خود و در برابر شوهر خود و به خاطر شوهر خود باشد. در اينصورت اب نهر زندگي در مسير خود حركت كرده و ريحان مي روياند و بلبلان و مرغان تشنه را سيراب مي كند، ولي اگر زيبايي آراستگي زن، براي مردان بيگانه باشد، چنان است كه آب نهر، زير پايه ساختمان منحرف شود و خرابي و تلفات به بار آورد.
ذوق و شامه مرد اگر در خانه خود و از همسر خويش إشباع نشود، در خارج خانه چشم چراني مي كند و از فكر و كار و تلاشي كه براي تأمين زندگي دارد، منصرف مي شود.
دليل:
١. رسول خدا: بوي خوش زنان، چيزي است كه رنگش آشكار و بويش نهان باشد و بوي خوش مردان چيزي است كه بويش آشكار و رنگش نهان باشد(وسائل ج١ص٤٤٤)
٢. امام صادق ع: هر زني كه براي غير شوهر خود را خوشبو كند، خداوند نماز او را قبول نكند تا زماني كه مثل اينكه غسل جنابت مي كند، خود را از آن بوي خوش پاك گرداند. (روضة المتقين ج٨ص٣٦٧)
٣. امام صادق ع: رسول خدا براي بوي خوش بيشتر از خوراك خرج مي كرد( وسائل ج١ص٤٤٣)
٤. ابن عباس: من خودم را براي همسرم آرايش مي كنم، چنانكه او خودش را براي من مي آرايد، زيرا خدا فرموده است، زنان را نيز مانند وظايفشان حقوقي شايسته است،( تفسير كبير ١٠١/٦ )
درس سیزدهم
کمک مرد به زن در کار خانه
شوهر باید گاهی در کارهای خانه به زنش کمک کند. در شستن فرش و لباسهای سنگین، در پرده آویختن، هنگام مهمان داشتن و کار زیاد، او هم باید با همسرش تشریک مساعی کند.
مرد باید بداند که اگر موضوع خلوص و صفا و یکرنگی و رفاقت نباشد، زن وظیفه ندارد، چنانکه در درس دهم گفتیم، هیچ کاری در خانه بکند، زن اگر بخواهد لجبازی کند، می تواند بگوید: غذا برای خودم می پزم و ظرف و لباس خودم را می شویم و خانه خودم را نظافت می کنم، ولی چنانکه گفتیم این سخنان از نظر اسلام بحث ثانوی و قانونی است، در مرحله اول، زن و شوهر باید مانند دو رفیق باشند که مدتی در اتاقی هستند یا به مسافرتی رفته اند، اینان کار پخت و پز و شستشو را با خلوص و صفا انجام می دهند. هر یک از آنها که ببیند کاری معطل مانده، فورا بر می خیزد و انجام می دهد و دیگری به فکر کاری دیگر می افتد که تاخیر نشود.
شوهر اگر فکر کند، کار کردن در خانه مخالف حرمت و شخصیت اوست اشتباه کرده! حضرت علی ع که جانم به فدایش باد در خانه کار می کرد. شوهر باید بدون اینکه زن تقاضا کند در کارهای سنگین به او کمک کند. زیرا ممکن است زنی عاقل و فعال و فداکار باشد و با خود فکر کند، کار های بیرون خانه هم که شوهرم انجام می دهد، کار آسانی نیست، او هم خسته است. مزاحمش نشوم!
مرد باید در بغل کردن کودک به همسرش کمک کند، خصوصا در بیرون از خانه و هنگام سوار شده و پیاده شدن، بعضی از مردان پرعاطفه را شنیده ام که کودک را تر و خشک هم می کنند. درود خدا بر این مردان پر عاطفه باد.
دلیل:
- رسول خدا ص به خانه علی وارد شد. او و فاطمه را دید که با کمک یکدیگر با آسیاب دستی آرد می کنند. رسول خدا پرسید کدام خسته ترید بلافاصله علی ع فرمود فاطمه س بعد به او فرمود: برخیز دختر جان، فاطمه برخاست و پیغمبر به جای او نشست و علی ع را در آرد کردن کمک نمود.( بحار ج 43 ص 50)
چند نکته لطیف از روایت بالا:
الف: رسول اسلام با همه گرفتاریها و کارهای مشکلی که داشت مانند تحمل وحی و تبلیغ و دعوت و تعلیم و جنگ و صلح و غیره از صله رحم و خبرگیری از دختر و دامادش هم فراموش نمی کرد.
ب: رفتن آن رسول بزرگ سرزده و بدون تشریفات است.
ج: برای کمک به دختر و دامادش است نه برای جانبداری از یکی از آنها.
د: فاطمه و علی ع نان خود را با دست خود تهیه می کردند.
ه: برای ورود پیغمبر تشریفاتی قائل نمی شدند
و: علی ع در کارهای منزل برغم وجود کارهای بیرون کمک می کرد.
ی: بسیار لطیف است که پیغمبر در مرحله اول نمی فرماید دخترم بلند شو اول سوال می فرماید کدانم خسته ترید! مراقبت از عدم جانبداری
ن: علی ع قبل از اینکه فاطمه س بفرماید خسته ام زودتر فرمود فاطمه س خسته تر است! صلوات الله علیهم اجمعین
- امام باقر ع فرمود فاطمه س در خانه علی ع کار خانه و خمیر کردن و نظافت را به عهده گرفت و علی ع کارهای بیرون خانه را مانند آوردن هیزم و مواد خوراکی (مستدرک ج 2 ص 551)
باز هم باید گفت خوشا بحالم که مسلمانم الحمدالله رب العالمین
درس چهاردهم
زینت ( آرایش و پیرایش)
زینت به معنی خاصش که شامل عطر و رنگ نشود، در مذهب مقدس اسلام، مختص بانوان است و حتی برخی از اقسام آن برای مردان جایز نیست. چنانکه پوشیدن لباس ابریشم و زینتهای طلایی برای مردان حرام و برای زنان جائز، بلکه مستحب و راجح است.
آرایش گری و زینت دوستی چنانکه گفته شد در نهاد و سرشت زن نهفته و با خمیر او عجین گشته است، دستورات اسلام هم مطابق نهاد و سرشت اولیه و پاک انسانهاست.
بازوان محکم مرد و انگشتان ظریف زن به زبان حال می گوید که اولی برای شکستن و کوبیدن و دومی برای برای نوازش و مالیدن آفریده شده است.
(( از شیر حمله خوش است و از غزال رم))
اسلام به زن می گوید: روا نیست زن شوهر دار لحظه ای بدون زینت باشد، او باید اگر چه گردن بندی باشد به خود آویزان کند و نیز روا نیست که انگشتانش ساده و بدون زینت باشد، بلکه باید همواره رنگی از حنا و مانند آن روی ناخن داشته باشد.
رسول اسلام ص می فرمایند: زنان برعکس مردان ناخن خود را بلند بگذارند تا زیباتر باشد و برای مویش می فرماید: موی زیبا لباس الهی است از آن به نیکویی سرپرستی کنید، یعنی شانه کنید، با آب و شامپو بشویید، گیسو ها را از یکدیگر جدا کنید، روغن مالی کنید، با روغن بنفشه بهتر است و امام صادق ع می فرماید مرد نباید مانند زن هر روز مویش و بدنش را روغن مالی کند تا درخشان و براق باشد بلکه مردان فقط ماهی یکبار روغن مالی کنند و زنان اگر هر روز روغن بزنند بهتر است و سرمه کشیدن هم مستحب است.
هزینه و مخارج زینت و آرایش زن به عهده شوهر است، مانند مخارج خوراک و لباس و مسکن او.
دلیل:
- امام صادق ع فرمود: سزاوار نیست که زن هیچگاه بدن خود را بدون زینت گذارد. اگر چه با آویزان کردن گردنبندی باشد و سزاوار نیست که زن بدون رنگ باشد، اگرچه با کمی حنا باشد و اگر چه آن زن پیر و کهنسال بوده باشد.( وسائل ج1 ص 410)
- رسول الله ص: به مردان فرمود: ناخنهای خود را از بیخ بگیرید و به زنان فرمود: قدری از ناخنهای خود را باقی گذارید که به زینت شما می افزاید( بشرط این که این زینت تنها برای شوهرش باشد و زیر ناخن بلند را پاکیزه نگهدارد.(وسائل ج1ص435)
- امام صادق ع: موی زیبا لباس الهی است احترامش کنید و نیز فرمود: هرکس برای خود مو می گذارد باید به نیکویی از آن سرپرستی کند و گرنه آنرا قطع نماید.( وسائل ج1ص432)
درس پانزدهم
مجالس عروسي و عزا
شوهران عاقل مي دانند كه زنان، به عروسي رفتن علاقه مفرط دارند. شايد خداوند متعال، اين علاقه مفرط را در نهاد و سرشت آنان نهفته است. تا در اين مجالس، عروس انتخاب كنند يا براي دخترانشان شوهر پيدا شود، يا زيبايي و نظافت و إظهار سليقه و ترتيب و تنظيم مجلس را ياد بگيرند و نيز آداب معاشرت و رفت و آمد و گفت و شنود را بياموزند.
اينان به مجالس فاميلشان بروند تا آنان هم در مجالس ايشان شركت كنند و ميان مسلمين ألفت ومودت و صفا و صميميت إيجاد شود.
شايد گاهي بر زنان با شخصيت و محترم فاميل كه ديگران از آنها شنوايي دارند وأجب باشد كه در اين گونه مجالس شركت كنند و با طرز لباس پوشيدن اسلامي خود حجاب اسلامي را به ديگران بياموزند، يا با زبان خود آنها را نصيحت كنند يا اگر نصيحت سودمند نبود با برخاستن از مجلس، انان را نهي از منكر نمايند.
البته زنان مسلمان و متدين مي دانند در مجلس گناه و حرام نبايد شركت نمايند و اگر همسرشان بعلت تجربه بيشتر حضور در جامعه و ديدن مشكلات، از رفتن به بعضي از مجالس خاص مانع شد ناراحت نشوند.
زن مسلمان در رفتن به مجالس با شوهرش مشورت مي نمايد و از او اجازه مي گيرد و شوهران مسلمان هم بدون جهت از رفتن زن به اينگونه مجالس ممانعت نمي كنند زيراكه مي دانند كه در آن صورت همسر نازنين خود را چند روز پكر و إفسرده و آماده مخالفت كرده اند.
دليل:
عبدالله كاهلي گويد: به حضرت موسي بن جعفر ع عرض كردم: زن من با زن ابن مارد به تعزيه ها مي روند و من آنها را منع مي كنم. همسرم مي گويد: اگر رفتن به اين مجالس حرام است مارا نهي كن تا ديگر نرويم؛ ولي اگر حرام نيست، چرا ما را نهي مي كني؟ اگر ما به اين مجالس نرويم، وقتي كسي از ما بميرد، هيچكس به خانه ما نخواهد آمد. حضرت فرمود: درباره حقوق مؤمنين از من سوال مي كني؟ پدرم امام صادق ع مادر من و ام فروة(خواهرم يا جده مادريم) را مي فرستاد تا در اينگونه مجالس بروند و حقوق أهل مدينه را ادا كنند.
از سوال و جواب روايت معلوم است منظور مجالس خانوادگي است كه زنان در آن شركت مي كنند و اختصاصي به مجلس عزا ندارد.
درس شانزدهم
دهان خوشبو
درباره نظافت زن و مرد در درسهاي قبل صحبت شد ليكن درباره خصوص مسواك و نظافت دهان و خوشبو نگه داشتن در اسلام تاكيد بيشتري شده است. به طوري كه ٨٣ روايت تنها در كتاب وسائل الشيعه، درباره فوائد خلال كردن و مسواك كردن از رسول اسلام ائمه ما رسيده است.
پيداست كه زن و شوهر به خاطر نزديكي بسياري كه با يكديگر دارند از بوي دهان يكديگر، برخوردار يا متاثر مي شوند، از بوي خوب دهان يكي، ديگري شادان و خرم مي شوند و از بوي بدش إفسرده و متنفر مي گردند.
اگر زني از شوهرش به خاطر بوي بد دهانش تقاضاي طلاق مي كند، حق دارد! مردي كه مي گويد: من مسلمانم چگونه سخن امام صادق ع را گوش نمي دهد كه مي فرمايد: كسي را كه مسواك نكند، انسان مشمار. يعني كسي كه به نظافت دهان و دندانش كه مجاري خوردن و نوشيدن و سلامت درون و تندرستي او مي باشد اهميت ندهد، از او ساير اخلاق حميده انساني را نبايد انتظار داشت.
پيغمبر اسلام ص مي فرمايد: بهترين زنان امتم كساني هستند كه دهانشان خوشبوتر باشد. البته خوشبو و بدبويي، علل ديگري غير از مسواك كردن و خلال كردن هم دارد ولي شك نيست كه مسواك كردن در خوشبويي دهان تاثير بسزايي دارد.
دليل
١. رسول خدا به علي ع فرمود: خلال كردن تو را براي فرشتگان دوست داشتني مي كند زيرا فرشتگان از بوي بد دهان كسي كه بعد أز غذا خوردن خلال نمي كنند أذيت مي شوند. ( وسائل جلد اول ص ٣٥٣)
٢. به امام صادق ع عرض شد: شما فكر مي كنيد همه اين خلق انسانند؟ فرمود ترك كننده مسواك را رها كن( او را انسان مشمار) ( سفينة البحار جلد ١ ص ٤٢٤)
٣. رسول خدا فرمود: دختران بأكره را به همسري بگيريد كه دهاني پاكيزه دارند و در حديث ديگر فرمود دهاني بسيار گوارا و شيرين دارند. ( بحار ج١٠٣ص٢٣٦ و ٢٣٧)
٤. امام صادق فرمود: بهترين زنان شما زني است كه خوشبو و خوش طبخ باشد. ( وسائل ج١٤ص١٥)
درس هفدهم
آيا وجود زن شر است؟
روايتي در نهج البلاغه است به اين مضمون كه وجود زن شر است و از قضا شري است كه از آن گريزي نيست. روايت ديگر در كتاب من لا يحضر الفقيه است كه امام صادق ع مي فرمايد: بيشتر خير در وجود زنان است. هر دو روايت محكم و خدشه اي در آن نميتوان وارد كرد. پس در ظاهر تناقض كجاست؟ حال توضيح:
در ابتدا بايد عرض شود كه بايد در سياق دو روايت توجه كرد: شر بودن زن در جهت كارهاي مرد و زندگي اختصاصي أوست و خير بودنش در جهت نظام كلي جهان و بقاي نسل بشر است.
در مسير زندگي مرد كه وظيفه كسب معاش و مال و ثروت بدوش أوست و يا در تحصيل علم و يا احراز مقام و منصبي كوشش و تلاش مي كند و يا رياضت هاي شرعي سير الي الله انجام م دهد در ظاهر زن وجودش شر و مانع است چراكه او مي خواهد شوهرش با تمام وجود متوجه او باشد و همسرش او را از هر مقام و منصبي و علمي و كسب معرفتي، بهتر بخواهد. و از طرفي ديگر تمام مردهاي عالم در رحم مادري بوده و دامن مادري بزرگ شده اند و مسوليت اكثر كارهاي منزل را بعهده گرفته است لذا وجودش لازم و ضروري است.
و اما روايت دوم همانطور كه عرض شد بقاي نسل مرهون وجود زن است، كارهاي لطيف و ظريف زندگي انسان با دست همين وجود شريف سامان مي گيرد. گواراترين لذتها، عميق ترين إحساسات و دقيق ترين عواطف را همين بانوي عزيز مطرح مي كند و پاسخ مي دهد. بلكه زن ملكه زنبوران عسلي است كه اگر يك روز نباشد، تمام كندو از هم مي پاشد.
در اينجا زناني بايد افتخار كنند و برخود ببالند كه پيرو حضرت فاطمه س و حضرت زينب س باشند. آنها خيرشان از مردان بيشتر است، اگر چه آنان به قدري شريف و عالي طبعند كه هيچ گاه زبان به مدح خود نمي گشايند و همواره خود را مقصر مي دانند.
دليل
١. تمام وجود زن شر است و در ضمن شري است كه از آن گريزي نيست ( نهج البلاغه حكمت ٢٣٨)
٢. امام صادق ع: بيشتر خير در وجود زنان است.( روضة المتقين ج٨ص٩٣)
درس هجدهم
احترام زن
زن از نظر اسلام مهمان محترم است كه از جنبه احترام، مهمان است و از جهت دخالت در أمور زندگي، شريك صاحبخانه (شوهر ) و از نظر أمور داخلي، مدير و سرپرست و وقتي بچه دار شود مادر خانواده و مادر اجتماع است و بلكه زن خوب، ملكه اي است در كندو عسل خانواده.
مرد مسلمان بايد متوجه باشد كه چه مسوليتي بدوش او گذاشته مي شود. دين او گاهي همسرش را (( امانت خدا)) معرفي مي كند و گاهي مهمان صاحب اختياري كه بايد احترامش نمود و از خطايش درگذشت.
عنوان (( امانت خدا)) را اگر تحليل كنيم، به اين نتيجه مي رسيم كه گويا رسول اسلام دست بانويي را گرفته و در خانه دامادي آورده و به او گفته است: اين امانتي است از جانب خدا كه به دست تو مي سپارم.
مردي كه سعادت دنيا و آخرت بخواهد، به سخن پيامبرش گوش ميدهد. اين سخن در گوش بي دين و غير مسلمان فرو نمي رود، او لياقت شنيدن اين سخن را ندارد. ولي اگر مسلمان سخن رسول خدا و رهبر ديني خود را نشود، سخن چه كسي را خواهد شنيد؟
دليل:
١. امام صادق ع: هر كس زني بگيرد بايد احترامش كند. زن شما لعبت و دلبر است، هر كس لعبتي به دست آورد نبايد آرا ضايع كند.( بحارج١٥٣ص٢٢٤)
٢. رسول خدا فرمود: برادرم جبرائيل به من خبر داد و همواره سفارش زنان را مي نمود، تا آنجا كه من گمان كردم براي شوهر جائز نيست كه زنش أف بگويد… شما زنان را به عنوان امانت خدايي گرفته ايد..( مستدرك ج٢ص٥٥١)
٣. حضرت امير ع : با زنان خوش گفتار و نيكو سخن باشيد تا ايشان هم خوش كردار و نيكو رفتار شوند(بحار ج١٠٣،ص٢٢٣)
٤. حضرت أميرع: زن مانند ريحان است نه قهرمان (نهج البلاغه مكتوب ٣١)
منظور اينست كه انتظار شوهر از همسرش بايد انتظار مردم از شاخه ريحان باشد: لطيف و ظريف و شكننده! پس نبايد كارهاي دشوار را از زن انتظار داشت.
روايات احترام به زن بسيار متعدد است كه به ٤ روايت بسنده مي كنيم.