381 - کمحرفی همسر
نویسنده : زهرا رستگار
کمحرفی همسر شوهر من خيلی كم حرفه ، چه در جمع و چه وقتي كه با هم تنها هستيم. هميشه من بايد شروع كننده باشم و ايشان بسيار ساکت است و اهل گفتگو و ارتباط کلامي با من و ديگران نيست؟ براي پاسخ ، خوب است ابتدا سکوت کردن ايشان ريشه يابي شود. علت […]
کمحرفی همسر
شوهر من خيلی كم حرفه ، چه در جمع و چه وقتي كه با هم تنها هستيم. هميشه من بايد شروع كننده باشم و ايشان بسيار ساکت است و اهل گفتگو و ارتباط کلامي با من و ديگران نيست؟
براي پاسخ ، خوب است ابتدا سکوت کردن ايشان ريشه يابي شود.
علت اين امررا در چند احتمال مي توان جستجوکرد، هر کدام از پاسخها به تنهايي ويا با هم مي تواند جواب مناسبي براي سؤال شما باشد.
اما احتمالات :
الف ) سکوت جزءشخصيت ايشان باشد.
ب) سکوت به دليل ارزشهاي ديني است .
ج) سکوت به دليل خواسته هاي ارضا نشده ايشان باشد.
بررسي احتمالات فوق:
الف ) سکوت جزءشخصيت ايشان باشد:
اگر چنين باشد به ياد داشته باشيد که کم حرفي شوهر خود را يک مشکل جدي نپنداريد؛ اگر کم حرفي جزو شخصيت اصلي ايشان باشد شما تا حدي بايد مدارا کنيد و اين را بدانيد که خصوصيتي که طي چندين سال در او شکل گرفته نبايد انتظار داشته باشيد که زود هنگام برطرف شود.
ولي اگر کم حرفي جزو شخصيت کاذب ايشان باشد, اين مورد قابل بررسي است؛ كمحرفى و سكوت بيش از حد به تدريج از انسان يك موجود عبوس و منزوى مىسازد همان طورى كه پرحرفى مذموم است سكوت بي مورد نيز مذموم مىباشد.
برخى با عنوان كمحرفى و سكوت، از ارتباط با ديگران احتراز مىكنند و كمكم به انزوا كشيده مىشوند؛ در حالى كه سخن گويي و لطافت کلام لازمه همكارى و تعاون، برخورد گرم و صميمى با ديگران است.
سکوت مثبت و منفي:
در محافل و برخوردها آن سكوتى ممدوح است كه برخاسته از تسلط بر نفس و براى پرهيز از اتلاف وقت ديگران و پرحرفى باشد؛ به عبارت ديگر دو نوع سكوت داريم: سكوت از روى قدرت و سكوت از روى عجز و آن سكوتى ممدوح است كه از روى قدرت باشد نه از روى عجز و ناتوانى.
در حديثي از حضرت على(ع) آمده است: «لا خير فى الصمت عن الحكم كما انه لاخير فى القول بالجهل؛ آنجا که بايد سخن درست گفت، در خاموشي خيري نيست، چنان که در سخن ناآگاهانه نيز خيري نخواهد بود» (نهجالبلاغه، كلمات قصار 173).
حضرت امير در جايى ديگر با صراحت فرمودهاند: «تكلّموا تعرفوا؛ حرف بزنيد تا شناخته شويد ( زيرا مرد زير زبانش پنهان است)»، (همان، 3845).
ب) سکوت به دليل ارزشهاي ديني است .
درست است که از نظر دين اسلام کم حرفي و سکوت در موارد غير لازم, کاري پسنديده است تا جايي که امام صادق عليه السلام فرموده اند انسان مؤمن ماداميکه ساکت است بعنوان شخص نيکو کار نزد خداوند تلقي مي شود, ولي هنگاميکه سخن مي گويد ممکن است نيکو کار و يا گناه کار (بواسطه گناهان کلامي) قلمداد شود, ولي اگر انسان در جايي که بايد از حق دفاع کند و يا گمراهي را هدايت نمايد و مانند آن, سکوت نمايد, گرفتار ضد ارزش شده و دچار خسارت و زيان مي گردد.
پس بايستى سخنان را طبقهبندى كرد و در موارد لزوم سخن گفت و در موارد غيرضرورى نيز از سخن باز ايستاد؛ مثلاً اگر سخن گفتن براى هدايت كسى يا براى ابراز محبت به همسر و فرزند باشد، بسيار نيكو است. همچنين احوالپرسى از ديگران و…؛ ولى اگر سخن لغو و بيهوده و يا خداى ناكرده مشتمل بر گناه باشد، در اين صورت بايستى از آن پرهيز كرد.
سعدي نيز در اين باب سروده است: اگر چه پيش خردمند خامشي ادب است — به وقت مصلحت آن به که در سخن کوشي.
دو چيز طيره عقل است: دم فرو بستن به وقت گفتن و گفتن به وقت خاموشي.
و نيز گفته است: سخن گرچه دلبند و شيرين بود — سزاوار تصديق و تحسين بود.
چو يکبار گفتي، مگو باز پس — که حلوا چو يکبار خوردند، بس.
شما مي توانيد اين نکته را به شوهرتان القا نماييد که يکي از راه هاي شادزيستي در خانواده, صحبت و گفتگو و حرف زدن هاي سالم اعضاي خانواده مي باشد و بگوييد از لحاظ ديني هم، شاد نمودن خانواده خيلي پر ارزش است قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص):أَفْضَلُ الْأَعْمَالِ بَعْدَ الصَّلَاةِ إِدْخَالُ السُّرُورِ فِي قَلْبِ الْمُومِنِ بِمَا لَا إِثْمَ فِيه(المناقب، ج4، ص 75) رسول خدا فرمودند: با فضيلت ترين اعمال بعد از نماز ,وارد کردن خوشحالي در دل مومن بوسيله چيزي که در آن گناه نيست مي باشد.
ج) سکوت به دليل خواسته هاي ارضا نشده ايشان باشد.
در نظر داشته باشيد اگر سکوت شوهر, ريشه در ناکامي هاي خاص در زندگي زناشويي باشد؛ لازم است توجه دوباره اي به حقوق و وظايف متقابل زن و شوهر بنماييد .
ما به برخي از اين وظايف اشاره مي نماييم:
– حفظ حريم و احترام و خوش رفتارى با هم.
– تامين نياز جنسى و روحي و رواني همديگر.
– اجتناب از سوء ظنهاى بي مورد.
– پرهيز از تندخويي، بدزباني درشت گفتاري، ترشرويي و سرسنگين بودن در برابر يکديگر.
– تحقيرنكردن يکديگر و همين طور خويشان و بستگان همديگر.
– تندخويى و گاهى بداخلاقى همديگر را تحمل نماييد.
– گذشت را پيوسته در نظر داشته باشيد.
– هرگز به يکديگر دروغ نگوييد و صداقت، امانت، فداكارى رارعايت کنيد.
– با تمام توان از ميهمانان يکديگر پذيرايى کنيد .
– عيوب يکديگر را پيش هيچ كس بازگو نكنيدو به رخ هم نکشید.
– در حق همديگر دعا كنيد و از خداوند بخواهيد كه در كارها موفقتان بدارد.
– ابراز علاقه و عشق كردن در تمام مدت زندگى به هم؛ در مناسبت هاي مختلف به يکديگرهديه بدهيد. (هر چند ارزان قيمت)
– بدون اجازه شوهر در مال او تصرف نکنيد.
– بدون اجازه و توافق شوهر از خانه بيرون نرويد.
– توجه داشتن به مسائل محرم و نامحرم هم در نزد شوهر و هم در غياب او.
– خود را فقط براى شوهرتان آرايش كنيد.
– هيچگاه از مردان ديگر نزد او تعريف ننماييد.
– سطح توقعات و انتظارات خود را با ميزان درآمد شوهر تنظيم كنيد و از او چيزي كه توان تهيه آن را ندارد نخواهيد و دائما مردان ديگر را دربا او مقايسه نكنيد.