71 - بلاغت اینترنتی مهمترین مشکل ما در فضای مجازی
نویسنده : زهرا رستگار
رسانه تجاری، چه فرصتها و ظرفیتهایی برای جامعه ایران و خانواده ایرانی دارد و برای مقابله با ضررهای آن چه راهبردی را باید پیش گرفت؟
رسانه تجاری، چه فرصتها و ظرفیتهایی برای جامعه ایران و خانواده ایرانی دارد و برای مقابله با ضررهای آن چه راهبردی را باید پیش گرفت؟
// دکتر ابراهیم فیاض//
آیا اینترنت و فضای مجازی میتواند خانوادههای ایرانی را دچار آسیب کند؟ جهل ما نسبت به این پدیده چقدر ما را دچار معضل میکند؟ و سؤالاتی از این دست که جوابشان را در متن حاضر مییابیم. ما نیازمند توجه به دانشی مرکب از زیباییشناسی، نشانهشناسی، فرایندشناسی و … در قالب علم بلاغت اینترنتی هستیم. ایرانیان مردمانی زندگیمحور و حیاتمحورند، همه برنامهها و فعالیتها در فرهنگ ما به زندگی و حیات برمیگردد و در واقع میتوان گفت عقلانیت نزد مردم ما و در فرهنگ ما عقلانیت معطوف به زندگی است و نه عقلانیت معطوف به پیشرفت؛ یعنی اگر پیشرفت، زندگی روزمره ما را مختل کند آنرا رها خواهیم کرد و حتی در مقابل آن مقاومت میکنیم.
تعارض عقلانیت پیشرفتمحور با مولفههای زندگی اسلامی و ایرانی
عقلانیت اسلامی نیزعقلانیتی معطوف به زندگی و محل تحقق اش زندگی خانواده است و خانواده جایی است که زندگی در آن و از طریق آن بسط پیدا میکند. بر این اساس دومین مولفه فرهنگ ایرانی را میتوان خانوادهمحور بودن دانست. در واقع در فرهنگ ما اگر چیزی با خانواده در تعارض قرار گیرد، رها میشود. خانوادهمحور بودن ایرانیان و بنای خانواده بر پایه عواطف و عشق موجب شده که ایرانیان از عقلانیت خشک و فارغ از عاطفه دوری گزیده و در جهت جمع عقل و احساس بکوشند. در همین راستا همواره در فرهنگ ما سعی شده زندگی، خانواده، احساس و پیشرفت در کنار هم قرار گیرند. بروز آسیبهای کنونی در جامعه، ناشی از هجوم نگرشهای پیشرفت محور است، هجوم این نگرش و بروز آسیبهای ناشی از آن باعث ایجاد نگرانی عمومی در سطح جامعه شده و این نگرانیها به دلیل گرایشی در جامعه ماست که ماکس وبر آن را عقلانیت معطوف به ارزش مینامد.
وازدگی مراجعهکنندگان به شبکههای اجتماعی
وقتی که شبکههای اجتماعی با وجود امنیت نسبی شان برای کاربر، پس از مدتی جذابیت خود را برای افراد مراجعهکننده از دست میدهند من معتقد نیستم که دیگر وجوه آسیبزای اینترنت بتواند در ایران رواج جدی پیدا کند.
وجه سرگرمی اینترنت نمیتواند در نهایت افراد را به صورت جدی درگیر کند، افراد مراجعهکننده به شبکههای اینترنتی جز در موارد ضروری عموماً دچار وازدگی میشوند و اگر به افراط و تفریط هم گرایش پیدا میکنند یا به ضرورت و یا برآمده از وجود نیازهاست وگرنه هر کسی درنهایت جویای شکوفایی شخصیت خویش است و انسانها فطرتاً پاکند. بدل شدن فقه در حوزههای علمیه به یک فقه تقلیلی و بدون ارجاع به علم کلام باعث ایجاد مشکل روشی در فقه شده و بنابراین جامعه دچار یک معضل معرفتی است وگرنه اینترنت به خودی خود نمیتواند مشکلساز باشد.باید با گفتوگو و وبلاگنویسی برعلیه دیدگاههای انحرافی از طریق همین فضا بر علیه رویههای موجود در آن اقدام کرد.
اینترنت وجوه گوناگون و متعددی دارد، جهالت نسبت به یک پدیده موجب مغلوب شدن در مقابل آن خواهد شد در حالی که مطالعه میتواند ما را بر آن مسلط سازد. مطالعه در ادبیات رسانه و نسبت ارتباطات و رسانه با مفهوم پیشرفت و به خصوص مفهوم توسعه باید به طور جدی و از زوایای گوناگون پیگیری شود در حالی که ما در این زمینهها هیچ کار قابل توجهی انجام ندادهایم.
همسویی رسانههای نوین با الگوی زندگی ایرانی و ضرورت آموزش
فناوریهای نوین ماهیتی متفاوت به رسانه بخشیدهاند، برخلاف رسانههای پیشین که ساختاری از بالا به پایین داشته و نماینده نگرش یکسویه و عقلانیت معطوف به پیشرفت بودهاند، فناوری اطلاعات و ارتباطات و رسانههای جدید به دلیل ساختار شبکهای و دوطرفه خود ماهیتی متفاوت با رسانههای نسلهای پیشین دارد و قادر به شکستن محدودههای نگرش پیشرفتمحور است. چنین رسانهای با گرایش ایرانی به زیستن در ساحتهای مختلف عقلی، احساسی، اجتماعی و خانوادگی سازگار است و با ساختار شبکهای و چندسویه و قابلیتهای بیشمار خود، امکانهای زیادی را پیش روی زندگیمحوری، خانوادهمحوری و احساسمحوری قرار داده است و گستره وسیعی را برای خودنمایی و خوداظهاری فراهم کرده است. البته استفاده درست و آموزش راهکار گذر از آسیبهای احتمالی این حوزه است، ولی متأسفانه چنین آموزشی در کار نیست وگرنه نه افتادن بیاختیار در دامان تکنولوژی قابل قبول است و نه نفی آن. هر چند گاهی در نبود تکنولوژی آرامش زیادی نهفته است اما ضرورتهای زمانه را نمیتوان نفی کرد و اولین گام در این راه مطالعه دقیق، شناخت ضرورتها و آموزش است.
تسلط بر رسانه نیازمند مطالعه استقرایی آن است
تنها راه ضرر نکردن و سود بردن در هر زمینهای مطالعه است، هر جامعهای از زاویه خود اما فارغ از تئوری باید به پژوهش استقرایی درباره رسانه و فضای مجازی دست بزند تا بتواند به نگرش درستی در این زمینه دست یابد. متأسفانه دانشگاههای ما همیشه در پی تکرار حرفها و تئوریهای مطرح شده در کشورهای غربی هستند و همیشه عینک غرب را بر چشمان خود دارند و به دلیل اینکه خود مستقیماً و به شکل استقرایی به طرف مطالعه و پژوهش نمیروند از ارائه تئوری ناتوانند. در گذشته علمی به نام بلاغت وجود داشت که به تحقیق در عناصر گفتار و نوشتار اختصاص داشت. بلاغ به معنای رساندن است. قبلاً کتاب و گفتار رسانههای ابلاغ پیام بودهاند و امروز اینترنت رسانهای است که ظهور کرده و بلاغت خاص خود را میخواهد که باید با ترکیب زیباییشناسی، نشانهشناسی، معنیشناسی و فرایندشناسی به آن دست یافت.
هر رسانهای ساختار ارتباطی خاص خود را دارد و از مهمترین مشکلات ما عدم توجه به شناخت این رسانه و کسب بلاغت در سخن گفتن و عمل کردن از طریق آن است. ما نیازمند توجه به یک حوزه معرفتی هستیم که میتوان آن را بلاغت اینترنتی گفت.