باعرض سلام
دوسال و نیم است ک ازدواج کرده ام و دوسال هم عقد بودم.
همسرم از فامیل است و هر دو خانواده مذهبی ای هستیم.در اوایل دوران عقد یک روز مادرم در کنج اتاقی درحال تعویض لباسش بود .همسرم ناگهان وارد اتاق شد و این صحنه را دید ولی اصلا برنگشت ویا حتی نگاهش رو ندزدید بلکه ایستاد و تماشا کرد و ... البته مادرم ک بسیار مذهبی است متوجه نشد.
من اون موقع جریت نکردم برا کسی این موضوع رو تعریف کنم ولی الان هرچندوقت یک بار این موضوع رو بیاد میارم و نسبت ب سلامت همسرم شک میکنم البته همون اتفاق باعث شد من کلا شکاک بشم نسبت به ایشون.حالا بنظر شما این مرد چجور مردیه و با وجود این اتفاق من چجوری میتونم فکر مثبت راجع بهش داشته باشم.من با یاداوری این موضوع به پایان دادن زندگی باهاشون فکر میکنم.ممنون