ترس واکنشی هیجانی است و هرگاه امنیت جسمی و عاطفی و شخصیتی انسان به خطر بیافتد، ظاهر می شود. این واکنش عاطفی کاملا" طبیعی است و از همان بدو تولد در کودک مشاهده می شود. اطفال معمولا" از بعضی پدیده ها می ترسند و علت ترس آنها برای پدر و مادر شناخته شده نیست.
ترس کودک در سنین مختلف
ترس نوزادان
نوزادان از صدای بلند و از دست دادن تعادل یا سطح اتکاء می ترسند و ترس خود را با جیغ و گریه و جمع کردن دست و پا نشان می دهند. به این ترسها، ترسهای اولیه می گویند که به مرور زمان برطرف می شود.
ترس های معمول کودکان
دراغلب کودکان، در سنین 6 تا 8 ماهگی، ترس از افراد بیگانه دیده می شود و ممکن است تا 18 ماهگی نیز ادامه یابد، ولی با بالا رفتن سن کودک، نوع ترس ها نیز تغییر می کند. ترس از تاریکی و تنهایی و ترس از حیوانات، بین 2 تا 5 سالگی در کودکان ظاهر می گردد. ترس از مدرسه به ویژه باآغاز دوره دبستان در برخی از دانش آموزان دیده می شود.
ترس نوجوانان
در دوران بلوغ بر اثر تغییرات جسمی و عاطفی، ترسهای موهومی نظیر ترس از اشباح و چیزهای غیر واقعی و اتفاقات غیر منتظره مثل وقوع سیل و زلزله و غیره در نوجوانان ظاهر می شود.
علل ترس
ترس کودکان به اعتبار علل مختلف آن به انواع زیر تقسیم می شود :
1- ترسهای عمدی؛ علت ترس ممکن است عمدی باشد؛ یعنی، کودک را از چیزی ترسانده باشیم؛ مثل ترساندن کودک از چیزهای خطرناک، نظیر آب جوش، برق، وسایل تیز و غیره.
گاهی اوقات برخی از پدر و مادرها از ترساندن کودک که سبب پیدایش ترس از تاریکی و تنهایی می شود. این گونه برخوردها از نادرست ترین روش های تربیتی به شمار می آید.
2- ترسهای تصادفی، علت ترس ممکن است تصادفی باشد. یعنی بدون آن که شما بخواهید کودکتان تصادفا" در شرایط ترسناکی قرار بگیرد و بترسد، مثل تجربه تلخ حمله سگ که سبب پیدایش ترس از حیوانات می شود .
3- ترسهای اکتسابی، ترس ممکن است مادر به کودک سرایت کند و کودک ترس را از مادر خود کسب کند. مادری که به محض مواجه شدن با موقعیتی نامطلوب، جیغ می زندو می لرزد و به لکنت می افتد. ترس خود را به آسانی به کودکش منتقل می کند، مثل ترس از رعد و برق و حشرات. متأسفانه اثر این نوع ترس ممکن است تا مدتها در ذهن کودک باقی بماند.
4- ترسهای عاطفی: ترس ممکن است به علت هیجانات عاطفی و فشارهای روحی کودک باشد. تنشهای عصبی و عاطفی ابتدا به صورت اضطراب و سرانجام به صورت ترس دائمی در کودک ظاهر می شود. مانند :
- اضطراب ناشی از دوری پدر و مادر: این حالت عاطفی به صورت ترس از تاریکی و تنهایی ظهور می کند.
- احساس گناه: گاهی اوقات برخی از والدین، هنگامی که کودکشان قواعد اخلاقی یا اجتماعی گناه و تقصیر را بر می انگیزند. مثلا" وقتی کودک را حین بازی با آلت خود غافل گیر می سازند. او را تهدید می کنند که در صورت تکرار این کار گرفتار خشم خداوند خواهد شد و به جهنم می رود . وقتی کودک شیطنت می کند یا در خیابان بهانه خریدن چیزی را می گیرد، به او می گویند که خانه را ترک خواهند کرد یا در خیابان رهایش خواهند ساخت یا او را مسبب مرگ خودشان می دانند. این نوع رفتارها در کودک احساس گانه و ترس را به وجود می آورد.
- کشمکش پدر و مادر: دعوای والدین و جدال دائمی آنها، کودک را دچار احساس عدم امنیت و ترس خواهد کرد.
اثرات ترس بر کودک
به طور کلی ترس دائم و ثابت به هر علت که باشد اثر بسیار نامطلوبی بر جسم و روان کودک به جا می گذارد و کودک را از رندگی طبیعی و شاد محروم می ساد و در نوع حادش سبب اختلال در جسم و روان کودک می شود. اطفال در مقابل ترسهال شدید، واکنشهای متفاوتی نظیر لکنت، شب ادراری، کم رویی، افسردگی از خود نشان می دهد. گاهی اوقات کودک بر اثر ترس پرخاشگر می شود. نامطلوب ترین اثر ترس این است که شخصیت کودک را نابود می کند. کودک ترسو اتکاء به نفس ندارد، در هیچ کاری داوطلب نمی شود و کاری را با رغبت انجام نمی دهد ،زیرا بیشترین میزان انرژی و نیروی کودک صرف مقابله با ترس می وشد و گاهی اوقات بی تفاوت و تنبل و ضعیف و بی اراده می گردد. دروغگویی نیز از جمله رفتارهای ناپسندی است که بر اثر ترس در کودک پدید می آید . ترس بیشترین صدمه را به اعصاب، مغز نیز نمی تواند بخوبی فرمان بدهد، به همین دلیل کودک گاهی بر اثر ترسهای شدید دچار لکنت زبان یا شب ادراری می شود.
ترس مفید
ترس همواره مضر ومخرب نیست، بلکه برخی از ترسها مفید و لازم نیست. این گونه ترسها را باید در کودکان برای اجتناب کردن آنها از خطر به وجود آورد، زیرا نباید کودکان را در مقابل خطرها بی دفاع گذاشت .
همه ی کودکان در شرایط ترسناک دچار ترس نمی شوند. برخی از کودکان آمادگی بیشتری برای ترسیدن دارند و زودتر از کودکان دیگر دچار هراس می شوند. در برابر این کودکان محتاط هستند که از روبرو شدن با هیچ خطری تردبد به خود را ه کودکان بی باکی هستند که از روبرو شدن با هیچ خطری تردید به خود راه نمی دهند. بخصوص و در سنین نوجوانی که تظاهر به شجاعت، گاهی حوادث جبران ناپذیری را به بار می آورد.
علت آن که برخی از کودکان دست به کارهای خطرناکی می زنند شجاعت نیست، بلکه این گونه کودکان از درک خطر عاجز هستند و نمی دانند چرا دست به چنین کارهایی می زنند. بنابر این لازم است به آنها احتیاط آموخته شود ، زیرا کودکان همیشه در سنی باقی نمی مانند که شما بتوانید از آنها حمایت کنید. کودکان همیشه در سنی باقی نمی مانند که شما بتوانید از آنها حمایت کنید، کودکان همیشه در سنی باقی نمی مانند که شما بتوانید از آنها حمایت کنید، بلکه دیر یا زود وارد جامعه بزرگتری می شوند و احتمال بروز حوادث خطرناک نیز همواره وجود دارد. به این ترتیب باید به کودک آموخت که چیزهایی نظیر برق، اتومبیل، اشیاء تیز و برنده و افراد ناباب و غیره خطرناک هستند و باید از آنها دوری کرد. ایجاد حس عدم اعتماد به افراد غریبه در کودک بخصوص در سنین نوجوانی اهمیت بسیار دارد، زیرا کودکان بخصوص در سنین نوجوانی خیلی زود به افراد غریبه اعتماد می یابند و براحتی ممکن است در اتومبیل آنها سوار شوند.
تبرس مفید نه تنها کودک را از خطرات احتمالی محفوظ می دارد، بلکه برای سلامت جامعه نیز مفید است، چون در بیشتر افراد، ترس از قانون است که موجب می شود آنها به اعمال غیر قانونی دست نزنند و نه شعور اجتماعی .
باید سعی کنید که با بیانی ساده و مستدل به کودک بفهمانید که لازم است از برخی چیزها دوری کند، مثلا" نباید در اتومبیل افراد غریبه سوار شود یا به دوستی بی دلیل آنها پاسخ مساعد بدهد. باید به او یادآور شوید که افراد غریبه و هیچ گاه کاری را بدون دلیل انجام نمی دهند، حتی ممکن است به وی شکلات و شیرینی تعارف کنند، ولی او هرگز نباید به آنها اعتماد کند، چون افراد غریبه چیزی به کسی نمی دهند، مگر آن که در عوض آن، چیزی از او بخواهند. به یاد داشته باشید که حرفها و دلایل شما باید برای کودک قابل فهم باشد همچنین هرگز درباره موضوعی ترسناک به گزافه گویی نپردازید. مثلا" سعی نکنید برای ترساندن کودک از اتومبیل، صحنه های دلخراش یک تصادف را برای او توصیف کنید یا ماجراهای هراسناکی را از بلاهایی که افراد غریبه بر سر کودکان می آورند تعریف نمایید، زیرا گزافه گویی ممکن است در کودک ایجاد ترس یا اضطراب دائمی کند که بسیار مضر است. اگر شما در مورد خطری غلو کنید یا به کودکتان دروغ بگویید، چنانچه خلاف آن به کودک ثابت شود، در او نسبت به شما حس بی اعتمادی پدید خواهد آمد، مثلا" مادری ممکن است برای پرهیز دادن کودک از خوردن شیرینی ، به او بگوید که این شیرینیها سمی هستند و اگر بخورد، بیمار می شود یا می میرد. در این صورت اگر کودک از آن شیرینها بخورد و هیچ اتفاقی برای او نیافتد، دیگر به حرف مادر اعتماد نخواهد داشت.
بنابراین همان طور که نباید در پرورش حس شجاعت در کودک افراط کرد، در ترساندن او هم از خطرات باید بسیار محتاط بود.
روشهای مقابله با ترس کودک
برای مقابله با ترس کودک، دو شیوه وجود دارد :
الف )شیوه پیشگیری، پیش از آن که کودک در موقعیت ترسناک قرار بگیرد، آمادگی های لازم را به او بدهید :
-
ب ) شیوه کاهش ترس : چگونه باید با کودک ترسو برخورد کرد ؟ چگونه می توان ترس از او را از بین برد یا حداقل کاهش داد ؟ برای یافتن پاسخ این سئوالات باید به نکات زیر توجه کرد :
- هرگز کودک به به خاطر ترسش ، مسخره نکنید .
- او را مورد تهدید و سرزنش قرار ندهید .
- از گفتن جملاتی نظیر:"خجالت آور است، تو دیگر بزرگ شده ای " یا " ببین، مگر من می ترسم؟ "جدا" بپرهیزید .
- با او درباره افراد شجاع صحبت کنید و برایش قصه هایی تعریف کنید که قهرمان آنها کودکانی شجاع هستند.
- نزد او از افراد ترسو انتقاد کنید و رفتار آنها را زشت بشمارید.
- تا جایی که می توانید او را به مهر و علاقه خودتان نسبت به او مطمئن سازید.
- او را از نظر بدنی و مزاجی تقویت کنید، زیرا عدم قدرت بدنی، توانایی و مقاومت فرد را کاهش می دهد.
- هرگاه عملی شجاعانه، هر چهقدر هم کوچک، از او سر زد، وی را تشویق کنید.
- هرگز از او توقع انجام کاری را که بیش از حد تواناییش است نداشته باشید .
- برای غلبه برترس ؛ چاره ای جز روبه رو شدن با آن نیست. بنابراین کودک را با چیزی که از آن می ترسد، روبه رو کنید و کوشش نکنید او را از آن دور نگاه دارید، مثلا" اگر از تاریکی می ترسد، سعی نکنید با روشن گذاشتن چراغ اتاقش مشکل را حل کنید.