من وهمسرم 6ساله ازدواج کردیم و1دختر3ساله داریم اون خیلی مرد عاقل و کاریه ولی به من کم توجهه،وکم نزدیکی میکنه ومن اذیت میشم و همه کار کردم تا توجهش به من زیاد بشه ولی اون ميگه که منو دوست داره ولی نمیتونه لیشتر توجه کنه چون مشغله داره این در حالیه که خدارو شکر ما هبچ مشکل مالی ودیگه ای نداریم تا این که چند روز پیش به.شوخی گفتم خواهرم می گه خوبه من10سال ازت کوچکترم وسرتر اما با این همه باز من انقدر عاشقم واون عصبانی شد وتا جایی که میتونست منو تحقیر کرد که من همه خانوادم تحصیل کرده ان ولی خانواده تو چی؟من قدم بلندتره و...!تا جایی که من رفتم اتاق وگریه کردم اومد از من معذرت خواهی کرد اما من احساس می کنم له شدم نمیدونم باهاس چه طوربرخورد کنم من خیلی عاشقش بودم اما الان نمیدونم چه حسی دارم لطفا راهنمایی کنید