من دختری هستم 27 ساله مجرد وبا پدر77 سالم زندگی میکنم. در خانواده نسبتا مذهبی بزرگ شدم اهل نمازو روزه ام. تا چند وقت پیش زیارت عاشورا و دعای کمیلم ترک نمیشد. بخاطر تنهایی وپر کردن وقتم تقریبا 9 ماهه که سرکار میرم اززمانی که سرکار میرم بخاطر خستگی دیگه دعا کمتر میخوندم.4 ماه پیش با ی پسر آشنا شدم منو از تنهایی درمیاورد خیلی روحیاتم بهتر شده بود ولی بخاطر احساس گناهی که داشتم بعداز 3 ماه ازش جداشدم. دوباره افسرده شدم هم میدونم کارم اشتباه بوده وهم دوست دارم دوباره باهاش باشم. اعتقاداتم خیلی سست شده. میگم وقتی من ازدواج نکردم خدا منو درک میکنه و اشکال نداره اگر با ی پسر رابطه داشته باشم. خلاصه بین خدا و شیطان بدجوري گیر کردم. توروخدا کمکم کنید.