همسرم با زنان دیگر ارتباط دارد و از هر کار من بهونه های الکی میگیرد.طوری باهام برخورد میکنه ک کلا اعتماد ب نفسمو از دست دادم.برای هر چیز الکی میگه برو طلاق بگیر بعد ک بهش میگم واقعا میخوای طلاق بگیریم میگه عصبی بودم گفتم.ولی کلا از آیندم نگرانم.از لحاظ مالی هم زیاد تامینم نمیکنه حتی نمیگذارد خانواده و فامیلای من ب خانه مان بیاییند.توروخدا کمکم کنید.چیکارکنم؟ب نظرتون باهاش صحبت کنم ک اگر ب ادامه زندگی بامن راضی نیست بهم بگوید اذیتم نکند اینهمه.هر روزم شده گریه.ی ساله عقد کردیم سه ماهه رفتیم خونه خودمون.ازش انتقادم ک میکنم مثلا میگم فلان کارت ناراحتم میکنه میگه دوست نداری برو منزل پدرت.چیکار کنم؟24 سالمه