0 امتیاز
408 بازدید
در جهان بینی اعتقادی توسط
سلام.ممنون از همه ی زحماتتون.
خیلی وقته دلم بدجور از خودم گرفته.از خدا دور شدم.ایمانم ضعیف شده.البته نمیشه گفت ایمان،
چون من آدم بی ایمانی نیستم.به خدا و معاد و همه ی معنویات اعتقاد دارم.حتی به حلال و حرام ها.
اما خیلی وقته از نماز و بقیه واجبات دور شدم.
بین همکارام خانومایی هستن که خیلی راحت مشروب میخورن و رابطه‌ی غیر شرعی دارن ولی من واقعا نمیتونم مثل اونا باشم.
من به خیلی چیزا معتقدم ولی نمیدونم چرا به نماز و واجباتم سستم.
ضمنا من تو دوره ی عقد هستم و همسرم مرد با ایمانیه و یک رکعت از نمازش قضا نمیشه روزه هاشم همینطور..
نمیدونم چیکار کنم.یه وقتایی بیخیال میشم یه وقتایی بدجور عذاب وجدان میگیرم و حس بدی ب خودم پیدا میکنم که از خدا غافل میشم..
اما این مشکلات یه دلیل اصلی هم داره.
من همیشه دوست دارم مرتب باشم و به خودم برسم.لاک میزنم همیشه و همیشه آرایش دارم هرچند کم ولی نمیتونم اینکارارو نکنم.
نه که فکر کنید زشتم که اینجوری میگم نه،ولی من به نظر و گفته ی اطرافیانم چهره ی زیبایی دارم.ولی واقعا اینکه بخوام آرایش نکنم یا لاک نزنم برام  غیر ممکنه.
اینا باعث میشه نتونم وضو بگیرم.حتی اگه لاکم نزنم از اینکه کل روز بی آرایش باشم بدم میاد،اگرم بخوام حتی یه ریمل بزنم چطوری واسه هر بار وضو بشورم و دوباره بزنم.
نمیدونم چیکار باید بکنم.
وقتی که عروسی کنیم و خونه ی خودمون بریم پیش همسرم چیکار کنم.
من دلم نمیخواد از خدا غافل باشم از طرفیم با این شرایط ادای واجبات برام غیر ممکن و سخت میشه...
ازتون خواهش میکنم راهنماییم کنید

1 پاسخ

0 امتیاز
توسط zrastegar (228هزار امتیاز)
این احساس می تواند واقعی یا کاذب باشد و عبارتند از:
علل احساس دوری ازخدا
•وسوسه های شیطان
•وسوسه های انسان های شیطان صفت
•وسوسه های نفس اماره
•کمال طلبی افراطی
•خطاهای شناختی(انتظارات نامعقول)
•انجام مستحبات در زمان بی نشاطی
•پرخوری
•همنشینی با افراد غافل و عاطل
•توبه نکردن فوری ازخطا
•نارضایتی والدین و امامان از ما
•زیر پا گذاشتن عالمانه و عامدانه وجدان و دانسته ها
•خدا و ائمه را ناظر و حاضر ندانستن
•شبهات حل نشده اعتقادی
•هیجان های عاطفی منفی ناشی ازمشکلات
•انتظار اجابت همه دعاها طبق میل مان
•بی توجهی به نماز با حضور قلب
•احساس کرامت و بزرگی نکردن( فراموش کردن این که جانشین خدایم)
•ندانستن شدت ارتباط خالق و مخلوق
•دوری از ذکر دائم و مجالس ذکرو توسل
•بی مهری به قرآن( عاق قرآن شدن)
•بی مهری به ائمه ع
•شکر نکردن برای داشته­ها و ناسپاسی
•تمرکز بر نداشته­ها
•فراموشی خدا و یاد مرگ
•فراموشی این که از اوییم و به سویاو باز می گردیم
•عوارض بیماری روحی وذهنی (افسردگی و..)
مولا علی علیه السلام می فرمایند:
قلبها اقبال و ادبار دارند در هنگام اقبال تلاش کنید و در هنگام ادبار آنها را رها نمایید
بله گاهی اوقات دل انسان به امور معنوی کم رغبت می شود که همان ادبار قلب است در این مواقع از جنگیدن و تحمیل امور دینی به آن باید پرهیز کرد چون موجب انزجار و تنفرش می شود
خیلی مهم است که بدانیم حقیقت زندگی چیست هدف آن کدام است. برای حرکت در مسیر زندگی نیاز با انگیزه واقعی و قوی و حرکت آفرین هست. انگیزه واقعی در صورتی پدید می آید که بدانیم زندگی فرصت خدایی شدن انسان است. این بهترین تعریف دینی و توحیدی از زندگی انسان است. هدف زندگی هم چیزی جز این نیست. دین هم همین را می گوید. هدف دین این است که انسان به خدا نزدیک شود و خدایی گردد. «نیافریدم جن و انس را مگر برای عبادت»
برای خدایی شدن واجبات خیلی نقش دارد. اولین و مهمترین عامل این است که انسان از خواسته های نامشروع خود بگذرد و اراده و خواست خدا را حاکم کند. مخصوصا در بخش واجبات و ترک حرام و گناه که خیلی مهم است. انسان با ترک گناه به هر کجا که بخواهد می رسد.
سفارشاتی در دین اسلام شده که انسان را از خواب غفلت بیرون می کند و به خود آورده و یک باره او را بیدار می کند مانند رفتن به قبرستان ها و هم چنین رفتن به مکانی که اموات را در آن جا غسل می دهند. باور کن که گاهی برای انسان این شوک ها لازم است تا از غفلت بیرون آید.
مستحبات هم در این زمینه نقش فراوان دارند، اما تا انسان از انجام واجبات فراقت نیابد و خیالش راحت نشود انجام مستحبات تاثیر واقعی خود را نمی گذارد. مستحبات با انجام واجبات نقش آفرین و کمال زا است. نباید واجبات را فدای مستحبات نمود.
 
محیط غفلت زا
با کمال تأسف محیط اطراف و جهانی که در آن زندگی می کنیم نه تنها به ما حس و حال عبادت و با خدا بودن را نمی دهد بلکه ما را به غفلت و دنیای مذموم می کشاند. اول از همه باید، حداقل تا آن جا که می توانیم در تغییر محیط خود سعی کنیم. این کار با انتخاب دوستان خوب و رفتن بیشتر به اماکن مذهبی تا حدودی حاصل می شود.
غفلت
همه ما دچار کم ایمانی و از همه مهم تر غفلت می شویم. وقتی پرده های غفلت ما را فرا گرفت دیگر نمی توانیم حقایق را ببینیم. دیگر نمی توانیم حضور گرم خدا را حس کنیم و با او مناجات نماییم. چقدر سخت است که خداوند لذت مناجاتش را از انسانی بگیرد و این به سوی قهقرا رفتن است. باید برگشت و هیچ شکی در این نیست. من و شما که می دانیم این راه نیست و بیراهه است چرا بر نمی گردیم؟ پایان آن راه و بلکه در تمام این مسیر، خدا ایستاده است و پایان این راهی که اکنون می پیماییم شیطان است و نفسانیت و ظلمت و بدی و زشتی و دوزخ و ....
 اما آیا من و شما هم باید غلام حلقه به گوش شیطان باشیم و در پی او در هر کوی و برزن برویم؟ پس خلیفه اللهی چه شد؟ حق خالق و محبوب و آفریدگارمان این است که به دنبال دشمنش برویم؟ آیا این است رسم وفاداری و مردانگی؟ باید این قلب ها را شست. باید زین پس جور دیگر دید.
قبر قبرستان
سفارشاتی در دین اسلام شده که انسان را از خواب غفلت بیرون می کند و به خود آورده و یک باره او را بیدار می کند مانند رفتن به قبرستان ها و هم چنین رفتن به مکانی که اموات را در آن جا غسل می دهند. باور کن که گاهی برای انسان این شوک ها لازم است تا از غفلت بیرون آید.
 
«بی نهایت»
من و شما باید خودمان آینده خود را بسازیم و آینده ما این چند ساله دنیا نیست- که این چند ساله بازیچه ایست- بلکه آینده ما آن میلیاردها میلیاردها سال و بلکه بی نهایت زمانی است که قرار است در آخرت و انشالله در بهشت رضوان خدا سپری کنیم.
امام زمان علیه السلام که خودشان فرموده اند: ما در مراعات حال شما کوتاهی نمی کنیم و شما را از یاد نمی بریم. بنابراین حال که امام زمان ما از مراعات حال ما کوتاهی نمی کند ما از او درخواست کنیم یاریمان دهد.
این دنیا می آید و می رود همان طور که تا به حال هم آمده و رفته و اگر برگردیم و به پشت سر خود یعنی به تاریخ نگاه کنیم می بینیم کسانی رستگار شدند که با خدا بودند و از غفلت سر برون آوردند.
بیاییم از اسارت خود را نجات دهیم آخر تا کی می خواهیم اسیر نفس و شیطان باقی بمانیم؟ مگر ما صاحب نداریم؟
 
«این خرقه را برون کنیم ز تن»
باید در گام اول، این خرقه نا موزون غفلت را از تن بیرون کرد تا روح زخم خورده مان به پرواز در آید و دوباره به سوی خالق خویش اوج گیرد.
یکی از حیله های شیطان این است که می خواهد ایمان ما را ضعیف کند و به هر وسیله ای هم دست می زند.
در راه تقویت ایمان باید آرام آرام و بدون فشار حرکت کرد که دوباره روح شما این مسائل را پس نزند. در انجام واجبات و ترک محرمات ابدا کوتاهی نکنید اما مستحبات را فقط و فقط در صورتی که از آن لذت می بردید انجام دهید.
ایمان
«طعم ایمان»
در زمان انجام واجبات و ترک محرمات و هم چنین زمان انجام مستحبات باید طعم ایمان را بچشیم. وقتی از خداوند در نمازت استعانت می جویی باید حقیقی باشد و به خدا بگویی که خدایا دیگر مستأصل شده ام و نمی دانم کجا روم و از تو کریم تر نیز سراغ ندارم تو پروردگار منی و .... . همین سخنان با خداوند و اظهار عجز عین ایمان است سعی کنیم با گفتن این کلمات طعم ازدیاد ایمان را بچشیم و شیطان و نیروهایش را از خود دور کنیم.
 
سفارشاتی در دین اسلام شده که انسان را از خواب غفلت بیرون می کند و به خود آورده و یک باره او را بیدار می کند مانند رفتن به قبرستان ها و هم چنین رفتن به مکانی که اموات را در آن جا غسل می دهند. باور کن که گاهی برای انسان این شوک ها لازم است تا از غفلت بیرون آید
حتما در طی این راه از اهل بیت مدد بگیریم. مخصوصا از امام زمان علیه السلام که خودشان فرموده اند: ما در مراعات حال شما کوتاهی نمی کنیم و شما را از یاد نمی بریم. بنابراین حال که امام زمان ما از مراعات حال ما کوتاهی نمی کند ما از او درخواست کنیم یاریمان دهد.
 
برخی از مواردی که باعث دوری از خدا می شود :
1- دوستی شهوات: کسی که دلش با دوستی شهوات دنیایی باشد قلب او از یاد خدا محجوب می گردد.(1) از امیر مۆمنان روایت شده: اشکها خشک نمی شوند مگر به سبب سختی دلها، و دلها سخت و سنگین نمی شوند مگر به سبب فزونی گناه(2)
2- آرزوهای بلند دنیایی: خداوند به حضرت موسی فرمود: ای موسی! آرزویت را در دنیا دراز مکن که قلبت سخت و انعطاف ناپذیر می شود.(3)
3- رفت و آمد با دوستانی که اهل بی بند و باری و حرام باشند.
موسیقی
4- شنیدن لهو و لعب، چه در قالب موسیقی مناسب مجالس لهو و لعب و چه در قالب حرف های پراکنده دوستان( البته باید توجه داشته باشیم که مراد از حرف های پراکنده، حرف هایی است که ثمره مفید دنیایی و اخروی نداشته و باعث غفلت انسان نیز می شود. این طور نیست که شاد بودن، موجب قساوت قلب شود.)
5- امام صادق علیه السلام: خداوند متعال به موسی(علیه السلام) وحی فرستاد که ای موسی از فزونی اموال خوشحال مباش، و یاد مرا در هیچ حال ترک مکن چرا که فزونی مال غالبا موجب فراموش کردن گناهان است و ترک یاد من قلب را سخت می کند.(4)
 
پی نوشت ها:
1- میزان الحکمة، ح16985
2- بحارالانوار، ج 7، ص 55
3- میزان الحکمة، ح17000
4- بحارالانوار، ج 7، ص 55
به قرآن ناطق (عج) - سیستم پرسش و پاسخ خوش آمدید, مکانی برای پرسش سوال و دریافت پاسخ از کارشناسان و حتی دیگر کاربران عزیز این مجموعه!

4.3هزار سوال

4.9هزار پاسخ

673 دیدگاه

3 کاربر

130 نفر آنلاین
0 عضو و 130 مهمان در سایت حاضرند
بازدید امروز: 1832
بازدید دیروز: 1369
بازدید کل: 10524031
"راهنمای ارسال سوال" - به منظور بررسی سوالات مشابه خودتان بر روی علامت ذره بین کلیک کرده و کلیدواژه ای از مشکل و سوال خود را در سوالات جست و جو کنید. - بعد از اطمینان از غیرتکراری بودن سوالتان، به قسمت "پرسش سوال" بروید عنوان سوال خود را با حداقل 12 کاراکتر در قسمت عنوان سوال تایپ کنید - از دسته بندی ها ، دسته ی بانوان بصیر را انتخاب و با توجه به موضوع سوالتان زیر دسته مناسب را انتخاب کنید متن اصلی سوال را وارد کنید . - درصورت تمایل به دریافت جواب سوالتان از طریق ایمیل ، ایمیل خود را وارد کنید در غیر این صورت بخش مربوطه را خالی بگذارید برای اینکه سایت از حقیقی بودن سوال مطمئن شود ، تیک گزینه “I am not robot” را بزنید. - با کلیک بر روی گزینه پرسش سوال، سوال شما برای مدیریت ارسال می شود و در صورت صلاح دید پاسخ مناسب درج خواهد شد و شما در صفحه اصلی سوالات می توانید سوال و پاسخ خود را مشاهده کنید.
...