سلام ۲۵سالمه سنه۲۰سالگی نامزدکردم ب دلایلی جداشدم تحملش واسم سخت بودزجرزیادی کشیدم خواستگارمیاد ترسی ک دارم میگم ن مجردبودم باهیچ پسری دوس نمیشدم یک ساله ک بایک پسرآشناشدم جوری دوسش دارم بهش دل بستم هرکاری بگه واسش میکنم تاازم جدانشه ازم کوچیکترخودم دوس ندارم ک بهش دل ببندم آخه دل کندن بازواسم سخت میشه دارم دیونه میشم هرروزمیشینم گریه میکنم نمیدونم چیکارکنم خسته شدم ازخودم
هرشب خواب شوهرمومیبینم همش میادتوخواب بهم میگه من خوب شدم دوستت دارم بیابریم صبح بیدارمیشم افسرده میشم خیلی عصبی شدم حالوحوصله هیچ کسوندارم باهمه دعوامیوفتم حتی پدرومادرم
لطفاکمکم کنید.متشکرم