بلوغ و نوجوانی,دوران بلوغ,ویژگی های بلوغ
بلوغ و نوجوانی
نوجوانی، بلوغ و جوانی دوران حساس زندگی هر فردهستند. دوران نوجوانی زمانی است که تغییرات ظاهری و درونی با هم همراه می شوند تا کمال فرا رسد. در این دوران نه تنها رشد جسمانی آهنگی سریع دارد بلکه تکامل احساسات، روابط اجتماعی و منطقی نیز حرکتی تند و رو به جلو دارند. بلوغ دوران شناخت خود و پدیده های پیرامون خود است و شناخت یعنی تولد و زندگی دوباره. جوانی دوران تجارب سبز است. سبز سمبول طراوت، تازگی، روییدن و بهار است. سرما را از خاطره ها می زداید و خورشید را باهمه لطفش به یاد می آورد.
بی شک سلامت جسمی، روحی و روانی در این مقاطع زندگی اساس احساسات زیبا و تجربیات موفق است. نوجوان بلوغ را تجربه می کند و تنها با دانش از وقایع این دوران است که او می تواند به خوبی از تغییرات روحی و جسمی خود استقبال کند و از آن یک فرصت در جهت رشد مهیا کند. جوان خود را در میان انبوهی از نیازهای جدید و احساسات نو می بیند، تغییراتی که به خودی خود ذاتی مقدس دارد و هدفش آماده سازی انسان برای برعهده گرفتن مسئولیتهای زندگی اجتماعی و خانوادگی است. این تغییرات دنیای جدیدی از تواناییها را به روی جوان می گشاید و در مقابل مسئولیتهای گوناگون فردی، خانوادگی، اجتماعی و از همه مهمتر مسئولیت در مقابل خود و خدای خود را پدید می آورد. سلامت روح و جسم کلید برخورد صحیح با این تغییرات بالقوه مثبت است. جوان باید بداند که چه مسائلی روح و جسمش را تهدید می کند. او باید بداند که در مقابل تواناییهایی که خداوند به او اعطا نموده، چه مسئولیتهایی دارد. او باید روشهای حفظ سلامت خود را بشناسد و با آگاهی بر تهدیدات بیرونی مقابله کند و درعین حال از جوانی خود لذت برد و آنرا در خدمت ارتقاء خود و جامعه بکار گیرد.
چرا بهداشت نوجوانان اهمیت دارد؟
دنیای امروز ، نوجوانان بیشتری نسبت به سایر زمان ها دارد.طبق سرشماری سال 1375،25% جمعیت کشور ایران را افراد19-10سال تشکیل می دهند . این تعداد افزون بر 16 میلیون نفر جمعیت میباشد.تاثیر دوره جوانی بر بقیه سالهای زندگی حیاتی است. نوجوانی زمان گذر از کودکی به بزرگسالی و آمادگی برایبزرگسالی است. نوجوانی زمان اکتساب باروری،اکتساب خصوصیات عاطفی هیجانی بزرگسالی، زمان کسب هویت فردی و اجتماعی و ... میباشد. بلوغفیزیکی،روانی و عاطفی درنوجوانیمتحولشده و ادامه می یابد. بسیاری از مشکلات جسمانی،روانی،اجتماعی و رفتارهای ناسالم ریشه در زمان نوجوانی دارند. ازدواج های ناموفق،حاملگی های پرخطر،مرگ و میر ها،عادات ورفتارهای ناسالم از این زمان شدت می گیرند . تحقیقات نشان می دهندکه بیشتر افراد سیگاری اولین سیگار را در زمان بلوغ تجربه کرده اند.نوجوانان آینده سازان جامعه هستند. نوجوانان کنونی، جامعه و دنیا دهه های آینده را اداره خواهند کرد . پس پرداختن به سلامت نوجوانان سرمایه گذاری برای آینده است.
چالشهای سلامت در این دوران چیست؟
با اینکه نوجوانی درفرهنگ ها اغلب با جشن و شادی همراه است ولی نوجوانان برداشت خوبی از بلوغ و بزرگ شدن ندارند. یک نظر سنجی از دختران روستایی نشان داد که اکثر دختران نگرش منفی و احساس ترس و نگرانی ازبلوغ دارند و اکثراً رفتارهای ناسالم بهداشتی درباره قاعدگی از خودنشان می دهند. یافتههای مطالعه دیگری نشان داد که حدود 19-16% دختران و 19% پسران،بلوغ را حادثه ای خوشحال کننده و امیدوار کننده می دانند. نوجوان تغییراتی در جسم و روح خود احساس میکند. سئوالاتی برای او مطرح میشود ودچار اضطراب می گردد. به خود می گویداین علائم چیست که درمن رخ می دهد؟ آیا این تغییرات طبیعی است؟ آیا در همه اتفاق می افتد؟ چه تغییراتی طبیعی هستند؟ من کی ام ؟..... او نیاز به تطابق با این تغییراتدارد.
دردنیا نیمی از نوجوانان درمقابل ایدز و بیماریهای مقاربتی وحاملگی حفاظت کافی ندارند؛درمعرض روابط جنسی ناسالم و حفاظت و حمایت نشده، مصرف مواد، بیماریهای مقاربتی، روابط جنسی فارغ از مسئولیت، حاملگی زودرس،خشونت،شکست دردرس و مدرسه و موارد مربوط به سلامت فردی، تغذیه، ورزش ... هستند. از مسائل دیگر آن است که دختران رفتارهای سلامت مناسبی در ضمن قاعدگی ندارند. عموماً منبع اکتساب اطلاعاتآنان،دوستان،کتبومجلات .... میباشد؛به نظر میرسد که نحوه برداشت افراد جامعه از جنسیت و نقش جنسیتی خود سالم نیست و این امر موجب تظاهرات مختلف، اختلالات سلامت جسمانی، روانی،عاطفی واجتماعی میشود.
پس بصورت خلاصه می توان نتیجه گرفت که توجه به مقوله بهداشت در این سنین و بخصوص بهداشت بلوغ و باروری هم اولویت بهداشتی و همدارای نتایج طولانی مدت برایسرمایه های آینده و آینده سازان جوامعاست. توجه داشته باشیم که نوجوان در سنین بلوغ نیاز مبرمی به اطلاعات صحیح در زمینه بدن و سلامت خوددارد . بدیهی است اگر نوجوان اطلاعات صحیح را از منابع سالم دریافت نکند،اطلاعات خود راازمنابع ناسالم کسب خواهد کرد ودر این صورت صدمات طولانی مدت خواهد دید.
سخنی با پدر ومادرها:
شناخت نوجوانكار چندان آسانی نیست، بیشترین تجربه هایی كه در گذشته كارساز بود، امروز كارآیی خود را از دست داده و عصر تكنولوژی همه چیزرا در هم ریخته است. اختراعات ، ابداعات و اكتشافات گوناگون، در گوشه و كنار جهان ، روی افكارآنان تاثیر گذاشته است،بطوریكه نوجوان اكنون با دیدی متفاوت به مسایل پیرامون خود می نگرد. نوجوان درگذشته به لباس ، اهمیت چندانی نمی داد، كافی بود پوشاكی مناسب بر تن داشته باشد؛ولی امروز، نوع لباس، رنگ ، طرز دوخت و حتی دكمه های آن مورد توجه وی قرار دارد.مدوپیروی از آن ، از شیوه های بالندگی نوجوانان شده است، در گذشته ، غالبا هر چند نفردر یك اتاق می خوابیدند و صدایشان هم در نمی آمد، لیكن امروزه هر نوجوانی طالب اتاقی جداگانه است؛ بنابراین، مشاهده می كنیم كه همه چیز ، دستخوش تغییر و تحول گردیده و حاصل این تحولات : آن كه : اطاعت كردن ها، جای خود را به نافرمانی داده ،و چشم گفتن ها و حرف شنوی ها ، مبدل به " تمی توانم" ها و " نمی شود" ها شده است.
پدران امروز از نوجوانان خود انتظار اطاعت بدون چون و چرا دارند، و همیشه شكایت میكنند كه: ما در جوانی ، چنین و چنان بودیم! ولی آن نوجوانی كه فلان فیلم جدید را درتلویزیون یا سینما دیده و درباره آن با والدینش ، به بحث و گاهی به جدل می نشیند ،نمی تواند كوركورانه مطیع و فرمانبردار باشد، امروز دیگر دوره نصیحت و وصیت سپریشده و نوجوان از "بكن و نكن" ها خسته است، و به طنز می گوید :" والدین ما زیادی برای ما بالای منبر می روند!" آیا این همه تحولات و تغییرات نباید ، اندیشه در روش تعلیم و تربیت را به ما یادآور شود؟! مسلما هیچ پدر و مادری علاقمند نیست كه بانوجوانش " بگو ، مگو" داشته باشد، ولی متاسفانه گاهی ، ناچار به این كار می شود؛عیب از كجاست و مقصر كیست؟ تقصیر نوجوان است ، یا تقصیر پدر ومادرها؟! شاید هم هیچكس مقصر نیست ؛ اصلا چرا دنبال مقصر بگردیم ؟ چرا به تغییرات و تفاوتها اندیشه نكنیم؟