0 امتیاز
179 بازدید
در خانواده(تشكيل،تحكيم،تعالى) توسط
سلام من حدود سال ۹۰یه اشتباهی کردم تاثیرش از همون موقع تو زندگیم گذاشت.من احساس میکردم که پسر عموم دوست دارم برای همین بهش اس دادم خودم جای دوستم جا زدم که یعنی دوستم مثلا واسته شده که همون اوایل پسر عموم گفت من دوسش ندارم ولی یه کم کشش دادم شاید نظرش عوض بشه تا اینکه وسطای اس بازیمون خواست که تلفنی صحبت کنه ولی من میترسیدم از صدام بفهمه که خودمه دادم با خط خودم که دوستم باهاش صحبت کنه وکلا قضیه افتاد دست دوستم ولی بازم اون گفت که دوستش ندارم منم کلا بی خیالش شدم دیگه بهش فکرم نکردم به دوستمم گفتم دیگه کلا قطعش کنه ولی اون اسرار به ادامه داشت تا مثلا مارو به هم برسونه ولی من خیلی جدی گفتم تمومش کنه این وسطا پسر عموم هی به دوستم میگفت که تو رو میخوام دختر عموم نمیخوام.دوستمم گفت اگه من میخوای باید بیای جلوی دختر عموت بگی که من رو میخوای. وبدون اینکه من بدونم قضیه از چه قراره یه قرار باهم گذاشتن منم به اسرار دوستم رفتم ولی هیچ حرفی درباره خواستن دوستم نشد.من کلا بیخیالش شدم دوستمم بهم گفت که قطع کرده منم باورم شد.تا اینکه حدود عید پارسال من نامزد کردم با پسر خاله ی پسر عموم  که باهم خیلی دوستن مثل برادر میمونن از همه چی هم دیگه خبر داشتن.منم نامزدم واقعا دوستش دارم العان بعد از دو سال از دهن نامزدم فهمیدم که پسر عموم دوستم هنوز باهم هستم دوستمم به من دروغ گفته که قطع کرده .همون اوایل نامزدیمون ماجرارو سر بسته به نامزدم گفتم اونم بهم گفت که بهم اعتماد کامل داره.منم قبولش دارم.که تا اینکه چند روز پیش نامزدم گفت که پسر عموم به فکر ازدواج با دوستمه.و از شوهرم خواسته که یه قرار ۴نفری بزاریم که خیالش از جانب  من راحت باشه که به کسی نگم دوستمه.شوهرمم موافق این قراره من خودمم موافقم.اینم بگم که دوست من از لحاظه فرهنگی اصلا به خانواده پسر عموم وحتی خود من نمیخوره اختلاف فرهنگی شدیدی داریم جوری که دوستم من رو از اینکه  پسر عموم  روانتخاب کردم مسخره میکرد.حتی یکی دیگه از دوستام که در جریان این ماجرا بود بهم گفت که دوستم بهش گفته این یه فرسته من نمیخوام از دستش بدم. ولی نمیدونم چی شده که قضیه به اینجا رسیده.کمکم کنید میترسم توی زندگیم تاثیر بزاره..

1 پاسخ

0 امتیاز
توسط zrastegar (228هزار امتیاز)
اینکه در گذشته چه اتفاقی افتاده را بهتر بود بطور کامل با همسر آینده در میان میگذاشتید البته شاید ذکر جزییات لازم نباشد تا او حساس نشود. اما اینکه رابطه از طرف شما شروع شده را باید بداند. اگر شما با همسر خود مشکلی ندارید می توانید به آنها در حد مشورت نظراتتان را بگوئید و بگذارید خودشان تصمیم بگیرند. زندگی خود را داشته باشید و چون تمام مسایل را به همسرتان میگوئید نگرانی نداشته باشد. سعی کنید تداخل زیادی با آنان نداشته باشید تا یاد خاطرات گذشته نیفتید و به مشکل بر نخورید. دوری از آنها و رسیدگی به زندگی شخصی بهترین کاری است که میتوانید داشته باشید. خیلی عادی برخورد کنید و راههای ایجاد مشکل را ببندید تا کسی بین شما و همسرتان قرار نگیرد. شما مسئول زندگی خود هستید پس سعی نکنید به این فکر کنید که آنها اشتباه میکنند یا خیر.
به قرآن ناطق (عج) - سیستم پرسش و پاسخ خوش آمدید, مکانی برای پرسش سوال و دریافت پاسخ از کارشناسان و حتی دیگر کاربران عزیز این مجموعه!

4.3هزار سوال

4.9هزار پاسخ

673 دیدگاه

3 کاربر

28 نفر آنلاین
0 عضو و 28 مهمان در سایت حاضرند
بازدید امروز: 6135
بازدید دیروز: 1369
بازدید کل: 10528332
"راهنمای ارسال سوال" - به منظور بررسی سوالات مشابه خودتان بر روی علامت ذره بین کلیک کرده و کلیدواژه ای از مشکل و سوال خود را در سوالات جست و جو کنید. - بعد از اطمینان از غیرتکراری بودن سوالتان، به قسمت "پرسش سوال" بروید عنوان سوال خود را با حداقل 12 کاراکتر در قسمت عنوان سوال تایپ کنید - از دسته بندی ها ، دسته ی بانوان بصیر را انتخاب و با توجه به موضوع سوالتان زیر دسته مناسب را انتخاب کنید متن اصلی سوال را وارد کنید . - درصورت تمایل به دریافت جواب سوالتان از طریق ایمیل ، ایمیل خود را وارد کنید در غیر این صورت بخش مربوطه را خالی بگذارید برای اینکه سایت از حقیقی بودن سوال مطمئن شود ، تیک گزینه “I am not robot” را بزنید. - با کلیک بر روی گزینه پرسش سوال، سوال شما برای مدیریت ارسال می شود و در صورت صلاح دید پاسخ مناسب درج خواهد شد و شما در صفحه اصلی سوالات می توانید سوال و پاسخ خود را مشاهده کنید.
...