ناسازگاری مادرم و همسرم

Question

سلام خسته نباشید من 7 ساله ازدواج کردم و یه دختر 4 ساله دارم قبل از اون هم دوران نامزدی 3 سال داشتیم ولی تو این 10 سال رفتار مادرم و شوهرم اصلا با خوب نیست و با هم سازش ندارن هردوشون هم گله هاشون رو به من میگن البته چندین بار هم با بحثشون شده و دعوا کردن تو این بین شوهر من اصلا راضی به عذرخواهی نیست میگه همین که میام یا شیرینی میخرم بسه ولی مادرم منتظره حتما عذرخواهی بشه . مادرم هم همیشه در حال گله گذاریه من از شوهرم حرف بزنم یا نزنم فرقی نداره توش گله هست بگم زود میاد خونه میگه کارشون کمه پس چرا من هستم دیر میاد بگم دیر میاد میگه بفکرتون نیست بگم تفریح کردیم میگه شوهرت دوست نداره من باهاتون جایی بیام نگم تفریح کردیم یه چیزیه انقدر رفتاراشون اذیتم میکنه پرخاشگر شدم با دخترم رفتارم بد شده هردوشون هم هی میگن چرا با بچت اینطوری رفتار میکنی جرات هم ندارم بگم مقصر شماها هستید توروخدا کمکم کنید

Answer 1

5باسلام،دوست عزیز در طی این سالها احتمالا شما شناخت خوبی از حساسیتهای همسرتان بدست آورده اید،شما بخوبی میدانید چه چیزهایی برای مادرتان مهم است وشوهرتان چه ارزشها و نقطه حساسه هایی داردوباید این مرزها را حفظ کنید،من فکر میکنم بجای مقصر دانستن آنها شما باید شخصیت خودتان را تقویت کنید،بنظرم میرسد شاید بدلیل کمبود اعتمادبنفس،مدیریت خوبی نداشته ونميتوانيد جلوی دخالت مادرتان را بگیرید،افرادی که مهارت جراتمندي دارند بارعايت ادب و احترام،اجازه ی چنین قضاوتهایی را نمیدهند،تاکید میکنم که با مطالعه و مشاوره،و کلاس...اعتمادبنفس،وابراز وجود،و مدیریت برخودتان را تقویت کنید تا کمتر اذیت شوید،مثلا در جاییکه لازمست بتوانید نه بگوئید،یا اجازه ی ادامه ی اظهارنظر و دخالت و قضاوت ندهيد،در مرحله ی بعد باید به حدود ارتباطتان با مادرتان نظم داده از ارتباط زیادی و نزدیک پرهیز کنید تا حرمت همسر و مادرتان شکسته نشود،بعداز ازدواج حفظ مرزهای خانواده ها از اصول بسیار مهم است،شاید لازم باشد مادرتان خیلی چیزها را ندانند ویا نظرندهند،سعی کنید میزان وابستگی به ایشان را کنترل کرده کاهش دهید،شاید علت حساسيت همسرتان همین وابستگی و گاه تاثیرپذیری شما باشد.