اولا باید با خانواده همسرتان صحبت بکنید و بگویید که این روند در اینده روی او تاثیرات منفی زیادی خواهد گذاشت و این مساله درون او شکل میگیرد و برایش جذاب میشود و نمیتواند در اینده ان را ترک کند. پس اگز به فکر او هستند نباید اورا تشویق,کنند. از طرفی شما نباید در مقابل او قرار بگیرید. ذهنیت بد,در مورد مادر بسیار اسیب رسان است. از همسرتان کمک بخواهید و بگویید که در مقابل این رفتار او بی تفاوت باشد.نیازی نیست بگویید خدا دوست ندارد و... چون ذهنیت بد نسبت به خدا پیدا خواهد کرد, بگزارید کارش را بکند اما کاملا بیتفاوت باشید و توجهی نکنید. عدم توجه از سمت شما و همسرتان بهترین روش است. همین طور در مورد مادر همسرتان. اگر هماهنگ عمل کنید مطمینا بی توجهی باو نشان خواهد داد که راه درستی را پیش نگرفته. اگر کمک همسر و مادر او نباشد نتیجه گرفتن سخت است و بهتر است بی تفاوت باشید و انها خودشان باین نتیجه برسند. در هر صورت مخالفت شما و ابراز ان بدترین کار است چون اسیبش بسیار بیشتر از نفعش است. بگزارید کارش را بکند تا وقتی همسرتان خودش باین نتیجه برسد,که روند اشتباهی را پیش گرفته است. کلیدی ترین نکته این است که شما از موضع تنها مخالف قضیه بیرون بیایید و بی تفاوت باشید.