این مساله جنبه های مختلف و پیچیده ای دارد که بدون تردید نیازمند جلسات مشاوره حضوری است. اما بطور مختصر و کلی در چند جهت باید خیلی جدی گام برداشته شود تا بتوان به زندگی امیدوار ماند.
۱- زن باید تصمیم بر تغییر روند و سبک زندگی داشته باشد و انگیزه کافی برای حفظ ان داشته باشد تا بتواند شرایط را بهبود دهد و بهیچ وجه در این بین به همسرش و عدم تلاشش توجه نکند. ۲- زن باید در رابطه با مسایل مهم زندگی صریح ولی محترمانه و محبت امیز با همسرش گفتگو کند و اورا به بهبود رفتارها تشویق نماید. بخصوص زر مورد روابط زناشویی و رابطه صمیمانه و نزدیک باید این مساله پررنگ شود.
۳- حتما باید به نقایص خود و کمبودهای همسرش توجه کند تا بفهمد اشکال و علت مساله از کجا نشات میگیرد. شاید در مقابل او لحن مناسبی را برای بیان عدم ارضای جنسی انتخاب نکرده و همسرش هم او را پس زده است. پس دقت عمیقی باید صورت گیرد تا علل مختلف سردی رابطه را بیابد. ۴-صبر و حوصله و پشتکار زیادی بایز صرف شود تا نتیجه مطلوب حاصل گردد. پس عجله و شتاب نباید مانع شود. از طرفی حستب و کتاب کردن و اینکه چرا من باید مساله را حل کنم و او نکند آفت بزرگی است. نباید این طور به مساله نگاه شود چون یک بازی دو سر باخت خواهد بود. اگر بتوان با گذشت و ایثار یک خانواده را ازهم پاشیدن نجات داد, نه تنها اجر معنوی و رضایت درونی بسیاری خواهد داشت بلکه از عواقب خطرناک ان جلوگیری شده است که به نفع دو نفر و حتما بچه ها خواهد بود.