۳۲- در درجه اول نوع نسبت و نزدیکی,شما باو مهم است که تا چه حد و به چه صورت میتوانید باو کمک کنید. اما بطور کلی مشکل ایشان مشکل اعتقادی و نداشتن هدف برای زندگی است که تمام این مسایل را رقم زده است. قبولاندن اعتقادات به افراد تقریبا غیرممکن است مگر اینکه انها خودشان بدنبال درک این مسایل و تشنه ی حقیقت باشند. پس بجای اوردن دلیل از قران و... (که هنوز انها را قبول ندارد) بهتر است به این افراد توسط محرک هایی شوک وارد کرد تا به تفکر وادار شوند. برای مثال یاداوری مرگ, خواب و چگونگی و کیفیت ان, عجایب و عظمت های خلقت و.. هر کدام برای بعضی افراد میتواند کارگشا باشد که البته مهمترین و موثر ترین انها متوجه ساختن او به مرگ و اتفاقات پس از ان است که راجع بان چچگونه فکر میکند. از طرف دیگر هرکس خودش دنیا و زندگیش را می سازد و کسی نمیتواند و معقول هم نیست بیشتر از خود فرد برای او نگران باشد. فقط کافی است مطالب لازم باو بیان شود و او خود باید بدنبال بهبود,شرایط باشد.