بی اعتقاد شدن به خدا و مسائل مذهبی

Question

با سلام و تشکر از زحمات شما . قبلا" این سوال را مطرح کردم اما در جواب فرمودید میزان نزدیکی من به ایشان مهم است من خاله این جوان 21 ساله هستم و خودم 28 ساله هستم و تفاوت سنی زیادی با خواهر زاده ام ندارم  . متن سوال که قبلا" بیان کردم :

یکی از اقوام نزدیک من با وجود اینکه در خانواده ای مذهبی بزرگ شده اما با ایشان که صحبت می کنم بیان می کند که" حتی به خدا نیز اعتقاد ندارد ". ایشان سختی زیادی کشید که البته به نظر اطرافیانش مقصر خودش بود . ایشان دانشجوی دانشگاه ارتش در تهران بود اما به گفته امیر ارتش به دلیل ناهنجاری اخلاقی و تصاویر مبتذل در موبایل این جوان (همراه داشتن گوشی همراه در سالهای اول دانشگاه ارتش ممنوع می باشد ) اخراج شد و بعد از آن با پدر و مادرش پرخاشگر شد . و هم اکنون بیکار است حتی بعضی از شبها به خانه بر نمی گردد . به نظر شما من چه کمکی می توانم به او بکنم ؟هر چیزی درباره آیات قرآن و مرتبط با حوادث زندگی او می دانستم به او توضیح دادم اما ایشان بیان می کنند که"نمی فهمم " از طرفی بعد از سه سال دانشجوی ارتش بودن هنوز سربازی اش با قی مانده و غرامتی هم باید به ارتش بدهد حداقل مبلغ 13 میلیون تومان . هیچ قدمی برای آینده اش برنمیدارد . نه به دنبال کارهای سربازیش  و تسویه با ارتش می رود نه به دنبال شغل و هدفی . من واقعا نگران ایشان هستم . خواهرم خیلی نگران و ناراحت است که چرا فرزندش بی هدف و سرخورده شده است . 

Answer 1

سلام
دوست عزیز خدارو شکر که شما دنبال رفع مشکل این جوان هستید باید درمرحله اول در او روح امید  را زنده کنید وقتی امید وارشد شروع به حل مشکلات کرد کمکش باشید در این مورد نقش والدینش خیلی باید پررنگ باشد میتوانید مراسم گلریزان برایش بر پا کنید ومشکل مالیش را برطرف کرده وکم کم که امیددر او جان تازه گرفت با محبت واحترام بدون منت وریا خود راهش را یافته وزندگی جدیدی رو شروع میکنددر ضمن چند مدتی اوراهمراهی کنید که احساس تنهایی  وبی کسی نکند ویقین کند که مشکلات وموانع از سر راهش رفع شدنی است فقط باید راهش را پیدا کند