با سلام و خسته نباشید.
۲ ساله ازدواج کردم هم من و هم همسرم دانشجوییم و فعلا قصد بچه دار شدن نداریم .حدود یکسال پیش همسرم در تمرین ورزشی کمرش آسیب جدی دید و ازون به بعد خیلی باید مراقب کمر و طرز راه رفتن و نشستنش باشه حتی نمازش رو هم نشسته میخونه. ولی مسئله اینجاست که من خیلی احساس نیاز به رابطه دارم اما از اون زمان به بعد رابطه ی ما خیلی خیلی کم شده و من نیاز جدی دارم.کلا اعصابم بهم میریزه و گریه میکنم.همسرم رو هم خیلی دوست دارم نمیدونم چیکار کنم که به خودم هم کمک کنم.خودم سرد مزاجم نیازم خیلی معمولیه ولی ارتباط انقدر کمه که من رو هم اذیت میکنه.
از نظر فکری بعد اون آسیب همسرم خیلی بهم ریخته و حساس شده برای همین درست نمیدونم که باهاش صحبتی در این زمینه کنم البته یکبار خودش گفت که من هم نیاز دارم ولی به علت آسیبم نمیتونم.الان یعنی من تا آخر عمر باید تحمل کنم؟به عشق شوهرم تحمل هم میکنم ولی چیکار کنم که اعصابم بهم نریزه و انقدر عصبی نشم؟بخصوص که شبها وقتی کنار همسرم میخوابم شدیدا دگرگون میشم و همش گریه میکنم خودشم که میپرسه چی شده فقط میگم دوستت دارم!فکر میکنه احساساتم زده بالا.شما کمکی واسه من دارید؟
راستی شوهرم در طول دوره درمان و فیزیوتراپیش بهش گفتن که درمان خاصی نداره جز مراعات.الان چیکار کنم من؟