دوست عزیز در وهله اول شما باید قدر زندگی خوب و بدون مشکل جدی خود را بدانید. شما و همسرتان در باره چگونگی مدیریت زمانهای فراغت خود به یک اندازه مسوؤلید. پس سعی کنید به اندازه سهم خود و بدون توجه به تلاش او برای این کار تلاش نمایید. اینطور بگویم که این شمایید که باید با برخوردهای بجا و مناسب باید اورا سر ذوق بياوريد كه خودش خواهان تفريح بيشتر باشد. اولا مطمین باشید با غرزدن مساله را پیچیده تر میکنید پس صبور باشید حتی اگر او در این موارد بیخیال است. سعی کنید با تغییر عادات و سبک زندگی تنوع را در زندگی جاری کنید. برای مثال با او قرار بگزارید که هر هفته یک نفر از شما جمعه ها را مدیریت کند. اینگونه میتوانید باو نشان دهید چقدر میتواند برنامه های متنوعی را درنظر گرفت. البته دقت کنید نمیتوان انتظار تغییرات ناگهانی داشت بلکه باید با صبوری و کمک باو سبک زندگی را ارام تغییر دهید.
اما در وهله دوم یادتان باشد که شما باید بتوانید مستقل از همسرتان انسانی سرزنده و شاداب و دارای هدف در زندگی باشید. این مشکل وابستگی بیش از اندازه به همسر برای نشاط مشکل بسیاری از خانمهاست. به این فکر کنید به هر دلیلی برای مدتی همسرتان کنار شما نباشد, اآیا شما افسرده خواهید شد و احساس پوچی میکنید؟ اگر جواب مثبت است مشکل از جانب شماست نه او! پس کمی به زندگی و اهداف و علایق خود در زندگی فکر کنید و ببینید دنبال چه چیزی هستید. اگر در زندگی به روزمرگی برسید بهترین تفریحها هم مشکل را حل نخواهد کرد, پس مستقل از همسر به دنبال هدف های بلندمدت و علایق خود نیز باشید.