با سلام
من دوماهه عقد کردم . خواهر شوهری دارم که دوستی دارد که با آن ها و شوهر من خیلی صمیمی است بقدی که بیرون شهر می رویم خواهر شوهرم دوستش را که اسمش مهساست با خود و بهمراه ما میاورد و حتی در مراسم پاگشا کردن من مهسا حضور دارد. من از این مساله به شدت رنج میبرم چون با شوهرم شوخی و خیلی صمیمی است در حدی که شوهر من جلوی اون شلوارک می پوشه و اون دختر کلا حجاب درستی ندارد چندباری به شوهرم تذکر دادم با مهسا شوخی نکن دوسندارم اما او بمن گفت که مهسا داره طلاق میگیره من شوخی می کنم که روحیه اش باز شود. از طرفی بمن میگه موهاتو مدل مهسا کوتاه کن مثل مهسا لاغر باش. من به خواهر شوهرم جرات ندارم بگم چون خیلی رو دوستاش و برادرش تعصب داره چن روز پیش گوشی همسرمو چک کردم دیدم به اون مهسا پیام میده و اونم پیام داده که شوهر من بره ماشینشو درست کنه و همش تاکید میکنه به شوهرم که زنت نفهمه خیلی بهم ریختم مخصوصا وقتی شوهرم گفت مهسا اونو دوست داشته و شوهر من نرفته خاستگاریش و از طرفی خانواده شوهرم مدام اونو میارنش جلو چشم من . خواهش میکنم راهنماییم کنید من احساس می کنم از وقتی خانواده شوهرم فهمیدن اون دختر طلاق گرفته دارن اونو به شوهرم نزدیکش می کنن .