باسلام خدمت مشاور عزیز و گرامی.
من وهمسرم پنج ساله که ازدواج کردیم و فرزندی شش ماهه داریم.خانواده همسرم همواره برای ما مشکل ساز بودند و هنوز هم هستند.این مشکلات اواخر روی زندگی ما تاثیر بسیار بدی گذاشته و متاسفانه باعث شده من روحیه ای افسرده پیدا کنم.در اینجا یکی از این مشکلات را به اختصار توضیح میدم.
پدرشوهرم مشکلات مالی بسیاری داره واین مشکلات را با پول مردم حل میکنه،ایشون حدود دوسال پیش از یکی از اقوام من پولی رو میگیره که مشکل مربوط به زمین اونها رو حل کنه اما متاسفانه کاری نمیتونه انجام بده و پول رو خرج میکنه.مدت دو سال با دروغ اونها رو سرگرم میکنه و زمانی که گناه ایشون برملا میشه همه تقصیرهارو به گردن همسر من میندازه.این مسئله توی فامیل و در بین خانواده من آشکار میشه وحرف وحدیثهای بسیاری رو به ارمغان میاره. من وهمسرم خیلی از این بابت ضربه خوردیم وخیلی سعی کردیم تا خودمون رو تبرعه کنیم اما همسر من از چشم خانواده ام افتاده و خانواده من از ازدواج ما به شدت ناراحت و ناراضی هستن.من حتی با پدرشوهرم درمورد این مسایل صحبت کردم اما با دروغ جواب منو دادن.این تنها کار بد ایشون نبوده و از این قبیل اشتباهات زیاد در قبال ما انجام دادن.من از این خانواده اونقدر متنفر شدم که با شنیدن اسمشون به رعشه می افتم. الان نمیدونم چطور باید با اونها رفتار کنم،عاجزانه تقاضای کمک دارم