تجسس همسر درموردگذشته من

Question

باسلام خداقوت وتشکرازسایت خیلی خوبتون.من بعداز ده سال زندگی باهمسراولم از او جدا شدم.ودومرتبه ازدواج موقت داشتم.بعد ازاون باشوهرم اشناشدم وازدواج کردیم شوهر من دوازدواج دایم ناموفق داشت بعدازگذشت سه سال ازازدواجمون شوهرم بااصراروتجسس های فراوان موضوع ازدواج های موقت من رافهمیدوچنان ابروریزی وجنجالی به پاکرد  که خدامیدونه مدت یک ماه وخورده ای انواع فحش هاتوهین ها سرزنش ها وکتک ها تهدیدبه کشتنم متهم شدن به خیانت چون موضوع راقبل از ازدواجمون به او نگفتم وزندانی شدن در اتاق خانه قطع هرگونه رابطه بابیرون دوستان اشنایان وخانواده فحاشی به خانواده ام همه راتحمل کردم درحالی که هشت ماهه باردار بودم  شوهرم میخواست ریز روابط بیرون رفتن ها وهمه وهمه چیز رابداندکه تقریبا موفق شد امابازهم موضوعات جزعی بود که به او نگفتم  شوهرم ازهرشگردی استفاد ه کردوشماره  انهارابه دست  اوردیک نفرکه باهیچ ترفندشوهرم پاسخ به تماس هایش ندادولی ان یکی جواب داد واوهم باانواع توهین ها وفحش های ناموسی وحشتناک مورد حمله وحجمه قرارگرفت وشوهرم اورا هم تخلیه اطلاعاتی کردحالاشوهرم چندین بارتکرار کرده که هنوز من چیزهایی میدونم که تو به من نگفتی میترسم بدترازاین که دیدی وسرت اوردم این دفعه ببینی الان حدود هفت هشت ماه از اون موضوع میگزره وهمه چیز به ظاهر ارومه اما من نمیدونم که طرفم دقیقا چه چیزهایی به همسرم گفته واینکه من میترسم حرف بزنم ودوباره اون روزای وحشتناک برگرده هرچی تلاش میکنم سرحرف وباز کنم امکان نداره وقدرت وجرات بیان ندارم اصلانمیدونم بایدبگم یانه درضمن دراون مدت شوهرم ازمن وسایراطرافیانم خواست تابرای اونیز همسرصیغه ای پیداکنیم تابه قول خودش بی حساب شویم وبه شدت همه مخصوصامن راتحت فشار گذاشت به طوری که چندین جارفتم وباچندنفرکه یکی ازانها دختردایی همسرم بودوهمسرم قبلا عاشق اوبود چندین بارصحبت کردم حتی شخصی راپیداکردم وبه صیغه همسرم دراوردم امابه دلیل اینکه هیچ جور باشوهرم هم سطح نبود وشوهرم به قول خودش یک مورد بسیار شیک وباکلاس سانتا مانتا میخواست مدت رابخشید حالاهمسرم بارها ابراز بی علاقگی نسبت به همسرموقت داشتن کرده ولی من نمی توانم هیچ جور به او اعتماد کنم همه این موارد که خلاصه خدمت شماعرض کردم به شدت وحشتناکی روی دلم سنگیننی میکنه وبسیاراز زندگی وهمسرم دل سرد شدم در حالی که تاقبل ازاین اتفاقاتبه شدت عاشق همسرم وزندگی با اوبودم وبه معنای واقعی خوشبخت   1  لطف کنیدوبه من بگویید ایاشوهرم حق داشت چنین عکس العملی نشان دهد   2من را راهنمایی کنید وبگویید باچه کنم وبه همسرم چگونه باقی مانده مطالب رابگویم اصلا لازم است که بگویم یاخیر

 

Answer 1

دوست عزیز رفتارهای همسر شما بر اساس شخصیت و غرور و یا به اصطلاح غیرت ایشان است که هرچند نادرست اما در فرهنگ ما  بسیار رایج و طبیعی است اما  شما در حال حاظر به هیچ وجه جزییات و موارد گذشته  را با همسرتان عنوان نکنید وتنها سعی کنید از این لحظه به بعد با جملات و رفتار مثبت خود اعتماد همسرتان را  دوباره به دست اورید برای مثال با بیان این مفاهیم که زندگی کنار ایشان برای شما معنا پیدا کرده و یا اینکه او مورد اعتماد و ایده ال ترین شخصی است که دیده اید و... به ایشان اطمینان دهید که او به عنوان همسرتان تنها شخصی است که در کنارش ارامش دارید . برای جلب اعتماد عجله نکنید و به ایشان زمان دهید تا به مرور در مورد شما و شرایط قضاوت کنند و با بوجود اوردن زمینه های اعتماد شک و دودلی را از همسرتان دور کنید .