از نوع وبيان سوال معلوم است كه همسري هستيد كه بدنبال رسيدن به يك زندگي مطلوب هستيد.ما هم اميدواريم با راهكارها شما را ياري نماييم.همانطور که می دانید بیان جزییات می تواند در راهنمایی نمودن کمک بسیاری نماید از سوال شما می توان برداشت نمود که در اوایل زندگی مشترک هستید.لذا با این فرض جواب می دهیم .در مورد سوال شما باید بیان داریم که گاهی ممکن است درخواست از همسر برای تذکر دادان به خانواده خود موثر باشد و گاهی هم ممکن است همین امر باعث درگیری بیشتری شود.لذا نمی توان بصورت کلی گفت کار درستی است یا نه زیرا در شرایط و موقعیتهای متفاوت ممکن است بازخوردهای متفاوتی داشته باشد.برای همین در این جواب ما بدنبال ایجاد تعادل و سازگاری با خانواده همسر هستیم.البته قبل از بیان راهکارها به چند نكته مهم اشاره مي نماييم.
نكته اول : توجه داشته باشيد كه تجربه نشان داده است بین خانوادهها و زوج هاي جوان در اوائل زندگي مشترك شان به خاطر عدم آشنايي از روحيات و اخلاقيات همديگر و اختلاف نظرها و سليقه ها در مسائل جزئي زندگي دچار تنش مي شوند. کمال خواهي، مطلق نگري و ايده آل گرايي آنها اگر به همراه حلم و بردباري و سعه صدر نباشد شيريني زندگي را به تلخي تبديل مي کنند. البته اختلاف در ابتداي زندگي بین افراد که دارای خانواده هاي مختلف و روحيات متفاوت هستند زياد دور از انتظار نيست و مشکل مهمي نيست به شرطي که زود حل شود و طولاني يا مکرر نشود. زيرا ازدواج چون نهال نو پايي است که اگر در معرض مداوم طوفان اختلاف و درگيري ها قرار گيرد امکان شکسته شدن دارد. پس بايد هوشيار باشند و اجازه ندهند مسائل جزئي و سطحي خللي در زندگي آنها ايجاد کند.
نكته دوم :زندگي کردن يک هنر است و اين هنر را بايد به تدريج آموخت و مهارت هاي لازم را بايد از افراد با تجربه ياد گرفت و الا در برخورد با افراد به وِيژه کساني که در حاشيه زندگي مشترک قرار دارند و گاهي اوقات ممکن است وارد متن زندگي شوند، دچار مشکل مي شويم . بنابراين براي پيشگيري از اين گونه مشکلات بايد هنر زندگي کردن را آموخت. بايد نحوه برخورد با همسر و خانواده او را در مواقع گوناگون ياد گرفت.حال به این موضوع می پردازیم که چگونه با خانواده همسر تعادل و سازگاري برقرار نماييم. در اینجا ما راهکارهایی بیان می نماییم که هر کدام از شما باید در مورد خانواده یکدیگر بکار ببرید.لازمه رسیدن به این تعادل و سازگاری اين است که ويژگيهاي شخصيتي همسر و خانواده او را بشناسيم همچنان که بايد اقوام و خويشاوندان خود را شناخت و نحوه تعامل با آنها را نيز آموخت. در اولين قدم خونسردي را حفظ نماييد. خونسردی به معنی صبوری منفعلانه و سکون و بی حرکتی نیست. خونسردی در مقابل رفتارهای تکانشی و انفجاری احساسی است. یعنی در مواردی که با پدیده منفی و یا بحرانی در زندگی روبرو شدیم ، ضرورت دارد قبل از هر چیزی خونسرد باشیم تا قدرت تعقل ما بتواند موضوع و راه حلها را بررسی کند. در ساحل امن خونسردی است که سایر مهارتها و آگاهی های ذیل فرصت عرض اندام پیدا می کنند.سپس به تجزيه تحليل مشكل بپردازيد. همه اینها شکل ظاهری و سطحی مشکلات را نشان می دهد. اگر بدون تجزیه و تحلیل این مشکلات دست به اقدام بزنیم ، علاوه بر اینکه مشکل حل نمی شود، مشکلات شدیدتری به خاطر عملکرد نامناسب پیش می آید.
راهكارهاي ايجاد تعامل و تعادل
1. اعتماد سازي
بيشتر تنشهاي موجود بين خانواده ها ريشه درعدم اعتماد دارد. اگر به همديگراعتماد داشته باشيم حرف يکديگر را دخالت تلقي نمي کنيم. پس در اولين گام بايد زمينه اعتماد سازي را فراهم نمود. در مسير اعتماد سازي بايد ابتدا خود به همسرتان اعتماد کنيد تا کم کم آنها نيز به شما اعتماد نمايند.
2. ارتباط سازي
منظور اين است كه به خانواده همسرتان بگویید که همسرتان از انها تعریف می نماید و متقابلا همسرتان هم از طرف شما این جملات را به خانواده خودش بگوید.اين نوع رفتارها موجب حس خوش بيني در خانواده شده و راه پذيرش حرفهاي منفي را سد مي کند. البته خود مي دانيد که يكى از جاهايى كه اسلام اجازه داده انسان دروغ بگويد، آن جايي است که اين عمل موجب اصلاح بين افراد مي شود. اين كار اگر چه با واقعيت همراه نباشد ولي در زدودن كينه ها و برطرف كردن سوء ظن نسبت به يكديگر بسيار موثر است و در تلطيف روابط ميان آنها مىتوانيد مفيد واقع شويد. البته انتظار نداشته باشيد كه با يك بار برخورد اين چنينى، همه خصومتها و سوءظنها برطرف شود. بلكه اين كار نياز به زمان وو صبر و حوصله دارد.
3. تحكيم روابط
مرحله سوم تحکيم روابط مثبت است.در صورت موفقيت در مراحل قبل سعى كنيد نقاط مثبت خانواده را شناسايى كنيد و آنها را در يك دفترچهاى يادداشت كنيد و هر وقت در كنار يكى از آنها قرار گرفتيد و صحبت طرف مقابل به ميان آمد شما به اين جنبههاى مثبت اشاره كنيد و بگوييد همه آدمها يك ويژگىهاى مثبت دارند و در كنار آن جنبههاى مثبت ممكن است نقايصى نيز داشته باشند ولى ما براى استحكام روابط خودمان با ديگران بايد جنبههاى مثبت آنها را در نظر بگيريم و فقط به جنبههاى منفى نگاه نكنيم. يكى از مهمترين عوامل سوءظن به ديگران همين منفىنگرى است و بهترين راه براى از بين بردن سوء ظن توجه به جنبههاى مثبت ديگران است و شما مىتوانيد با طرح اين جنبههاى مثبت، نگرش خانواده را نسبت به خود عوض كنيد.
4.حترام متقابل
هيچ گاه نزد شوهرتان از مادر شوهر و ... بدگويي نکنيد. او را تحقير نکنيد، همواره به ايشان احترام بگذاريد و از او تعريف نماييد. اين امر باعث مي شود، ديد شوهرتان نسبت به خانواده شما تغيير كند.گاهي عدم تعادل محصول برخوردهاي ما با طرف مقابل است.
اگر شما بتوانيد اين مراحلى كه بيان شد با صبر و حوصله به خوبى انجام دهيد تا حدود زيادى مىتوانيد سوء ظن و سوء تفاهمهاي موجود را به حداقل برسانيد و روابط ميان خود را در حد قابل قبولى اصلاح كنيد. البته به اين نكته بايد توجه داشته باشيد انجام چنين كارى هم صبر و حوصله كافى نياز دارد و هم همكارى همسرتان را مىطلبد لذا بايد از شتابزدگى اجتناب كنيد و در صورت امكان اگر افراد ديگرى مىتوانند در اين زمينه با شما همكارى كنند و مورد اطمينان هستند از آنها نيز كمك بگيريد تا بهتر بتوانيد اين مسؤوليت خطير را انجام دهيد .
نویسنده: حامد محقق زاده
در اين رابطه مطالعه كتابهاي زير نيز مفيد خواهد بود:
1.آئين همسرداري: دوروتي كارنگي، ترجمه مهستي شهلايي.
2. همسرداري: ابراهيم اميني (كتاب اسلامي و متناسب با فرهنگ ما)
3. تسخير قلب؛ خانم ها چگونه بايد به قلب همسر خود راه يابند؟، تأليف رابرت، ترجمه كيهان نيا.
4. زن، مرد، ارتباط: تأليف گري، ترجمه مهدي قراچه داغي.
5.زندگي شيرين: تأليف محمود اكبري.
6.كلبه عشق: آنچه عروس و داماد بايد بدانند، مهدي دانشمند.