برادری دارم 25 ساله که خیلی آرام و معتقد بود خیلی هم اهل احترام به پدر و مادرم بود ولی حالا یک مدتی است که به شدت عصبیه حوصله هیچ کسی رو نداره از پدر و مادرم متنفره بهشون میگه دوس ندارم باهاتون زندگی کنم برادرم لیسانس کامپیوتر داره وخیلی مرد مذهبی و خوبی بود تا اینکه مادرم دفتر خاطراتش رو خوند متوجه شد برادرم دچار خود ارضایی شده و برادرم بعدش به خاطر عذاب وجدان بعد از انجام اینکار هر بار آرزوی مردن داره و خیلی حرف از خودکشی میزنه مادرم بعد از خوندن این دفتر خیلی زیاد ناراحت و افسرده شده تا جایی که اصلا از خونه بیرون نمیره از ترس اینکه شاید برادرم خودکشی کنه حالا هم که با برادرم صحبت کردیم که این کار رو انجام نده حالا دچار یه بیماری شده که در هر حالتی جنب میشه کلا برادرم از خودش از همه چیز متنفره اراده اش خیلی ضعیفه فرستادیم دکتر بره دکتر هم رفت گفتن که واریس بیضه داره باید عمل کنه حالا قراره عمل کنه ولی چون بی اختیار جنب میشه اصلا میگه حوصله عمل کردن ندارم خوب نمیشم بهش میگیم ازدواج کن خوب میشی میگه من مریضم ازدواج نمیکنم کلا از زندگی سیره ما از نظر مالی وضعمون خیلی خوبه برادرم هر چی که خواسته براش خریدن خیلی زیاد خرج میکنه اصلا هم اهمیت نمیده تو 5 ماه 11 میلیون خودش تنهایی خرج کرده خیلی اهل مسافرت رفتن با دوستاشه البته همه خرج ها از پول بابامه لطفا در این مورد ما رو راهنمایی کنید مادرم مریضه کلا افسردگی گرفته از دست برادرم