سلام خدمت شما والدین گرامی وسپاس از اینکه نگران تربیت بیشتر فرزند خود هستید لیکن با توجه به اینکه اشاره فرموده اید که فرزند سه ساله ونیمه ای دارید:سن كودك رابطه مستقيمي با ابراز عصبانيت وي دارد،اغلب كودكان، خشم خود را به شدت ابراز ميكنند، ولي همراه با رشد سني و عقلي نسبت به كنترل خشم خود بهتر ميشوند، اين بهبود بستگي به شخصيت موروثي، محيط خانوادگي، هوش و رشد آنان دارد.
سنين 3 تا 4 سالگي كودكان آغاز پرخاشگري كلامی است در اين سنين كودك به تدريج زباني به كار ميگيرد تا از طريق آن احساسات پرخاشگرانه خود را خالي كند .
خشم نمايانگر تعارض بين شخصيت در حال رشد كودك با شخصيت و نگرشهاي والدين است كودكان در سن 8 تا 9 سالگي بيشتر بحث و جدل و به كار بردن نامهاي توهينآميز و فحش و دشنام را جايگزين پرخاشگريهاي جسماني ميكنند كه در اين ميان نقش والدين بيش از پيش در ترك اين عادت مؤثر است، چرا كه هرگاه او بفهمد از طريق عصباني شدن به خواستههايش ميرسد و ميتواند توجه بسياري را به خود جلب كند و اضطراب در والدين به وجود بياورد، خشم خود را تكرار ميكند.
خشم منشأ پرخاشگري است و اگر خشم باعث آسيب رساندن به ديگران باشد به آن پرخاشگري ميگويند، كودك پرخاشگر، جيغ ميزند و به قصد اذيت ديگران فحاشي ميكند، اشيايي كه در دسترسش باشد ميشكند، با ديگران دعوا ميكند، نظم عمومي را برهم ميريزد، به ديگران حملهور ميشود،، لذا براي يافتن راههاي درمان هر عارضه و مشكل، ابتدا بايد علت ايجاد و بروز آن مشكل را پيدا كرد.
علل پرخاشگري، بسته به نوع شخصيت فرد، متفاوت است، اما مهمترين علل پرخاشگري عبارتند از علل جسماني، ناكامي، رفتار متضاد والدين و غيبتهاي طولاني آنها است.
بچههايي كه از نظر جسماني مشكلاتي مانند كمكاري يا پركاري بعضي غدد، مشكلات بينايي يا كمخوني دارند، آمادگي بيشتري براي پرخاشگري دارند. همچنين وقتي كودك تمايل به چيزي دارد، ولي مانعي باعث ميشود كه به خواسته خود نرسد، انسان يك سري نيازهايي دارد كه اگر مانعي براي ارضاء نيازهاي واقعي او به وجود بيايد، زمينه براي پرخاشگري او مهيا ميشود.
گاهي كودكان، پرخاشگري را از والدين، دوستان و فيلمهايي كه ميبينند تقليد كرده و ياد ميگيرند، در خانوادههايي كه اختلاف و كشمكش باشد و دائم اعضاء خانواده از هم انتقاد كنند و محيط خانه ناامن و نامتعادل باشد، زمينه براي پرخاشگري بيشتر است، اما جايي كه محبت، رأفت، انسانيت، لطف و صميميت، دلسوزي و خدمت به هم وجود دارد، بچهها كمترين مشكل را پيدا خواهند كرد.
رفتار متضاد والدين را زمينهساز بروز پرخاشگري است و براي مثال، پدري كه دستور ميدهد و مادر برخلاف آن دستور عمل ميكند و بالعكس و همچنين غيبتهاي طولاني والدين، عاملي براي پرخاشگري كودكانشان است.
شيوههاي مختلف درمان پرخاشگري در كودكان، قبل از هر چيز بايد كودك از نظر جسمي چكاپ كامل شود تا اين اطمينان حاصل شود كه از نظر جسمي و غدد مشكل خاصي ندارد.
نبايد اجازه داد پرخاشگري و خشونت در كودك تثبيت شود و به صورت عادت درآيد، كودك اگر دريابد كه با اين شيوه عمل ميتواند موفق شود، هرگز تن به مصلحت نخواهد داد و احساس خواهد كرد كه از طريق پرخاشگري ميتواند به خواستهاش برسد.
در موقع پرخاشگري نبايد بر سر كودك داد كشيد، : اين امر ممكن است اثري فوري داشته باشد، ولي در درازمدت كاري بيهوده است، چراكه كودك با والدين لج كرده و درصدد عصباني كردن آنها برميآيد.