باسلام و احترام
حدود دوسال از ازدواجم میگذرد . مادرشوهرم دختر عمه ام میشود. ما جز خانواده ای هستم که رفت و امد با فامیل پدریم زیاد داریم. و در مهمانهامون همیشه پدرشوهر و مادرشوهرم دعوت بودند و انها هم میامند . جاری دارم که با خانواده شوهرم قبلا قهر بود تااینکه فرزند دومشون به دنیا امد و با هم اشتی کردند . بعد از به دنیا امدن فرزند دوم جاریم خانواده شوهرم هر جا دعوت میشدند دیگر نمیرفتند ... حتی پدر و مادر و اقوام من به احترام پدرشوهر ومادرشوهرم برای دیدنی فرزند دوم جاریم امدند ولیکن نوه ی پدرم ( فرزند اول برادرم) که به دنیا امد انها به دیدنی نیامدند و قهر کرده بودند از پدرم... به مادرشوهرم یک دلیل غیر منطقی را مطرح کرده و دیگر رفت وامد نمیکند من دلیل را نمیدانم ولی همسرم میداند و میگوید به دلیل غیر منطقی هست ... خود همسرم هم میداند پدرش اشتباه میکند ... ولیکن این قضیه باعث شده پدر شوهرم از چشم همه بیفتد .... با خانواده شوهرم دریک خانه دو طبقه زندگی میکنم و به این دلیل پدرو مادر و اقوام من نمیتوانند حتی به دیدن دخترشون هم بیایند ... چند مدت دیگه هم عید هست ... به همسرم میگم عید بریم مسافرت تا نباشیم خونه... که بخوایم بریم عید دیدنی بعد کسی نتونه بیاد خونمون...... (قابل ذکر است جاریم اخلاق بسیار بدی دارد و حسود میباشد و به دلیل اینکه همسرم برای من جشن عروسی گرفت ولی برای اون همسرش جشن عروسی نگرفته بود از خانواده شوهرم قهربود و خانواده شوهرم از ابتدابا ازدواج انها موافق نبودند ولیکن من را خودشون انتخاب کرده بودند و خواست خودشون بود.... به همین دلیل هم جاریم با من مشکل داره و بامن قهر هست)