طلاق برای هر کسی یک اتفاق بزرگ و سخت خواهد بود اما زمان هایی وجود دارد که گرفتن طلاق یک امر ضروری است.
برای بیان آنکه چه زمانی طلاق و جدایی امری حیاتی است، باید پیش از هر چیز به سطح مشکلات یک فرد و شرایط فرزندان توجه کرد. به طور کلی هدف در روانشناسی این است که طلاق صورت نگیرد؛ اما اگر مشکلات به حدی برسد که مشاور یا روانشناس خانواده و افراد متخصص به این نتیجه برسند که جدایی راهحل بهتری برای دو طرف است، آنگاه جدایی اجتنابناپذیر است.
اگر بخواهیم شرایطی را که در آنها جدایی اجتنابناپذیر قلمداد میشود، برشماریم، میتوان گفت در وضعیتهای زیر میتوان اقدامات مربوط به جدایی را انجام داد:
همسرانی که از نظر مسائل مختلف هماهنگ نیستند و شرایط خیلی سختی را پشت سر میگذارند؛
زمانی که اطرافیان فرد و دیگران نیز دچار آزار و اذیت شوند و برای متخصصان و مشاوران محرز شود که آنها قادر به زندگی در کنار یکدیگر نیستند.
البته هرگز روانشناس به طور مستقیم به زوجی که به او مراجعه کردهاند، پیشنهاد جدایی و طلاق نمیدهد. البته قابل ذکر است اغلب همسران بدلیل عدم اشنایی با تفاوت های همسر دچار این توهم می شوند که نمیتونند باهم سازگاری داشته باشند بعد اموزش مهارتهای همسرداری اگر مشاور به این نتیجه برسدکه این زوج توانای وقابلیت سازش ندارند
زمانی که جدایی صورت میگیرد، فرد آسیبهایی متحمل میشود که باید برای رفع آن آسیبها نیز با متخصص در ارتباط باشد. این گونه مشاورهها مانند مشاورههای قبل از ازدواج نیست و نیاز به مدت زمان بیشتری دارد. دو نفر تنها با تفکر و تصمیم خود یا تذکر والدین و اطرافیانشان نمیتوانند برای جدایی یا طلاق تصمیم بگیرند. این بزرگترین اشتباهی است که رخ میدهد و آثار جبرانناپذیری بر جای میگذارد.
زمانی که مشکلات در خانوادهای شروع میشود، کمکم به اطرافیان نیز منتقل خواهد شد و در این میان، فرزندان اولین افراد آسیبدیده در خانواده محسوب میشوند.
در این میان باید توجه کرد که قبل و بعد از جدایی مقدماتی وجود دارد. اگر همسران دوستانه از هم جدا شوند، اختلافات و تنشها کمتر است؛ اما زمانی که دو فرد تصمیم به جدایی میگیرند، سعی در بیان این تنشها و اختلافات میکنند تا دلایل جدایی خود را موجه جلوه دهند، بنابراین اختلافات و تنشها بالا میگیرد و به آن منجر میشود که بچهها مسئولیتهایی را قبول کنند که از حد سنوسال آنها فراتر است. در این زمان اگر جدایی صورت بگیرد، فرزندان دچار شکست و ناکامی شده و در تمام طول زندگی این یأس را با خود به همراه دارند.