سلام .خسته نباشین .ببخشید من 4 سال از ازداوجم میگذره والان 2سال ونیم هستش که خونه خودم هستم .سوال من این هستش که من روی حرف های همسرم که به من میزنن خیلی حساسم مثلا اگر. باهم بحثی میکنم وخوب تو بحث یه حرف های زده میشه که باعث ناراحتی میشه من بعدش که حتی تموم شده هم با خودم هی مرور میکنم میگم چرا باید مثلا این حرفا بینمون زده بشه وکلا روی کارهای همسرم مثلا رفتارشون باکارمندای خانمشون یا توجه شون به مادرشون حساس هستم و مطالعه هم زیاد داشتم و کلاس رفتم اما باز هم تو موقعیتش که قرارمیگرم نمی تونم عمل کنم وسوال دوم این من از همسرم یه بار پرسیدم نظرتون چیه دماغمو عمل کنم وایشون هم گفتن خوب حالا چند میگیرن و من دیگه ناراحت شدم و توقع داشتم بگن نه دماغت خیلی هم خوبه واین که اول عقد هم یکبار گفتن که مثلا نظرتون در مورد دماغ عمل کردن چیه واینا که دیگه ازاون موقع تا الان بحثش پیش نیومدولی الان که این موضوع پیش اومد گفتن که من منظورم این نبوده که بینی ات بده واینا وهمین طوری گفتم ومثلا اگه خودم دختر بودم میرفتم یه پرس و جو میکردم ومنطرم این بود اگه خیلی تغییر بکنه وازاین حرفا ومن حالا ازاون روز رفتم تو فکر که حتما شوهرم بینی عملی دوست داره ومن بابد این کارو بکنم ولی مامانم خیلی مخالف هستن و خودمم میترسم خوب نشه وهمه میگن بینیت خوبه و خودت خوشگلی ولی کلا نظر همسرم به خصوص درمورد چهره برام خیلی مهمه خواهش میکنم راهنماییم کنین چون واقعا این فکر که همسرم حتما بینی عملی دوست وگرنه قاطع میگفت نمی خواد عمل کنی داره دیوونم میکنه .ممنون