این قضاوت در مورد آقایان قضاوت درستی نیست . درست است که برای مرد غرایز در اولویت است و برای زن محبت کردن دراولویت است . اصل محبت و عشق وجود دارد ولی تفاوتی بنی آنها هست . خانم ها چون عشق ورز هستند ، مردها باید قبل از ارتباطات غریزی با زنها عشق ورزی کند یعنیبه آنها محبت کند و قربان صدقهی او برود . اگر زن قبل از ارتباط غریزی با محبت و عشق ورزی مرد مواجه نباشد و آرامش در او ایجاد نشود ، امکان ارتباط با مرد را ندارد . اما آقایان از این نکته غافل هستند . آقایان خودشان عشق باز هستند و نیازی به این عواطف و محبتها ندارند و بخاطر همین به خانم ها اظهار محبت نمی کنند. این عشق ورزی برای زن به قدری مهم است که باعث برانگیختگی زن می شود . ما داریم که سوره ی حضرت یوسف را به خانم ها یاد ندهید بلکه سوره ی نور را به خانم ها یاد بدهید . زیرا داستان یوسف عشقی است و آنها را برانگیخته می کند . آقا دیروز خانم را تهدید به طلاق کرده است و امروز از او درخواست دارد، این کار امکان ندارد . داستان آقایان کاملا برعکس است . آقایان برای اینکه بتوانند عشق ورزی کنند نیاز به برانگیختگی دارند یعنی مرد زمانی می تواند عشق خودش را از قوه به فعل تبدیل کند که برانگیخته بشود . وقتی همسرش به نیاز او توجه می کند دریچه ی قلب مرد باز می شود و اظهارمحبت می کند و ارتباط عاطفی برقرار می کند . اگر شما می خواهید قلب مردتان را تسخیر بکنید به نیازهای غریزی او توجه بکنید . بعضی ها می گویند که اگر می خواهید قلب مردتان را تسخیر کنید شکم او را سیر کنید . من به این جمله اعتقادی ندارم . همین که مرد شما به شما نزدیک می شود معنایش دوست داشتن است . بیشتر مردها بعد از برطرف شدن نیازهای غریز،این محبت را ابرازمی کنند . حالا حتی اگر مرد این محبت را هم ابراز نکند ، خود این حرکت و رفتار به معنای دوست داشتن است . یکی از نشانه هایی که مرد همسرش را دوست ندارد این است که برای رفع نیازهای غریزی اش به همسرش نزدیک نمی شود. پس مرد درکی از عشق دارد ولی با عشق زن تفاوت دارد. دروازه ی برانگیختگی زن عشق ورزی است ولی دروازه ی عشق ورزی مرد برانگیختگی مرد