یک دهه پیش، آکادمی متخصصان کودک آمریکا به والدین پیشنهاد کرد تماشای تلویزیون توسط کودکان زیر دوسالشان را محدود کنند. در آن زمان این پیشنهاد بیشتر از آن که پایه و اساس علمی داشته باشد، به حس و شهود این متخصصین وابسته بود، چرا که در آن موقع، علم رشد کودک و تاثیر تماشای تلویزیون، خود در دوره نوپایی بود و هنوز اول راه بود. اما بالاخره این بخش از علم هم رشد یافت و با این که رشدش همچنان هم ادامه دارد، به حدی رسیده که آکادمی متخصصان کودک آمریکا در مورد تماشای تلویزون، ویدئو یا هر صورت منفعل دیگری از رسانه در کودکان زیر دو سال، ادعای جدید و البته این بار به شدت علمی منتشر کنند.
،این متخصصین تاکید دارند که نه تنها تماشای تلویزیون در این سن خوب نیست، بلکه احتمالا آسیب هم میرساند.
رسانههای تصویری، چه بدون هدف فقط در حال پخش شدن باشد و چه به طور خاص از آن به عنوان ابزار آموزش کودک استفاده شود، تاثیرات منفی بالقوهای دارد و به گفته آکادمی متخصصان کودک آمریکا یا ای.ای.پی، برای کودکان زیر دو سال هیچ تاثیر مثبت شناختهشدهای ندارد. ای.ای.پی میافزاید: «هرچند ممکن است برنامههای نوزاد یا نوپا سرگرمکننده باشد، اما نباید آنها را به عنوان آموزشی فروخت و یا والدین نباید آن را به عنوان ابزار آموزشی فرض کنند.»
از سال 1999، یعنی زمانی که ای.ای.پی برای اولین بار چنین موضوعی را مطرح کرد، رسانههای تصویری منفعل مانند تلویزیون، دی.وی.دی.پلیر، ویدئوهای رایانهای و ... خیلی خیلی فراگیرتر شدهاند و کودکانی که حدودا 12 ماه سن دارند به طور متوسط بین یک تا دو ساعت از روز خود را به تماشای آنها میگذرانند. (نمایشگرهای تعاملی مانند آیپدها و سایر تبلتها در توصیههای جدید در نظر گرفته شدهاند). گروه سنی تولد تا 2 سال به یک هدف اولیه برای برنامههای تبلیغاتی آموزشی بدل شده و این برنامهها اغلب توسط والدینی که متقاعد شدهاند چنین برنامههایی مفیدند، مورد استفاده قرار میگیرند.
با گسترش صفحههای نمایش، مطالعه هم گسترده شد. به گفته لری براون، متخصص کودکان و از اعضای ای.ای.پی، از سال 1999 تاکنون حدود 50 مطالعه در زمینه تماشای رسانههای تصویری در کودکان زیر دو سال انجام گرفتهاند.
این مطالعات به این نتیجه رسیدهاند که کودکان تا قبل از دو سالگی واقعا از آنچه روی نمایشگر اتفاق میافتد چیزی سر در نمیآورند. از زمانی که بتوانند آن را درک کنند، یعنی بعد از 2 سالگی، رسانه تصویری میتواند برای آنها مفید باشد، اما تا قبل از آن، تنها یک ابزار درخشان و هیپنوتیزمکننده است.
ممکن است تلویزیون در شب باعث شود که کودک زودتر بخوابد، اما هزینهای که برای این فایده در بلندمدت خواهید پرداخت، خواب بینظم و آشفته در آینده است. با این که مشکلات خواب ناشی از تلویزیون به طور مستقیم مورد مطالعه قرار نگرفته، اما خواب ضعیف در نوزادی به طور کل با مشکلات خلقی، یادگیری و رفتاری مرتبط است.
علاوه بر همه اینها، یکی از مشکلات تلویزیون، از بین بردن سایر فرصتهای مفید است. وقتی تلویزیون روشن است، والدین حرف نمیزنند. این در حالی است که حرف زدن آنها سهم مهمی در رشد زبانی نوزاد دارد.
سه مطالعه نشان دادهاند که هر چه زمان تماشای تلویزون بیشتر باشد، تاخیر بیشتری در رشد به وجود میآید. البته مشخص نیست که تاثیر تلویزیون است یا به عامل سومی برمیگردد. مثلا والدینی که نوزاد خود را جلوی تلویزیون رها می کنند، آموزگاران خوبی هم برای او نیستند. به هر حال ای.ای.پی این نتیجه را نگرانکننده میداند. به این مشکلات، مشکل در توجه کودک را هم باید بیافزاییم.
حتی وقتی نوزاد را مستقیم جلوی تلویزیون نگذارید و تلویزیون در واقع فقط در زمینه باشد، در بازی نوزاد اختلال ایجاد میکند، در حال که بازی، فواید رشدی عمیقی دارد. بهتر است بگذارید نوزاد خودش، خود را سرگرم کند، تا این که تلویزیون را روشن کنید.
براون در اینباره میگوید: «ما میدانیم که شما نمیتوانید 24 ساعت شبانهروز را با نوزاد خود بگذرانید. بسیار خوب. خوب است اجازه دهید او به طور مستقل بازی کند. این زمان ارزشمندی است. آنها میتوانند مسئله را حل کنند. آنها از تصور خود استفاده میکنند، خلاقانه فکر میکنند و خودشان را سرگرم می کنند.»
بازیهای رایانهای که ادعای آموزشی دارند، به گفته براون، اثبات علمی ندارند. همچنین صفحههای لمسی لزوما بد نیستند، اما هنوز نمیدانیم که چه تاثیری روی کودک میگذارند و باید در این مورد مطالعه شود.