0 امتیاز
376 بازدید
در خانواده(تشكيل،تحكيم،تعالى) توسط
ویرایش شده توسط zrastegar
سلام سه ساله ازدواج کردم خیلی زود باردار شدم من وهمسرم تمام علایق و دوست داشتنمونو صرف بچه کردیم حالا من یه خورده به خودم اومدم سعی میکنم بارفتارم به شوهرم بفهمونم اما انگار سرد شده نسبت به همه چی سرد شده فقط بچه رو میبینه خیلی سعی کردم درست شه اما.... چندسریم بهشون گفتم اما خیلی زود یادشون میره درکل خوبن ها ولی احساس میکنم تکیه گاه ندارم میشه راهنمایی کنید

1 پاسخ

0 امتیاز
توسط zrastegar (228هزار امتیاز)
پس اندکی از پدر و مادر خوب بودن فارغ شوید و به زن و شوهر خوب بودن بیندیشید و به دنبال آن باشید که چگونه و از چه راه‌هایی می‌توانید یکدیگر را به کام رسانده و خوشبختی را برای خود نهادینه کنید و در استحکام آن بکوشید و در صورت پیشی گرفتن از جایگاه زن و شوهری یا جابه‌جا شدن این نقش، آن را به جای واقعی و اصلی خود برگردانید و بدانید زن و شوهر خوب به احتمال زیاد پدر و مادر خوبی خواهند بود، ولی هر پدر و مادر خوبی لزوما زن و شوهر خوبی نیستند!

پرسشگر عزیز اینکه همسر شما خانواده دوست است وبه فرزند اهمیت می دهد جای شکر دارد وباید قدردانی شود
یکی از مشکلاتی که در زندگی مشترک زن و شوهرهای جوان امروزی بسیار دیده می‌شود، این است که پس از مدتی که از ازدواجشان می‌گذرد، آن عشق و علاقه آتشین، آن مهرورزی‌های دلبرانه، آن روابط رمانتیک خلاقانه، آن هیجانات جذب‌کننده و در کل آن رابطه صمیمانه‌ای که ابتدای زندگی، در قلبشان نهادینه و جاگیر شده بود بتدریج کمرنگ می‌شود و نکته قابل توجه آن‌که اغلب همسران هم نمی‌دانند علت این سردی رابطه چیست و چه شد که آن تعلقات خاطری که در زمان آشنایی، نامزدی، عقد و حتی تا مدتی پس از ازدواج در زندگی مشترکشان جاری و ساری بود، محو و نابود شد؟

این‌که چه عللی می‌تواند موجب سردی روابط همسران شود بسیار متفاوت است، ولی مهم‌ترینش این است که در فرهنگ ما با تولد فرزندان، زن و شوهری جای خود را به پدر و مادری کردن می‌دهد. بسیاری از زن و شوهرها با آمدن بچه، جایگاه خود را عوض می‌کنند و سعی می‌کنند پدر و مادر خوبی باشند تا همسری خوب! بنابراین تمام مهرورزی‌ها و محبت‌هایی که تا قبل از تولد کودک نثار همسر می‌شد ناگهان تغییر جهت داده و معطوف به فرزند یا فرزندان می‌شود.

این در حالی است که زن و شوهرهای امروزی با نتایج تربیتی فرزندان خود نشان داده‌اند آنان نسبت به والدین خود ضعیف‌ترعمل کرده و نه‌تنها همسر خوبی نیستند، بلکه فرزندان آنان نسبت به کودکان نسل پیشین بی‌ادب‌تر، شکننده‌تر، حرف ناشنواتر، وابسته‌تر و ناسازگارتر شده‌اند و با این همه توجه که والدین جدید نسبت به فرزندان دارند، بازهم بدهکار می‌شوند.

به آنها پدر و مادر خوب نمی‌گویند !
 پدر و مادرهای امروزی به اشتباه تصور می‌کنند اگر از زندگی و روابط همسری خود بزنند و تمام توجه را معطوف فرزندان کنند و حتی کوچک‌ترین مسائل فرزند را مدنظر قرار دهند و نسبت به آن حساس باشند، به آنها می‌گویند پدر و مادر خوب! ولی آنان کلید تربیت را گم کرده‌اند و این مسیر تربیت، پایانی جز والدین بدهکار و فرزندان طلبکار ندارد و اگر والدین قسمتی از این تلاش و توجه را صرف خود نکنند، دیگر سهمی از انرژی برای انجام وظایف زناشویی به آنان تعلق نمی‌گیرد و همه انرژی روی فرزندان متمرکز می‌شود.
 تمرکز روی کودک باعث بالا رفتن سطح توقع فرزند شده و وقتی کودک بفهمد در مرکز توجه قرار دارد، خودخواه بار می‌آید و این امر، فرصت پویایی شخصیت را از فرزند می‌گیرد و این موضوع در خانواده‌های تک‌فرزند بیشتر دیده می‌شود.
 اگر در برهه خاصی روی شخصیت کودک کار نشود به شخصیتی ایستا و منفعل تبدیل می‌شود؛ شخصیتی که تحمل آن برای خود فرزند و حتی والدین قابل قبول نیست!

زن و شوهری که فرزند را حلقه اتصال خود بدانند و یکدیگر را به خاطر فرزند تحمل کنند یا حتی به زبان بیاورند که فقط به خاطر بچه با تو مانده‌ام درروزگار ما بسیار زیادند. این نوع زن و شوهر‌ها بیشتر از آن‌که در پی خوشبختی خود باشند، به دنبال بدبختی‌های خود می‌گردند و از این‌که برای خود نمی‌توانند کاری کنند، خوشبختی گمشده خود را در فرزندان جستجو کرده و بیش از حد روی درس خواندن و موفقیت تحصیلی و شغلی فرزندان تاکید می‌کنند که این هم برای زن و شوهر و هم فرزندان اضطراب‌زاست.

زن و شوهر خوب بودن، عامل پایداری خانواده
در پاسخ به این پرسش که با تمام این تفاسیر زن و شوهر خوب بودن بهتر است یا پدر و مادر خوب، باید گفت: اگر هر دوی این وظایف با هم اعمال شود بسیار ایده‌آل است، ولی اغلب، یکی از این وظایف نادیده گرفته می‌شود.

 زن و شوهر خوب و صمیمی بودن ملاک اولیه برای داشتن آرامش و تربیت خوب فرزندان و محور اصلی زندگی خانوادگی است و نباید از یاد برد که تامین نیازهای عاطفی و جنسی و دستیابی به آرامش ازجمله مواردی است که موجب می‌شود فرد با تلاش و همت بسیار، دوره تجرد را رها و وارد دوران تاهل شود تا بتواند این قبیل نیازهایش را به حداقل برساند و تامین کند. پس اگر زن و شوهر نتوانند در زندگی مشترک به نیازهای شخصی‌شان دست یابند حتی با خوشبختی فرزندان هم اقناع نخواهند شد و همواره ناخشنودند.

زندگی یک موهبت تکرارنشدنی است، هر انسان فقط یک‌بار فرصت زندگی کردن دارد. اگر پدر و مادر در کنار توجه به آرزوی فرزندان، در برآوردن آرزوها و اقناع نیازهای زن و شوهری خود بکوشند، این منفعت را دارد که هم والدین از زندگی صمیمانه و عاشقانه خود لذت بیشتری می‌برند و هم فرزندان در سایه صلح و سازش پدر و مادر به آرامش می‌رسند و این از ارکان یک زندگی سالم و پویاست. در این نوع زندگی، شرایط به گونه‌ای است که فرزندان از روابط محبت‌آمیز و صمیمانه والدین الگوبرداری کرده و همین ارتباط سالم را با همسر آینده خود برقرار می‌کنند.
به قرآن ناطق (عج) - سیستم پرسش و پاسخ خوش آمدید, مکانی برای پرسش سوال و دریافت پاسخ از کارشناسان و حتی دیگر کاربران عزیز این مجموعه!

4.3هزار سوال

4.9هزار پاسخ

673 دیدگاه

3 کاربر

36 نفر آنلاین
0 عضو و 36 مهمان در سایت حاضرند
بازدید امروز: 1464
بازدید دیروز: 6368
بازدید کل: 10530029
"راهنمای ارسال سوال" - به منظور بررسی سوالات مشابه خودتان بر روی علامت ذره بین کلیک کرده و کلیدواژه ای از مشکل و سوال خود را در سوالات جست و جو کنید. - بعد از اطمینان از غیرتکراری بودن سوالتان، به قسمت "پرسش سوال" بروید عنوان سوال خود را با حداقل 12 کاراکتر در قسمت عنوان سوال تایپ کنید - از دسته بندی ها ، دسته ی بانوان بصیر را انتخاب و با توجه به موضوع سوالتان زیر دسته مناسب را انتخاب کنید متن اصلی سوال را وارد کنید . - درصورت تمایل به دریافت جواب سوالتان از طریق ایمیل ، ایمیل خود را وارد کنید در غیر این صورت بخش مربوطه را خالی بگذارید برای اینکه سایت از حقیقی بودن سوال مطمئن شود ، تیک گزینه “I am not robot” را بزنید. - با کلیک بر روی گزینه پرسش سوال، سوال شما برای مدیریت ارسال می شود و در صورت صلاح دید پاسخ مناسب درج خواهد شد و شما در صفحه اصلی سوالات می توانید سوال و پاسخ خود را مشاهده کنید.
...