0 امتیاز
176 بازدید
در مهارت های زندگی توسط
نمایش از نو توسط zrastegar
باعرض سلام وخسته نباشید، شوهر من مرد بسیار ایرادگیر وبهانه جویی هست و همیشه سرکوچکترین مساله به اصطلاح گیرمیده وایراد میگیره این مساله باعث شده همیشه بادختر نوجوانم درحال بحث وجدل باشه ومن همیشه مسایل حتی خیلی کوچیک رو ازش پنهون میکنم وهمیشه اظطراب دارم مثلا اگه نون توخونه ما کپک بزنه باید تو چند تاکیسه بپیچونم وداخل سطل زباله مخفیش کنم تانبینه وگرنه سراون یه ساعت غرمیزنه تا اینکه یا دعوا رابیفته یا من  خودمو ازش قایم کنم ،البته بعضی وقتا تو سطل زباله هم میگرده تا ببینه چی دور میندازم،یا مثلا اگه ببینه لباسی رو که شستم، خشک شده واز رو بند رخت برش نداشتم یا برا بچه ها یاخودم لباسی چیزی خریدم (چون شاغل هستم از حقوق خودم خرید میکنم وهیچ وقت پولی از همسرم نمیگیرم) یاهرمساله معمول دیگه باعث شروع یه جروبحث ودعوا میشه.دیروزسر اینکه چرادخترم فوتبال نگاه میکنه یه ساعت باهم بحث کردن تا فوتبال تموم شدودخترمم باگریه به اتاقش رفت .گاهی وقتا آرزوی مرگمو میکنم تا حالا فقط به خاطر بچه هام تحملش کردم ولی حالا که میبینم هرروز دخترمو به گریه میندازه دیگه تحمل ندارم لطفا بگین راهی هست بشه یه مرد ۴۷ ساله  که سالها بااین اخلاق زندگی کرده وهیچ دوست صمیمی نداره وبجز خواهروبرادراش وبچه هاشون با کسی رفتار محبت آمیز نداشته روتغییر داد ؟ یا لااقل کاری میتونم انجام بدم که بچه هام از رفتاراش آسیب نبینن؟

2 پاسخ

0 امتیاز
توسط zrastegar (228هزار امتیاز)
در زندگی روزمره با افرادی رو به رو می شویم که سعی می کنند از هر کاری ایراد بگیرند و هر طور که شده بهانه ای برای هرچیزی دست و پا کنند. این افراد هم باعث آزار خود می شوند و هم باعث آزار دیگران. اما اگر این مسئله را خوب بررسی کنیم می بینیم که بهانه جویی افراد چند ریشه و علت اصلی دارد… با ما همراه باشید.
افراد موفق بهانه جویی نمی كنند !
تقریباً تمام افراد ناموفق از نوعی بیماری فكری رنج می برند. این بیماری كه افكار را ضعیف می كند «بهانه جویی» نام دارد.
هر چه فرد موفق تر باشد، كمتر به دنبال بهانه جویی می رود و اصولاً تفاوت بین كسانی كه با وضعیت بسیار رخوت انگیز به كار و شغل فعلی خود چسبیده اند و دائم در اضطراب از دست دادن آن هستند و افراد موفق در میزان حاشیه روی و بهانه جویی های آنهاست. برای درك صحت این مطالب یك انسان موفق را در نظر بگیرید. او تمام بهانه هایی را كه یك انسان ناموفق به كار می برد، می توانسته به كار ببرد اما این كار را نكرده اما برعكس آنهایی كه در زندگی به جایی نرسیده اند و برنامه ای هم برای رسیدن به جایی ندارند، یك دایره المعارف كامل از توجیهات روزمره برای كارهایشان دارند و اغلب نیز حاضر جواب و خودرای هستند. رایج ترین شكل بهانه جویی نداشتن سلامتی است كه با كلماتی مثل «حالم خوش نیست» و یا «فلان بیماری را دارم» همراه است. اما همه می دانیم كه بسیاری بوده و هستند كه با وجود معلولیت های بسیار عمیق و جدی، به مراحل بالایی از سطح علم و فناوری دست یافته اند و نیازی نیست كه در نام آنها را یادآوری كنیم. ناخوشی با صدها شكل مختلف برای توجیه به كار می رود و عاملی برای نپذیرفتن مسوولیت و یا عدم كسب درآمد بیشتر و امثال آنهاست. حال برای درمان چه باید كرد؟ درباره بیماری خود صحبت نكنید: تكرار اینكه بیمار هستید حالتان را بدتر می كند. شاید با تكرار اینكه بیمار هستید مقداری دلسوزی را به خود جلب نمایید اما هرگز احترام و صمیمیت افراد را نمی توان به دست آورد.
نگران نباشید. درباره بیماری فكر هم نكنید زیرا دچار وسواس فكری خواهید شد. همین اندازه سلامتی مكفی است. در حكایتی از سعید قصه مردی آمده است كه از بی كفشی خود می نالید اما هنگامی كه نگاهش به شخصی بدون پا افتاد به حال خود امیدوار شد. از همین مقدار تندرستی خوشحال باشید تا دچار مشكل نشوید.
تكرار كنید «آرام رفتن بهتر از نرفتن است». زندگی به اندازه كافی سخت هست پس آن را با خوابیدن در بستر بیماری هدر ندهید. برخیزید و تصمیم خود را برای حركت عملی كنید.
فقدان هوش یكی از بدترین و شایع ترین انواع بهانه است. زیرا كه مبتلایان به این نوع نگرش از این ضعف خود دم نمی زنند تا غرور خود را حفظ كنند و به نوعی این یك توجیه داخلی و شخصی است. نشانه این نگرش كلماتی مثل اینهاست، «برای این كار ساخته نشده ام»، «استعداد این كارها را ندارم»، «از كارهای پیچیده متنفرم».
اغلب مردم یا درباره ذكاوت دیگران اغراق می كنند و یا بهره هوشی خود را دست كم می گیرند. اما مساله این است كه نمی دانند «نوع نگرش مهمتر از بهره هوشی است». یك فرد با بهره هوشی حدود ۱۰۰ و دید مثبت بیشتر از یك نابغه با بهره هوشی ۱۴۰ و دید منفی، كاربرد و احتمال موفقیت دارد. هرگز فكر نكنید كه نمی توانید استعدادی را در خود پرورش دهید كه در خانواده شما كسی آن را نداشته. این توصیه پدر علم فیزیك نوین را نیز در جایی یادداشت كنید: «بهتر است ذهن خود را برای فكر كردن آماده كنید نه برای انبار كردن بی هدف اطلاعات»
برای بیرون رفتن از این مشكل راهكارهای زیر را به كار ببندید.
دیگران نابغه و شما كودن نیستید. خودتان را دست كم نگیرید زیرا كه تاثیری روی احوال و وضع شما ندارد. به دنبال كشف استعدادهای خود و پرورش آنها باشید به دنبال راهی برای تنظیم افكار خود باشید.
تكرار كنید «نگرش های من مهمتر از هوش من است». در كارهای روزمره دلایل پیروزی را نیز در نظر داشته باشید. این نگرش كه «دارم برنده می شوم» را همیشه به كار ببندید. از هوش خود برای توجیه استفاده نكنید، برای پیشرفت استفاده كنید، برای تغییر وضعیت.
فكر كردن بهتر از انبار كردن است. با استفاده از ذهنیت خود به خلاقیت و آفرینش دست بزنید. مهم نیست چه كاری است و به چه اندازه اهمیت دارد. این آفرینش یا خلاقیت می تواند خلق یك اثر هنری، یك تكنیك مهندسی در كار و یا حتی تغییر دكوراسیون منزل و یا شاید جابه جا كردن كتاب ها و وسایل شخصی خودتان باشد. راه های جدید را انتخاب كنید. بهانه فقدان سن كه در بسیاری از موارد شاهد آن هستیم به دو صورت دیده می شود یعنی یا می گویند كه برای این كارها پیر شده ایم و یا می گویند برای این كارها هنوز جوانیم. البته تعداد كسانی كه با سن خود سازگار نیستند كم نیست. ایشان خود را با یك توجیه ساده مربوط به سن و سال راحت كرده و از زیر بار مسوولیت فرار می كنند. در بیشتر اوقات كسانی كه در ادارات مختلف می خواهند جلوی كار جوانان را بگیرند این بهانه را به شكلی دیگر مطرح می كنند، یعنی می گویند شما برای این كار زیادی جوان هستید، اما این بیشتر به دلیل عدم استحكام موقعیت ایشان است نه جوانی شما زیرا سن و سال را شرایط روحی مشخص می كند نه چیز دیگر. برای جلوگیری از این مورد نیز راهكارهایی وجود دارد.
تكرار كنید «هنوز سنی ندارم». با تكرار این كلمه آن هم در حالی كه به دنبال افقها و راه های تازه در زندگی می گردید، می توانید ثابت كنید كه سن و سال شما از همسالان شما كمتر است، شادابی تان بیشتر و تجربه هایتان پویاتر. فراموش نكنید آنان كه خود را بسیار مسن می نمایانند به مرگ نزدیك ترند.
0 امتیاز
توسط zrastegar (228هزار امتیاز)
بهانه‌جویی‌های مرد

 

برخی از مردان ایرادگیر و بهانه جو هستند. در خانه مرتباً ایراد می‌گیرند و در برابر هر امر کوچکی نق می‌زنند، چرا فلان چیز را آن جا گذاشته‌اید؟ چرا جامه این جا افتاده؟ چرا این‌جا کثیف است؟ چرا ناهار را دیر حاضر کردید؟ چرا غذا شور است؟ چرا فلان غذا را تهیه نکردید؟ چرا امروز سبزی خوردن سر سفره نیست؟ چرا آب حوض کثیف است؟ اگر گلدان را آن جا گذاشته بودید بهتر بود. مگر صد بار نگفتم زیرسیگاری‌ها را روی میز بگذارید؟ و صدها از این قبیل ایرادهای کوچک و جزئی. آن قدر در این باره سخت‌گیری به عمل می‌آورند که راحتی خود و خانواده‌شان را فدای آن می‌سازند، بلکه گاهی حاضر می‌شوند اساس پیمان مقدس زناشویی را به خاطر آن متزلزل سازند.

البته ما منکر این موضوع نیستیم که مرد حق دارد در امور منزل دخالت باشته باشد و امر و نهی کند و به خانم‌ها هم توصیه می‌شود که به این حق مرد، اعتراف نمایند و دربرابر دخالت‌های مرد سرسختی نشان ندهند، امّا مرد و سرپرست خانواده هم باید جانب احتیاط را رعایت کند و همواره با تدبیر کار کند. اگر تصمیم گرفت در امور منزل دخالت نماید باید عاقلانه و به طور صحیح انجام دهد تا مؤثر واقع شود.

چون مرد آن قدر فرصت ندارد که در تمام امور منزل دخالت کند و اصولاً در این‌جهت تخصص نیز ندارد، صلاح است که امور خانه‌داری را در اختیار همسر قراردهد و در این باره به وی آزادی بدهد تا بر طبق ذوق و سلیقه خویش خانه را اداره‌کند. اگر دراین باره نظر خاصی دارد، با مشورت و خیر اندیشی، نه با زور و تحکّم، به همسرش تذکر دهد و ازوی بخواهد که نظر و سلیقه او را نیز رعایت کند.

وقتی زن از سلیقه شوهرش اطلاع یافت، اگر عاقل و خردمند باشد و به خانه و زندگی علاقه داشته باشد، می‌کوشد تا رضایت او را جلب نماید. مرد اگر برخی از امور منزل را بر وفق سلیقه خویش نیافت، با نرمی، ملایمت و زبان خوش به همسرش تذکر دهد در این صورت موقعیت و احترام او محفوظ می‌ماند و پیشنهاداتش تا حدودی مورد قبول واقع خواهد شد؛ زیرا بیش‌تر بانوان خانه‌دار حاضرند دخالت‌های استثنایی شوهر را بپذیرند، امّا اگر این اعمال نظرها، به صورت ایراد و بهانه جویی و نق‌نق‌های دایمی درآمد، نه تنها تأثیر نخواهد داشت، بلکه ممکن است نتیجه معکوس بدهد؛ زیرا خانم کم‌کم با ایرادهای پی‌درپی عادت می‌کند و آن‌ها را یک امر عادی و بی‌اثر می‌انگارد.

در این صورت شخصیت شوهر در نظرش کوچک می‌شود و به حرف‌هایش گوش‌نمی‌دهد. حتی به ایرادهای بجا و بسیار مهم او هم اعتنا نخواهد کرد؛ چون باخود می‌گوید: من که هر کار بکنم سرانجام مورد ایراد او واقع می‌شوم، پس چه‌لزومی دارد که برای جلب رضایت او زحمت بکشم؟ او که همواره ایراد می‌گیرد پس بگذار بیش‌تر بگیرد. خلاصه این که رفته رفته از خانه‌داری و شوهرداری دل‌سرد می‌شود، ممکن است به قصد انتقام و مقابله به مثل بر آید و به ایرادگیری و بهانه جویی متوسل شود.

در این صورت محیط خانه که باید کانون انس و استراحت باشد، به میدان نبرد و کشمکش‌های دایمی تبدیل خواهد شد.

ممکن است از ایراد و نق‌نق‌های دایم طوری به‌ستوه آید که طلاق و جدایی را ترجیح دهد و کانون مقدس زناشویی را از هم بپاشد.
به قرآن ناطق (عج) - سیستم پرسش و پاسخ خوش آمدید, مکانی برای پرسش سوال و دریافت پاسخ از کارشناسان و حتی دیگر کاربران عزیز این مجموعه!

4.3هزار سوال

4.9هزار پاسخ

673 دیدگاه

3 کاربر

38 نفر آنلاین
0 عضو و 38 مهمان در سایت حاضرند
بازدید امروز: 1052
بازدید دیروز: 6368
بازدید کل: 10529617
"راهنمای ارسال سوال" - به منظور بررسی سوالات مشابه خودتان بر روی علامت ذره بین کلیک کرده و کلیدواژه ای از مشکل و سوال خود را در سوالات جست و جو کنید. - بعد از اطمینان از غیرتکراری بودن سوالتان، به قسمت "پرسش سوال" بروید عنوان سوال خود را با حداقل 12 کاراکتر در قسمت عنوان سوال تایپ کنید - از دسته بندی ها ، دسته ی بانوان بصیر را انتخاب و با توجه به موضوع سوالتان زیر دسته مناسب را انتخاب کنید متن اصلی سوال را وارد کنید . - درصورت تمایل به دریافت جواب سوالتان از طریق ایمیل ، ایمیل خود را وارد کنید در غیر این صورت بخش مربوطه را خالی بگذارید برای اینکه سایت از حقیقی بودن سوال مطمئن شود ، تیک گزینه “I am not robot” را بزنید. - با کلیک بر روی گزینه پرسش سوال، سوال شما برای مدیریت ارسال می شود و در صورت صلاح دید پاسخ مناسب درج خواهد شد و شما در صفحه اصلی سوالات می توانید سوال و پاسخ خود را مشاهده کنید.
...