مهمترین نکته در شکل گیری شخصیت کودک
کودک شما حتی از ۳ ۴ سالگی دیگر یک شخصیت جداگانه است. چیزهای مورد علاقه و خاص خودش را دارد. روز به روز شخصیت او رشد می کند و کامل تر می شود. در این سن او کم کم می تواند بهتر از کلمات استفاده کند و احساسات خود را بهتر بیان می کند. به همین علت هم رفتارهای پیش بینی نشده و قشقرقهایش کمتر می شود.
البته هنوز هم خلق و خوی او از یک لحظه تا لحظه بعدی فرق می کند ولی او دیگر می تواند به شما بگوید که از چه چیزی دلخور و یا عصبانی شده است. از همین سن و سال است که شما می توانید شخصیت خاص او را متوجه شوید. و اگر فرزند دیگری هم داشته باشید می توانید تفاوتهای آنها را از هم تشخیص دهید. با این حال به یاد داشته باشید که شخصیت کودک ۳ تا ۵ ساله هنوز در حال رشد و تغییر است و شما می توانید به شکل گیری جنبه های مثبت در شخصیت فرزندتان در همین سن و سال کمک کنید. در این باره می توانید به توصیه های متخصصان توجه کنید:
از ۳ تا ۵ سالگی شخصیت فرزند شما رو به تکامل است. مثلا کودکتان هنوز دارد یاد می گیرد که راحت تراحساسات و افکار خودش را در قالب کلمات به دیگران توضیح دهد. در همین سالهاست که فرزند شما یاد می گیرد که خودش را کنترل کند. و سعی می کند کمتر به شما و دیگران تکیه کند و سعی میکند مستقل باشد و روی پای خودش بایستد. او یاد می گیرد که چگونه خودش را در مواقع هیجان، ترس و عصبانیت آرام کند و کم کم بیشتربه اطراف توجه می کند و کمتر واکنشهای هیجانی نشان می دهد.
البته هنوز هم کنترل خیلی زیادی بر رفتار خود ندارد، مثلا وقتی چیزی به نظرش خنده دار می آید، بلند و صدادار می خندد و وقتی چیزی او را ناراحت و عصبانی می کند، زیر گریه می زند. وقتی گرسنه می شود به تاخیر انداختن و صبر کردن وقت غذا به هر علتی به نظرش بی معنی است. او همین الان غذا می خواهد. اسباب بازی مورد علاقه اش را هم همینطور! اگر دست کسی از همسالانش ببیند از او می قاپد تا با آن بازی کند. کودکان ۳تا ۴ ساله از زدن، گاز گرفتن و هل دادن دیگران برای حل اختلافات خود با آنها کمک می گیرند. آنها هنوز نمی توانند تفاوت واکنش صحیح و غلط را بفهمند. این وظیفه والدین است که راه درست ابراز احساسات و حل مشکل را به کودک یاد بدهند.
هر چه سن کودک بیشتر می شود بهتر می تواند ارتباط بین طغیان احساسات و عواقب منفی آن را بفهمد. بنابر این اگر والدین در برابر قشقرقهای کودک و گریه و زاریهایش تسلیم خواسته او شوند کودک یاد می گیرد که با این کار می تواند به خواسته اش برسد و اگر بر عکس در جواب قشقرق، والدین او را به گوشه اتاق برده و به اصطلاح روش اتاق خلوت را بکار ببرند، کودک یاد می گیرد که قشقرق بر پا کردن و گریه راه مناسبی برای رسیدن به اسباب بازی مورد علاقه اش نیست.
علاوه بر این کودکان پیش دبستانی در این سن اعتماد به نفس خود را پیدا می کنند و تجربیات فراوانی درباره رفتار با دیگران کسب می کنند. کودک ۴ ساله کم کم می فهمد که دیگران هم احساسات دارند و با آنها همدردی می کند. به تدریج متوجه می شوید کودکان تا سن ۵ سالگی شروع به اهمیت دادن به پدر و مادر می کنند و متوجه می شوند که شما هم نیازها و احساسات مخصوص به خودتان را دارید.
آنها سعی می کنند محبت خود را راحتترابراز کنند. در این سن دیگر بهتر می توانند خودشان را کنترل کنند و با کلمات عصبانیت و ناراحتی خود را ابراز می کنند.
در ۳ ۴ سالگی آنها برای خودشان یک زندگی خیالی می سازند. گاهی نیازمند و گاهی همراه و یاور شما هستند. برای اسباب بازیهایشان اسم می گذارند و با دوستان خیالی خود صحبت می کنند. آنها از دنیای خیالی برای یادگیری واکنشهای واقعی کمک می گیرند و ممکن است در این سن از غول و هیولایی که زیر تخت پنهان شده بترسند. اما وقتی بزرگتر می شوند کم کم می توانند تفاوت بین خیال و واقعیت را درک کنند.
گاهی در این سن از بازیهای خشن و اسلحه و تفنگ بازی لذت می برند. اما این نشانه این نیست که در آینده حتما خشن بشوند. استقلال کودک در همین سالها شکل می گیرد و والدین با دادن حق انتخاب به او می توانند به شکل گیری اعتماد به نفس او کمک کنند.
در همین زمانی که شخصیت کودک شما خود به خود می شکفد و رشد می کند کارهای زیادی برای کمک به رشد او می توانید بکنید و البته لازم است از بعضی کارها دوری کنید:
۱) کودک شما یگانه است: یادتان باشد بچه ها در شخصیت هایشان با هم متفاوتند و حتی دو قلوها و خواهر و برادرها را نباید با هم مقایسه کنید. شخصیت سالم در کودک زمانی شکل می گیرد که والدین به توانایی ها و نیازهای خاص او توجه کنند و پاسخ دهند.
۲) به کودک اجازه بازی دهید: بازی تاثیر شگرفی بر تکامل کودک دارد. بنابر این به کودک زمان بدهید تا برای شکل گیری شخصیت شکفته اش بازی کند. بازی نه تنها به تکامل جسم و روان و هیجانات کودک کمک می کند، بلکه به آنها یاد می دهد چگونه در گروه کار کنند و اختلافات خود را با همبازیها حل کنند.
علاوه بر این تصورات آنها را کامل کرده و به آنها امکان می دهد تا نقشهای مختلف در دنیای آینده را از همین سن کم امتحان کنند. بچه ها در بازی تصمیم گیری را یاد می گیرند تا بتوانند روی پای خودشان بایستند، کشف کنند و خلق کنند و دیگران را هدایت کنند.
۳) برچسب نزنید: به شخصیت کودکتان اجازه دهید آنگونه که هست رشد کند و دیدگاه های شما یا دیگران روی آن تاثیر بدی نگذارد. مثلا با گفتن اینکه او ترسو، خجالتی، لجباز، ریاست طلب و یا احساساتی است، و دادن القابی از این دست او را به سمت چنین شخصیتهایی سوق ندهید.
۴) الگو باشید: متاسفانه یا خوشبختانه والدین بیشترین تاثیر را بر روی فرزندانشان دارند. کودک اغلب اوقات شما و رفتارتان را می بیند و سعی می کند از شما تقلید کند. او بیشتر از اینکه حرف شما را بشنود، اعمال شما را تکرار می کند، بنابر این سعی کنید از نظر ادب، صبر و مشارکت با دیگران الگوی خوبی برای او باشید تا فرزندی صبور، با ادب و همراه تربیت کنید.
۵) طبیعت او را درک کنید و پرورش دهید: طبیعت فرزندتان را درک کنید و سعی کنید با پرورش آن در رشد و شکوفایی یک شخصیت خلاق با او همراهی کنید. او را وادار نکنید که به خاطر شما به آنچه علاقه دارد پشت پا بزند. اگر فرزند شما عاشق فوتبال است امکان بازی را برای او فراهم کنید و او را مجبور نکنید به کلاس نقاشی برود تنها به این علت که شما نقاشی را دوست دارید.
۶) به کودک اجازه دهید خودش باشد و نه آنچه شما می خواهید: ممکن است شما شخصیتی بسیار برون گرا و دقیق داشته باشید و یا آرام و خجالتی باشید. ممکن است بخواهید فرزندتان مانند خود شما باشد و یا اینکه دلتان بخواهد او از شما بهتر باشد. اما مهم این است که فرزند شما چه می خواهد! اگر دوست ندارد با بچه های دیگر حرف بزند و بازی کند، او را وادار به دوستی با کودکان دیگر نکنید. اجازه دهید او به روش خودش با بچه های دیگر دوست شود و ارتباط برقرار کند.
۷) برایش زیاد کتاب بخوانید: خواندن کتاب و تعریف کردن داستان به کودک شما کمک می کند تا با شخصیتهای مختلف در داستان آشنا شود و از آن شخصیتهایی که به نظرش جذاب و دوست داشتنی است الگو برداری کند. بنابر این سعی کنید برای او زیاد کتاب بخوانید و بخصوص داستانهایی را انتخاب کنید که صفات خوب انسانی مانند صداقت، کمک به دیگران و صبوری در آنها بارز باشند.
۸) امکان تجربه را فراهم کنید: اگر کودکتان را در خانه به تنهایی نگه دارید و اجازه ندهید با دیگر کودکان و حتی بزرگسالان آشنا شود امکان تجربه را از او گرفته اید و به همین علت کودک شما نه می تواند از دیگران بیاموزد و نه در آینده خواهد توانست اختلافاتش را با دیگران حل کند بنابر این کودکی خودخواه، ترسو، منزوی بار خواهد آمد. با بردن کودک به میان جمع های مختلف به او امکان گسترش تجربه و یادگیری را بدهید تا در آینده فرزندی اجتماعی، شجاع و فداکار داشته باشید.
۹) کمتر نه و نکن بگویید: اگر شما مدام به کودکتان نکن نکن بگویید و درخواستهای او را با نه و نمی شود و خطر دارد و کثیف می شود، جواب دهید، پس از مدتی نه تنها کنجکاوی، خلاقیت و شجاعت را در کودک تان سرکوب کرده اید بلکه او دیگر اشتیاقی برای کشف دنیای اطراف و ابداع چیزهای تازه نخواهد داشت و تنها سعی می کند در محدوده ای که شما با خط قرمز مشخص کرده اید، حرکت کند و شما را راضی نگه دارد. سعی کنید محیطی امن برای کودک فراهم کنید و در آن محدوده به کودک اجازه دهید که آزادانه فعالیت کند. اگر یک گوشه برای کثیف کاری و ریختن رنگ داشته باشد، او هم ممکن است به نقاشی علاقه بیشتری پیدا کند. اگر به او اجازه دهید آب داشته باشد شناگر خوبی خواهد شد!
۱۰) انعطاف پذیری را به کودک بیاموزید: یادتان باشد نه تنها شخصیت فرزند شما یگانه است بلکه روشی که شما برای رشد و تکامل شخصیت او به کار می برید هم منحصربه فرد است. شما با روشهای مخصوص خود می توانید حس کنجکاوی و علاقه کودکتان به دانستن را تقویت کنید. هیچ کس نمی تواند مانند شما با فرزندتان حرف بزند و بازی کند، کتاب بخواند و به گردش برود.