سلام شوهرم خیلی مشکل داره از لحاظ اخلاقی که از دستش خسته شدم حتی گاهی اوقات فکر میکنم که واقعا دوستش ندارم.نمیدونه چطور بین منو خانواده اش عدالت برقرار کنه از من میزنه وطوری اونها رو بدعادت کرده که اگه یه روز نره زنگ میزنن وباحالت دعوا بهش میگن چرا نیومده.همش میخواد من در خدمت اونا باشم کاری کرده من از خانواده اش متنفرم.مشکل بعدی عدم رعایت اداب ومعاشرت وادبه.خیلی بد دهنه من تا حالا فیلمی یا مسابقه ورزشی بدون فحش اون ندیدم حتی وقتی سوار ماشین میشیم به همه فحش میده.به حدی رفتاراش بده که خجالت میکشم باهاش جایی برم یا تنها میرم.از وقتی باهاش ازدواج کردم همش تنش واضطراب دارم همش دعوا میکنیم اهل دعوا وزد وخورده همش از اینکه با کسی دعوا کنه میترسم.مشکل دیگه اش اینه که منو درک نمیکنه نمیدونه کی باید باهام حرف بزنه کی شوخی کنه وقتی گیر بده ول کن نیست پرحرفه وهمیشه وهمه جا ساز مخالف میزنه یه مسافرت بدون گریه نداشتم.عروسی خواهر وبرادرام همش با دعوا وگریه بوده.نسبت به من بی مسولیته.مهمترین مشکلم بی اهمیتیش به دین ونماز ورعایت احکامه شرعیه.به عنوان مثال تا دوروز غسل به گردنش هست به همین خاطر از نزدیکی باهاش هم بدم اومده.لطفا کمکم کنید از زندگی بیزارم ونمیدونم که بمونم یا برم