سلام خوبيد ببخشيد من ي مشكلي دارم شايدم خييلي بزرگ شده بخاطر سكوتي ك كردم وحرفي نزدم ب هيچكس
من از دوران نامزدي فهميدم همسرم از طريق پيامك با كسي در ارتباط وقتي ك فهميدم قول داد ك تكرار نشه
چند وقت بعد دوباره همون شماره پيام داد دوباره قول
چند وقت بعد ي شماره زنگ زدم ي خانمي بود گفتم چيكار داري با اين خانم گفت كارش داشتم
اينا همه ك ميگم تو دوران نامزدي بوده
قول داد ك انجام نده
تا اين ك ازدواج كرديم تا سه سال پيش داشتم با ماشين ميرفتم بيرون حس كردم ي چيزي زير پامه زدم بالا ديدم ب گوشي هست بعد كنجكاو شدم ماشينو گشتم ديدم ي بسته كاندوم و ي اسپري تأخيري هم هست اومدم خونه بعد از دعوا دوباره قول داد
ولي متاسفانه بعد از چند وقت ديدم دوباره گوشي نيست گشتم تو ماشين بود البته شمال بودم دوباره از همون وسايل
دوباره قول داد
گذشت تا چند وقت پيش دوباره ي گوشيه ديگه ازش پيدا كردم
خخخيلي حالم بده
هركي پيام ميده جوابشو ميده ب همشونم ميگه مجردم
الان نميدونم چيكار كنم نه ميدونم دوستش دارم نه ميدونم ندارم
همش داد ميزنم اعصابم خرده
بعددميگن شايد تو ازش كم گذاشتي اخه مني ك ارايش ميكردم ميگفت دوست ندارم ببخشيد ميگه اين ان و گوها چيه ماليدي
بهش ميگم زن و مرد بايد محبت كنن هرچي ميگم احمد جان احمد اقا ميگه وا درست صحبت كن
تا ميخوام نوازشش كنم اصل ي حالتي ميشه يا ي حركاتي ميكنه يا ميگه گرمي يا ميگه سردي يا ميگه دستم درد ميكنه دلم درد ميكنه منو ترد ميكنه
واقعا خسته ام من يكي بودم از شيطنت كسي جلو دارم نبود ولي حالا همش اشكم مياد فكر ميكنم
در ضمن ٢٥سالمه ي دختر شش ساله هم دارم همسرم ٣٥سالس ميشه لطف كنيد كمكم كنيد