خوشقیافه بودن و مورد توجه همگان بودن نیز تابلوی دوره نوجوانی است. كودكی كه حتی سالی یكبار هم خودش را در آیینه نگاه نمیكرد، وقتی به نوجوانی میرسد آیینه جزء جدا نشدنی زندگیاش میشود و آنقدر ظاهرش را در آن واكاوی میكند تا مبادا عیب و نقصی داشته باشد و از چشم دیگران بیفتد. او فكر میكند همیشه زیر نگاههای كنجكاو دیگران است به طوری كه یك جوش ریز در صورت یا یك لك روی پوستش به سوژهای برای صحبتهای دیگران تبدیل میشود. در واقع نوجوانان همیشه برای خودشان تماشاچیان خیالی میسازند.
اگر دیدید نوجوانی در بیان افكار و احساسات و كلماتش اغراق میكند نیز زیاد سخت نگیرید چون ماهیت نوجوانی تفكر همه یا هیچ است پس حتی اگر دیدید كه او راجع به تواناییها، استعدادها و قابلیتهایش اغراق میكند به او زیاد سخت نگیرید.
نظارت آری امر و نهی هرگز
كسی كه بداند دوره نوجوانی چه معجون هفت رنگی از خصوصیات و رفتارهاست نصف بیشتر راه را رفته. پدر و مادری كه بدانند كودك ساكت و مطیع آنها بزودی كسی میشود كه دیگر در هیچ چارچوب تعریف شدهای نمیگنــجد وقتی مشغول تربیت نوجوانشان میشوند دیگر به اندازه پدر و مادرهای ناآگاه سختی نمیكشند. البته آگاه بودن از ماهیت دوره نوجوانی هرگز به این معنا نیست كه نگرانیها تمام میشود چون بعضی نوجوانها راهی را میروند و كاری را میكنند و تصمیمی را میگیرند كه واقعا نگرانكننده است. برای همین است كه بیشتر پدر و مادرها نمیدانند كه اگر رفت و آمد فرزند را كنترل كنند بهتر است یا این كه او را به حال خودش بگذارند تا جری نشود؟ آنها بین این دو راهی میمانند كه دوستان فرزندشان را زیر نظر بگیرند یا كاری به كار آنها نداشته باشند و بگذارند نوجوانی كنند؟ مسیر رفت و آمد خانه تا مدرسه هم خودش یك دغدغه است یعنی باید در مسیر هم مراقب نوجوان بود یا به او اطمینان كرد و اجازه داد هر كاری دلش میخواهد انجام دهد؟
البته نمیشود برای همه آدمها و خانوادهها نسخهای واحد نوشت چون شرایط هر خانهای با خانه دیگر فرق دارد ولی یك اصل كلی میگوید نوجوان را باور كن ولی مراقبش باش. زندگی با یك نوجوان یعنی این كه او را همان گونه كه هست بپذیریم، اما از راهنمایی كردنش دست برنداریم و با او طوری رفتار كنیم كه باور كند به او بها میدهیم و در این مسیر مراقبش هم باشیم. البته مراقبت نباید خیلی علنی باشد، نوجوان نباید فكر كند همیشه چند جفت چشم حتی كوچكترین رفتار او را میپاید چون اگر چنین حسی داشته باشد كارهایش را مخفیانهتر انجام میدهد و از پدر و مادر و خانواده دورتر میشود. اصلا نصیحت كردن و راه را نشان كسی دادن خودش فوت و فن دارد، نصیحت را باید با زبانی نرم و دوستانه ارائه كرد چون اگر توصیهها و نصیحتهای ما كمی رنگ و بوی طعنه و عیبجویی بگیرد نوجوانمان بساط زندگیاش را دورتر از ما پهن میكند و كسانی كه او را بپذیرند و دست از نصیحت و سرزنشش بردارند را جایی بیرون از خانه پیدا میكند.
برای همین است كه روانشناسان تاكید دارند نباید هرگز نوجوانان را سرزنش كرد یا چه در خلوت و چه در جمع آنها را مسخره كرد. با وجود این خانوادههای زیادی هستند كه برای اصلاح رفتار و گفتار فرزندشان آنها را در جمع به باد مسخره و سرزنش میگیرند و با شكستن غرور نوجوان انتظار دارند در مسیری كه آنها میخواهند حركت كند. ولی این پدر و مادرها باید بدانند با این كارها فقط رشته اتصال خودشان با فرزند را باریك و باریكتر میكنند.
دوستان فرزند ما میتوانند او را به اوج برسانند همان طور كه میتوانند او را پایین بكشند و به بیراهه ببرند برای همین است كه پدر و مادرها وسواسی درست نسبت به گروه دوستان و معاشران فرزندشان دارند. دوستان یك نوجوان از این نظر باید به دقت انتخاب شوند چون او برای این كه عضو گروه آنها شود همان كارهایی را میكند كه آنها میپسندند. یعنی مثل آنها حرف میزند، مثل آنها انتخاب میكند و به مقررات آنها احترام میگذارد تا جایی كه رضایت دوستان را بر رضایت خانواده و معلمها ترجیح میدهد. پس نقطه حساس رفتار با نوجوان در خانه در همین جا شكل میگیرد به طوری كه هر چند پدر و مادر باید از سیستم مستبدانه و غیرقابل انعطاف در انتخاب دوستان نوجوان پرهیز كنند ولی باید نظارتی درست بر انتخاب آنها داشته باشند و به صورت غیرمستقیم بفهمند كه او با چه كسانی مراوده دارد؛ این مساله را میشود از رفتار، گفتار و عادتهای نوجوان تشخیص داد.
اعتیاد، بلایی فراتر از نگرانی
اعتیاد كه بیاید دودمان آدمها به باد میرود و اگر نوجوانی در این وادی بیفتد بازندهتر از همه میشود. برای همین است آنهایی كه نوجوانی در خانه دارند همواره نگران به اعتیاد كشیده شدن او هستند هر چند بیشتر وقتها این مساله فقط یك نگرانی و یك توهم ناشی از دوست داشتن زیاد فرزند است. البته اگر از ابتدای كودكی، پدر و مادر رفتار دوستانه و مبتنی بر احترامی با نوجوان داشته باشند او هرگز سمت این قبیل كارها نمیرود چون در طول سالیان در كنار اعضای خانواده آموخته كه پاك بودن و پاك زندگی كردن بهترین شیوه حیات است، اما به دام اعتیاد افتادن نوجوانان یك واقعیت است چون مركب كنجكاوی و سركشی نهفته در وجود آنها ممكن است آنها را به این سمت نیز بكشاند. ولی باید یادمان باشد اگر حتی به اعتیاد نوجوان هم شك كردیم بدون مدرك نباید به او برچسب بزنیم چون راههای زیادی هست تا مطمئن شویم آیا او در این وادی افتاده یا نه.
باید نوجوان را همواره زیر نظر داشت البته نه به شكلی كه او احساس یك زندانی را پیدا كند. ما همیشه باید به رفتارها بویژه تغییرات رفتاری آنها حساس باشیم. مثلا اگر شك كردهایم كه نوجوانمان دنبال انواع مخدرها رفته میتوانیم وقتی او به خانه برمیگردد با بوسیدن او و چند كلمه حرف زدن با او اطلاعاتی را به دست بیاوریم. اگر او به طور ناگهانی گوشهگیر شد یا سریع درون اتاقش رفت یا عطرهای غلیظ و آدامسهای با طعم تند مصرف كرد باید شستمان خبردار شود ولی باز هم باید با احتیاط پیش رفت. رفتار بچهها در مدرسه هم میتواند ملاك قضاوت ما باشد برای همین لازم است از معلمان و مربیان مدرسه همواره در مورد رفتار یا تغییرات عملكرد فرزندان در كلاس درس و فضای مدرسه اطلاعاتی به دست آورد. هر گونه تغییر ناگهانی میتواند یك زنگ خطر باشد.
خانه را امن كنیم
اگر خانه و خانواده امید اول و آخر نوجوان باشد محال است او به آدمها و فضاهای دیگر دل ببندد. پس اگر فرزندمان از ما و خانه گریزان است باید عیب را در خودمان جستجو كنیم. ولی حالا هم دیر نیست، هنوز هم میشود به این موجود تازه خلق شده عشق و امید داد. او نیاز دارد ما حمایتش كنیم و باور كنیم كه او انسان لایقی است. هر چند كمی سخت است، اما ما باید قبول كنیم كه در دوره اینترنت و دهكده جهانی كه آدمها با یك گوشی تلفن همراه در دو سوی جهان به هم وصل میشوند نمیشود جلوی پارك رفتن بچهها و گشت و گذارهای آنها با دوستانشان را گرفت، نمیشود مانع تماسهای تلفنی آنها شد و نمیشود ارتباطات او با دنیای خارج را قطع كرد ولی در همین دنیای پیچیده و هزار رنگ هم میشود به نوجوان محبت كرد و در عین حال قاطعانه به او فهماند كه همیشه كسانی هستند كه مراقب اعمال و رفتار اویند و از نگرانی او شبها بسختی پلكهایشان روی هم میرود.