در گام اول لازم است ديد خود را به اين مسئله تغيير دهيد. يعني عينك بدبيني را برداشته و با اين عينك نگاه كنيد كه :
قوام، تحكيم و استمرار زندگي زناشويي به محبت، دوستي، تفاهم، احترام متقابل و به رسميت شناختن و رعايت حقوق همديگر است. دين اسلام براي آن كه محيط و اجتماع كوچكِ خانواده قوام پيدا كند و تداوم يابد، براي هر يك از زن و شوهر حقوقي در نظر گرفته و در مقابل حقوق، وظايفي را نيز تعيين كرده است.
وظايفي كه همسران (زن و شوهر) در قبال همديگر دارند، وظايفي است كه خدا براي انسان ها تعيين فرموده است. بنابراين انجام وظايف و تكاليف، به اطاعت از خدا بر مي گردد؛ مثلا اگر كسي به پدر و مادر مشرك و كافر خود نيز خدمت كند و از ايشان (در غير معصيت خدا) اطاعت كند، قابل ستايش و تمجيد است. عملش ستودني است، نه از آن جهت كه از پدر و مادر كافر اطاعت كرده، بلكه از آن جهت كه در راستاي اطاعت خدا گام برداشته و در جهت اطاعت از خدا از ايشان اطاعت نموده است.
اطاعت زن از شوهر (در حدي كه شرع مشخص نموده) نيز همين گونه است و از آن جهت كه در راستاي تلاش او براي دوام زندگي و در حقيقت اطاعت از خدا ارزيابي مي گردد، قابل تمجيد و ستايش است.
اگر از اين زاويه نگاه كنيد قطعا اطاعت از همسر را بردگي نخواهيد ديد بلكه اطاعت از خدا و بندگي معبود حقيق خواهد ديد. در اين صورت اشكالي نيز در ذهنتان نخواهد آمد.
دوم :
إطاعت از شوهر، مطلق و همه جانبه نيست، بلكه مربوط به حقوقي است كه خداوند متعال براي مردان نسبت به زنان قرار داده چنان كه خداوند متعال حقوقي نيز براي زنان قرار داده و مردان موظفند در انجام آن ها كوتاهي نكنند.
حقوقي كه در آيات و روايات براي شوهران نسبت به زنان قرار داده شده، متعدد است. به دو صورت حقوق واجب و مستحب مؤكّد تقسيم مي شود.
حقوق واجب شوهر بر زن كه لازمه آن وجوب اطاعت زن از مرد مي باشد، طبق فتواي فقها(1) منحصر در بهره مندي از لذات جنسي و امور زناشويي و همچنين خروج زن از خانه در صورت منع شوهر مي باشد. البته هر يك از اين دو استثنائاتي نيز دارد كه در آن موارد إطاعت از شوهر واجب نيست.
فقها اين مسئله را مانند همه مسائل ديگر با توجه به منابع اصلي فقه ،يعني كتاب و سنت معصومان (عليهم السلام) استنباط نموده اند.
درباره لزوم إطاعت از شوهر در مسائل زناشويي و بهره مندي جنسي در يكي از آيات قرآن مي خوانيم:
« ...وَ اللاَّتِي تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَ اهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضَاجِعِ وَ اضْرِبُوهُنَّ.. (2)؛ (امّا) آن دسته از زنان را كه از سركشى و مخالفت شان بيم داريد، پند و اندرز دهيد! ( اگر مؤثر واقع نشد،) در بستر از آن ها دورى نماييد! (اگر هيچ راهى جز شدت عمل، براى وادار كردن آنها به انجام وظايف شان نبود،) آن ها را تنبيه كنيد.»
در اين آيه به يكى از عوامل اختلاف ساز در محيط خانوادگى، يعني «نشوز» و سركشى زن درباره كامجويى جنسى شوهر اشاره شده است. يكى از مهمترين حقوق مرد در خانواده، حقّ كامجويي جنسى از همسر خود است؛ چنان كه زن نيز اين حق را دارد؛ به همين جهت بر زن واجب است اين حقّ تعيين شده و ثابتِ شوهر را رعايت كرده و در برابر او تسليم باشد. زنى كه در اين امر، حاضر به تسليم و تمكين نباشد، در برابر حكم الهى سركشى كرده است.
البته مسلّم است كه با وجود عذر شرعي مانند حائض بودن زن، به دليل اينكه در اين زمان، شوهر حق آميزش با زن حائض را ندارد، إطاعت از شوهر در خصوص آميزش ساقط است. در بقيه بهره هاي جنسي زن بايد مطيع شوهر خود باشد.
دومين موردي كه إطاعت از شوهر در آن براي زنان واجب است، خروج زن از منزل است. در قرآن كريم به حكم آن تصريح نشده و لكن در روايات پيامبر (ص) و معصومين (عليهم السلام) حكم آن بيان شده است؛ البته عدم ورود يك مطلب در قرآن، دليل بر عدم صحت و عدم إعتبار آن نيست، زيرا بسياري از احكام در قرآن كريم به صورت تفصيلي بيان نشده، خداوند متعال تفصيل و توضيح آيات را بر عهده پيامبر (ص) و اوصياي وي قرار داده :« وَ أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَيْهِمْ (3) ؛ ما اين ذكر [قرآن] را بر تو نازل كرديم، تا آنچه به سوى مردم نازل شده است، براى آن ها تبيين نمائي» و اطاعت از پيامبر (ص) و اولي الامر كه ائمه معصومين (عليهم السلام) هستند، واجب دانسته و فرموده:
« يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا أَطيعُوا اللَّهَ وَ أَطيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ...؛ (4) اى كسانى كه ايمان آوردهايد! خدا را اطاعت كنيد! و پيامبر خدا و اولو الأمر [اوصياى پيامبر] را اطاعت كنيد».
در باره ممنوعيت خروج زن از منزل در صورت منع شوهر ،در روايتي از امام صادق (ع) كه در آن برخي از نواهي رسول خدا (ص) آمده مي خوانيم:« نَهَى رَسُولُ اللَّهِ (ص) أَنْ تَخْرُجَ الْمَرْأَةُ مِنْ بَيْتِهَا بِغَيْرِ إِذْنِ زَوْجِهَا (5)؛ رسول خدا از اينكه زن بدون إجازه شوهر از منزل خارج شود، نهي فرموده است».
همچنين در حديث ديگري از امام باقر (ع) مي خوانيم كه به نقل از رسول خدا در باره يكي از حقوقي كه شوهر بر زن خود دارد مي فرمايد:« وَ لَا تَخْرُجَ مِنْ بَيْتِهَا إِلَّا بِإِذْنِهِ؛(6) زن از منزلش بدون إجازه شوهرش خارج نمي شود».
إذن و إجازه مربوط به زماني است كه زن براي امر غير واجب بخواهد از منزل خارج شود. اما اگر بخواهد براي انجام يكي از واجبات شرعي از منزل خارج شود، إذن و إجازه شوهر واجب نيست.
خلاصه سخن:
اطاعت زن از همسر(در حدي كه شرع مشخص نموده)، چون اطاعت از خدا و در راستاي فرمانبرداري از اوست، موجب سربلندي و ارزشمندي است و نه بي ارزشي و بردگي.
علاوه بر آن كه عدم ورود يك مطلب در قرآن، دليل بر عدم صحت و عدم إعتبار آن نيست، زيرا بسياري از احكام در قرآن كريم به صورت تفصيلي بيان نشده، خداوند متعال تفصيل و توضيح آيات را بر عهده پيامبر (ص) و اوصياي وي قرار داده و به نص قرآن اطاعت از ايشان بر ما واجب است.
پي نوشت ها:
1. آيت الله مكارم شيرازي، احكام بانوان، قم، انتشارات مدرسه امام على بن ابى طالب (ع)، 1428ق، ص 175.
2. نساء(4) آيه 34.
3. نحل(16) آيه 44.
4. نساء، آيه 59.
5. شيخ حر عاملي، وسائل الشيعه، مؤسسه آل البيت، سال 1409 هـ.ق، ج20، ص161.
6. همان، ص 158.