سلام وقت بخیر.خواستم بپرسم من هروقت خونه ی مادرشوهرم میرم خیلی صنیمی وراحت باهم نیگیم میخندیم ولی بعدش که ازخونشون میام بیرون ونامزدم حالاچندروزبعدش میبینم بهم میگه که مثلاغذاخوردم مامانم فعلاچیزودرست کرده بودیاهرچیزه دیگه ای ناراحت میشم وحسودی میکنم به مادرشوهرم که چرامن الان سه روزهمسرم وندیدم واون دیدش فقط هم به ایشون حسادت میکنم نه فرددبگه.همیشه هم فک میکنم الکی وظاهرادوستم داره مادرشوهرم میشه کمکم کنیدچرااین حس هارودارم؟؟؟ممنون میشم.( در دوران عقد هستیم)