0 امتیاز
933 بازدید
در خانواده(تشكيل،تحكيم،تعالى) توسط
با سلام و تشکر.
همسرم در جمع یا در خانه شوخی های بی جایی انجام میدهد که به شخصیتش لطمه وارد میکند و در برخورد با همه به مسائلی که اصلا به ایشون ربط نداره دخالت میکنند که باعث میشود که روی همه به ایشان باز شود و این کارهایشان در من شدیدا احساس تنفر ایجاد میکنه و هر چه قدر هم به ایشان تذکر میدهم فایده ندارد.لطفا به من راه حلی ارائه دهید که این مسئله در ایشان از بین برود چون داره من رو از ایشون زده میکنه.ممنوم

1 پاسخ

0 امتیاز
توسط zrastegar (228هزار امتیاز)
عزت نفس از دو بخش مهم تشکيل مي شود :

1- باور خودتوانمندي به معناي داشتن اطمينان به توانائي فکر کردن . درک کردن . آموختن . انتخاب کردن و تصميم گيري براي خود .

2- احترام به خود يا داشتن حرمت نفس به معناي ارزش براي خود يعني آن که به خود حق بدهيم که زندگي کنيم و شاد باشيم .

عزت نفس يک نياز اوليه براي انسانهاست...
 
 

عزت نفس يک نياز اوليه براي انسانهاست... چون فکرکردن لازمه زندگي موفق است و اين انديشه و فکر به ما امکان مي دهد که قدرت تصميم گيري هر انسان بستگي به ميزان عزت نفس او دارد بنابراين نقش عزت نفس در زندگي انسان بسيار مهم وچشمگير مي باشد .

آيا داشتن باور خود توانمندي و احترام به خود به اين معنا است که هرگز اشتباه نکنيم ؟

خير . خود توانمندي و احترام به خود به اين معنا است که هر يک از ما ميتوانيم فکرکنيم . قضاوت داشته باشيم و اشتباهات خود را اصلاح کنيم . عزت نفس به اين معناست که بداينم و باور داشته باشيم که مي توانيم آنچه را لازم داريم بياموزيم و با چالشها و مشکلات زندگي برخورد انديشمندانه داشته باشيم .

 

خير. منظور اين است که از خود مراقبت کنيم و به خود علاقه مند باشيم و خود را شايسته بدانيم و براي غلبه بر مسائل و مشکلات زندگي تلاش کنيم بيماري را بپذيريم و درمان مناسب انجام دهيم .

عزت نفس چه شکلي دارد ؟ آيا مي توان آن را دررفتار افراد مشاهده نمود ؟

عزت نفس در ما وديگران به شکلهاي متفاوتي ظاهر مي شود اما به طورکلي عزت نفس را ميتوان در حالت چهره . رفتار . صحبت و حرکت اشخاص مشاهده کرد . برخورد باز و گشوده با انتقادها .راحتي در پذيرش اشتباهات نمونه هائي از شکل عزت نفس است . کلام و حرکات شخص داراي عزت نفس از کيفيت راحت برخوردار است . به عبارت ديگر طرز کلام و حرکات شخص داراي عزت نفس از کيفيت راحت برخوردار است . به عبارت ديگر طرز کلام و حرکات شخص نشان مي دهد که او در جنگ با خويشتن نيست و با ديگران نيز جنگي ندارد . هماهنگي ميان آنچه شخص مي گويد و انجام مي دهد يعني از خود پنهان نمي شود و با خود در جنگ و ستيز نيست . دروغ . رياکاري و پنهانکاري در افراد داراي عزت نفس سالم وجود ندارد .

چند ويژگي ( خصوصيت ) افراد داراي عزت نفس را نام ببريد ؟
 
 
افرادداراي عزت نفس :

واقع بين هستند .

خلاق هستند و نيروي خلاقه خود را بکار مي گيرند
و به فراورده هاي ذهن خود توجه کافي دارند ( خود را دست کم از ديگران نمی دانند)

کساني که عزت نفس سالم دارند هرگز از اينکه بگويند « اشتباه کردم » واهمه و ترسي ندارند . اشتباهات خود را واقع بينانه مي پذيرند و براي اصلاح اشتباهات خود تلاش مي کنند . در حالي که کسي که عزت نفس ندارد قبول هر اشتباه را به حساب تحقير شدن خود مي گذارد و دچار احساس گناه .احساس بي کفايتي و شرم و خجالت مي شود . بنابراين اشتباهات خود را به ديگري نسبت مي دهد .

همدردي و همدلي در اشخاصي که از سلامت عزت نفس برخوردارند . فراوان وجود دارد .

بدليل پذيرش و اطمينان به خود از ديگران نمي ترسند وبه اعتماد به نفس ديگران نيز احترام مي گذارند . بنابراين روحيه همکاري براي دستيابي به هدفهاي مشترک در افراد داراي عزت نفس سالم فراوان ديده مي شود .

جرات ورزي و شهامت ابراز وجود در اين افراد وجود دارد .

وقتي عزت نفس فردي پائين باشد چه نشانه هايي دارد ؟

هنگامي که عزت نفس در شخصي کم است:

هراس و ترس از واقعيت در فرد وجود دارد و ترس از حقايق درباره خود و پذيرش خود .

ترس از افشا شدن ترس از فروريختن تظاهرها و وانمود ها .

ترس از ناکامي .

ترس از تحقيرشدن .

اين افراد گويا براي ديگران زندگي مي کنند و همواره نگران قضاوتهاي ديگران هستند بنابراين جرات انديشيدن به خود و توانمنديهاي خود را از دست مي دهند .

زود تسليم مي شوند وديگران مي توانند به سرعت آنان را دلسرد کنند و حالت انفعال در آنان فراوان ديده مي شود .

ترس و هراس از موانع وتصورات منفي از موانع سرراه دستيابي به هدفها .

همگی از نشانه هاي عزت نفس پائين است .

تعيين کننده ميزان عزت نفس چيست ؟ تعيين کننده اساسي ميزان عزت نفس کاري است که شخص صورت مي دهد و اقداماتي است که در انتخابهاي آگاهانه خود به انجام مي رساند . اراده به معناي آن نيست که بتوانيم هر کاري را که بخواهيم انجام دهيم بلکه اراده نيروي قدرتمندي در زندگي ماست که به توانائي مواجه با مسائل و مشکلات زندگي را مي دهد . انتخاب و گزينش هدفهاي واقع بينانه در زندگي و تمرکز بر آنان از نشانه هاي عزت نفس سالم است . دنبال کردن اين هدفها تا تحقق و دستيابي آنان حاصل انديشه قوي اراده قوي و عزت نفس کافي است .

لازمه زندگي آگاهانه چيست ؟

لازمه زندگي آگاهانه احترام گذاشتن به خود و ديگران . احترام گذاشتن به واقعيت ها . شناخت نيازها . خواسته هاو پذيرش امکانات و واقعيتهاي موجود زندگي هر فرد است .

زندگي آگاهانه يعني در برابر حقايق احساس مسئوليت کنيم .يعني اگر من آرزوي خريد لباس يا وسيله جديدي داشته باشم و همزمان ببينم که بايد اجاره خانه ام را بپردازم و در نتيجه پولي براي خريد لباس جديد باقي نماند و خريد لباس را منطقي نمي دانم و موقعيت را و امکانات خود را با حفظ احترام به خود هماهنگ مي کنم . يا اگر بايد تن به يک عمل جراحي و مصرف داروئي بدهم که پزشک معالجم آن را براي سلامت من لازم مي داند به جاي طفره رفتن از درمان و هراس و ترس از واقعيت موجود . با شهامت و آگاهانه به درمان خويش اولويت مي دهم . نا اميدي . دلسردي ترس از روبه رو شدن با واقعيت ها درست نقطه مقابل زندگي آگاهانه هستند .

ويژگيهاي زندگي آگاهانه :

• ذهن پوياست و حالت انفعال ندارد .

• به واقعيتها توجه کنيم و از آنها نگريزيم .

• در لحظه اکنون زندگي کنيم .

• شرايط را با توجه به مشکلات و موانع موجود درک کنيم .

• اشتباهات خود را ببينيم . بپذيريم و آنها را اصلاح کنيم .

• به واقعيتهاي بيروني و دروني توجه کنيم و آنان را متناسب با واقعيتها هماهنگ کنيم . واقعيت هاي دروني احساسات . آرزوها و انگيزه هاي ماست و واقعيتهاي بيروني امکانات واقعي ما در زمينه هاست .

• در مقام گسترش آگاهي خود باشيم و رشد و تعالي را به عنوان راه و روشي هدفمند از زندگي انتخاب کنيم و پذيراي علم و اطلاع جديد باشيم .

• همواره بينديشيم و فکر کنيم که آيا اعمال و رفتار ما با هدفهايمان و امکانات موجودمان همخواني دارند و در اين مسير حرکتها ورفتار خود را هماهنگ کنيم و در صورت نياز اصلاح کنيم .

• روبه رو شدن با واقعيتهاي تهديدکننده را نيز جزئي از زندگي بدانيم .

• بپذيريم که هيچکس کامل نيست . ولي تلاش براي رشد بهتر برايمان همواره کمال و پيشرفت به ارمغان مي آورد .
توسط
از راهنماییتون و توضیج کامل راجع به عزت نفس ممنونم اما به طور واضح بگید من باید با همسرم چه رفتاری داشته باشم که این دخالت های بیجا در ایشون از بین بره
توسط zrastegar (228هزار امتیاز)
دوست عزیز همسر شما نباید احساس کوچکی وخودکم بینی داشته باشد باید با تعریفهای شما وتایید شما احساس خوبی پیدا کند واحساس کرامت نفس کند وقتی انسانی احساس بزرگی داشته باشد هیچ گاه خود را با کلام سبک خوار نمی کند
توسط
واقعا ازتون ممنونم چون من این موضوع رو به طور کلی فراموش کرده بودم،چون احساس میکردم ایشون با توجه به شرایط اجتماعی که دارن اصلا نباید چنین مشکلی داشته باشن.
لطفا میشه کمکم کنید و بگید دقیقا چطوری تاییدشون کنم که یکدفعه از اون ور بوم نیفتن.بازم ازتون ممنونم.
در ضمن ایشون به خاطر تفاوت عقایدی که با خانواده خودشون دارن توسط اونها هم سرکوب میشن ممکنه این مسئله هم در ایجاد عزت نفس ایشون تاثیر داشته باشه؟
توسط zrastegar (228هزار امتیاز)
اولا از حسن اعتماد شما خرسنديم ثانيا در رابطه با شوخي و فوايد آن و شرايط آن و ضررهاي آن بايد به نكات زير توجه فرماييد .
شوخي و مزاح يكي از عوامل شادي‌بخش و سرورآفرين است. زيرا شوخي باعث انبساط خاطر و ايجاد انرژي مثبت بوده و اين دو در شادابي و نشاط رواني افراد، لازم و مفيد هستند. شوخي حالتي مثبت در ذهن است و موقعي ايجاد مي‌شود كه فردي موضوعي ناهمخوان، غيرمنتظره و يا سرگرم‌كننده را بگويد. شوخي باعث ايجاد خلق مثبت بوده و شادي‌آفرين است. شوخي مي‌تواند فشار رواني و استرس‌ها را كاهش دهد. شوخي هيجان قوي و مثبت ايجاد مي‌كند و باعث به‌وجود آمدن تصويري جذاب و دوست‌داشتني از افراد مي‌گردد. شوخي از سنت‌هاي اجتماعي است كه مي‌توان آن را به عنوان منبعي قوي در پيوستگي‌ها و دلبستگي‌هاي اجتماعي قلمداد كرد.( مايكل آرگايل، روان‌شناسي شادي، ص 94‌ـ 105)
در آموزه‌‌ها و تعاليم ديني، شوخي و مزاح مورد تأييد و قبول بوده و امري جايز شمرده شده است، حتي شوخي و زنده‌دلي از ويژگي‌ها و صفات افراد مؤمن به حساب آمده. امام صادق مي‌فرمايند: هيچ مؤمني نيست مگر اينكه دعابه دارد، راوي سؤال مي‌كند كه دعابه چيست؟ حضرت مي‌فرمايد: مقصود، مزاح و شوخي است.( علامه مجلسي، بحار الانوار، ج 73، ص 60) پيامبر گرامي اسلام نيز فرمودند: شش چيز نشانة مروت و جوانمردي است، ...، خوش‌‌اخلاقي و شوخي بدون گناه.( همان، ج 71، ص 275)
شرايط و آداب شوخي گرچه مزاح و شوخي در جاي خود مطلوب، پسنديده و لازم است اما اگر از حد اعتدال خارج شود و شرايط آن در نظر گرفته نشود، ممكن است احترام و جايگاه فرد را متزلزل كند و ارزش او را كاهش دهد.
لذا به نكاتي در رابطه با آداب شوخي اشاره مي‌شود:
1. شوخي بايستي به‌جا و به‌حق باشد گرچه در آموزه‌هاي ديني و اخلاقي اسلام، شوخي مورد تأييد است ولي مي‌بايد جهت‌دار، مفيد و سازنده باشد. اسلام هرگز اجازه نمي‌دهد در شوخي بي‌ادبي، حرف لغو، بيهوده و سخنان نيش‌دار و باطل استفاده گردد. پيامبر گرامي اسلام مي‌فرمايند: من شوخي و مزاح مي‌كنم؛ اما هرگز از جادة حق خارج نمي‌شوم و حرف باطل و بيهوده نمي‌گويم. در محضر رسول خدا گروهي نشسته بودند، پيرمردي از اصحاب برخاست تا از مسجد بيرون رود، وي كفش‌هاي خود را فراموش كرد با خود ببرد. چون به در مسجد رسيد متوجه شد و بازگشت تا كفش‌هاي خود را بردارد، ولي فردي از اصحاب كفش‌هاي او را برداشته و مخفي نموده بود. پيرمرد برگشت و گفت: كفش‌هاي من كجاست؟ برخي گفتند: ما كفش‌هاي تو را نديديم. حضرت متوجه آنان شده و فرمودند: چگونه مؤمني را ناراحت مي‌كنيد و مي‌ترسانيد، عرض كردند: شوخي مي‌كنيم، حضرت دو يا سه بار سخن خود را تكرار فرمود: آيا شوخي با ناراحتي و ترساندن مؤمن؟!( محمود اكبري، غم و شادي در سيره معصومان، ص 135)
2. توجه به شرايط روحي و اخلاقي افراد از جمله نكاتي كه بايستي در شوخي‌ها مورد توجه باشد، اين است كه بايد شرايط روحي، سني، شخصيتي و موقعيت‌ زماني و مكاني افراد و ظرفيت فردي را بايد در نظر داشت. گاهي شخص از نظر روحي آشفته و غمزده است، گاهي خسته و نگران است،‌ گاهي در حال سخنراني جدي است و... كه نبايد در اينجا‌ها شوخي كرد. زيرا شوخي بي‌جا نه‌تنها مفيد نبوده، بلكه باعث دشمني و كدورت مي‌‌گردد.
3. به اندازه بودن رعايت اعتدال و ميانه‌روي در هر كاري پسنديده است و در شوخي نيز بايد اعتدال رعايت گردد. اگر اعتدال نباشد، آسيب‌ها و ضررهايي به‌وجود مي‌آيد و حكمت و فلسفة شوخي كه ادخال شادي و نشاط و به‌وجود آوردن شادماني است، از بين مي‌رود. حضرت علي مي‌فرمايد: انسان كامل و عاقل كسي است كه حرف‌هاي جدي او بيش از حرف‌هاي شوخي‌اش باشد.( همان، ص 443)
آسيب‌هاي شوخي زياد اگر شوخي از حد اعتدال خارج شود نه‌تنها مفيد نبوده و باعث ايجاد شادماني و بهجت و همدلي نمي‌گردد، بلكه ضررهايي هم به دنبال خواهد داشت؛ نمونه‌هايي از ضررهاي شوخي عبارت‌اند از:
1. ضربه خوردن به شخصيت افراد يكي از ضرورت‌هاي اجتماعي براي هر فردي، برخورداري از اعتبار و ارزش اجتماعي و داشتن حرمت و احترام است. افراد در شوخي ممكن است به اين جايگاه، صدمه بزنند. امام صادق مي‌فرمايند: از شوخي زياد بپرهيزيد به‌درستي كه اعتبار و ارزش انسان را ضايع مي‌كند و جوانمردي فرد را مي‌برد.( مستدرك الوسايل، ج 8، ص 413)
2. باعث جرئت و جسارت ديگران اثر سوء و آسيب ديگر شوخي زياد، اين است كه ديگران به انسان جسور شده و احترام فرد را نگه نمي‌‌دارند. امام صادق مي‌فرمايند: جدال مكن زيرا باعث كاهش هيبت مي‌شود و شوخي مكن كه باعث جسارت ديگران مي‌شود.( بحار الانوار، ج 73، ص 59) به‌ويژه اگر با افراد بي‌فرهنگ و حقير، شوخي شود.

3. دشمني و كينه شوخي زياد و بي‌مورد، چه‌بسا موجب كينه و عداوت و دشمني مي‌شود و صفا و صميميت را از بين مي‌برد. امام علي مي‌فرمايند: از شوخي پرهيز كنيد زيرا باعث بيزاري، كينه و دشمني مي‌شود و شوخي نوعي فحش كوچك است.( كافي، ج 2، ص 664)
4. باعث كوچكي و حقارت مزاح و شوخي زياد همچنين باعث كوچكي و حقارت افراد مي‌شود و باعث مي‌شود تا فرد در نگاه ديگران خوار شود. امام علي فرمودند: شوخي نكن كه باعث كوچكي و حقارتت مي‌گردد.( غرر الحكم،‌ ص 380)
5. كاهش نور ايمان و عقل شوخي به دليل اينكه انسان را با حرف‌هاي بي‌اساس و نامربوط درگير مي‌كند و از جديت و دقت باز مي‌دارد، باعث كاهش نور ايمان و كاهش عقل و درايت مي‌گردد. حضرت علي مي‌فرمايد: از شوخي اجتناب كنيد؛ زيرا باعث از بين رفتن نور ايمان و كاهش جوانمردي مي‌گردد.( كافي، ج 2، ص 665)همچنين حضرت فرمودند: هر مقدار فردي شوخي كند، از عقلش كاسته مي‌شود.( وسايل الشيعة، ج 12، ص 120)
6. باعث رفتن آبرو اگر اعتدال و ميانه‌روي در شوخي رعايت نشود باعث مي‌شود تا آبروي فرد برود و در نگاه ديگران تحقير شود. امام صادق مي‌فرمايند: از شوخي پرهيز كنيد؛ زيرا باعث مي‌شود آبروي انسان برود و باعث كاهش هيبت و صلابت افراد مي‌شود.( كليني، كافي، ج 2، ص 665) همان طور كه ملاحظه فرموديد، گرچه شوخي و مزاح از نگاه ديني، امري جايز و مطلوب است؛ ولي اگر از حد اعتدال خارج شود، آسيب‌هايي خواهد داشت و رواياتي كه شوخي را مذمت كرده، ناظر به افراط و زياده‌روي در شوخي است والا اصل شوخي مورد تأييد بوده و در سيرة عملي معصومين بسيار مشاهده شده كه اهل شوخي و مزاح بوده‌اند. با نگاهي روانشناختي به آسيب هاي شوخي نيز مي توان گفت كه به دليل ويژگي هاي فردي و ظرفيت هاي رواني خاصي كه افراد دارند ممكن است در اثر شوخي زياد ,نسبت به ديگران جسور شده و حريم افراد را رعايت نكنند و ديگر اينكه به دليل زودرنجي كه دارند تحمل شوخي را نداشته و آزرده خاطر شوند.لذا توصيه مي شود در رابطه با شوخي به جنبه هاي رواني و ظرفيت و شرايط روحي و فرهنگي و جايگاه اجتماعي افراد توجه داشت و نبايد بيگدار به آب زد.
روش برخورد پيامبر اكرم (صل الله عليه و آله و سلم )و ائمه عليهم السلام با كساني كه با ايشان شوخي مي نمودند:
1) سيره رسول الله(ص) به گونه‌اي بود كه به يارانش اجازه مي‌داد تا در حضور مباركش، گفته‌هاي طنزآميز ادا كنند. آنان نيز به پيروي از پيامبر اكرم(ص) از شوخي‌هاي ناپسند پرهيز داشتند، ولي از شوخي‌هاي پسنديده دريغ نمي‌كردند. از جمله، نعيمان، مرد شوخ طبعي بود. روزي عربي را با يك خيك عسل ديد. آن را خريد و به خانه عايشه برد. رسول خدا(ص) پنداشت كه به عنوان هديه آورده است. نعيمان رفت و اعرابي بر در خانه پيامبر(ص) ايستاده بود. چون انتظارش طولاني شد، صدا زد: اي صاحب خانه! اگر پول نداريد، عسل را برگردانيد. رسول خدا(ص) جريان را دريافت و قيمت عسل را به آن شخص پرداخت. پيامبر چون زماني ديگر، نعميان را ديد، فرمود: چرا چنين كردي؟ گفت: ديدم رسول خدا(ص) عسل را دوست دارد و اعرابي هم يك خيك عسل داشت. پيامبر(ص) خدا از كار نعيمان خنديد و به او هيچ گونه درشتي نكرد(4).
2)امام موسي بن جعفر(ع) مي‌فرمايد: “عربي بدوي نزد پيامبر(ص) مي‌آمد و هديه و سوغاتي به پيامبر اهدا مي‌كرد. بعد همان ساعت مي‌گفت: پول هديه و سوغات ما را بدهيد. رسول خدا(ص) نيز مي‌خنديد. پس از آن جريان هر وقت غمگين مي‌شد، مي‌فرمود: آن اعرابي كجاست. كاش پيش ما مي‌آمد(اصول كافي، ج 2، ص 663)
اما آن بزرگواران در برخورد با شوخي هاي نامعقول افراد با بزرگواري از آنها اغماض مي فرمودند.
3)شيخ صدوق رحمه الله از امام صادق عليه السلام روايت كرده است كه آن حضرت فرمود: در مدينه مردي بطال و [دلقك] بود كه مردم را مي خندانيد و مي گفت: اين مرد (علي بن حسين عليهماالسلام) مرا درمانده و عاجز كرده است و تاكنون نتوانسته ام او را به خنده بيندازم.
روزي آن حضرت با دو تن از غلامانش مي گذشت، مرد بطال آمد و رداي آن حضرت را از روي شوخي از دوشش كشيد و برفت. امام عليه السلام هيچ توجهي به او نفرمود. مردم رفتند و رداي آن حضرت را از آن مرد گرفته و آوردند و بر دوش مباركش انداختند. امام عليه السلام پرسيد: اين مرد كه بود؟
گفتند: مردي است كه مردم مدينه را مي خنداند.
حضرت فرمود: به او بگوييد:
«ان الله يوما يخسر فيه المبطلون» (بحارالانوار، ج 46، ص 68)
خداي را روزي است كه ابطالگران در آن روز زيان كنند. (همان)
توسط zrastegar (228هزار امتیاز)
نتيجه؛از همه ي موارد مذكور مي توان دريافت كه در اسلام شوخي و مزاح خوب است اما به اندازه وبا در نظر گرفتن اينكه در مزاح و شوخي گناهي صورت نگيرد .اما اگر در اين ميان، افرادي بيش از اندازه شوخي كردند و موجب وآزار و اذيت شدند ،در اين صورت بايد با روشي معقول و منطقي با ايشان برخورد كرد ،و اجازه نداد كه ايشان شوخي كنند، و يكي از راه هايي كه مي توان باب شوخي را بست ،شوخي نكردن خود انسان است.
امام حسن عسكري(ع) فرمود: «لا تمازِحْ، فَيُجْتَرَءَ عَلَيك ؛ شوخي مكن، كه بر تو گستاخ مي شوند. » اين، اشاره به از بين رفتن مهابت و حرمتِ مزاح كننده دارد كه وقتي با شوخي، حريم خود را شكست و ابهت و وقار خويش را زير پا گذاشت، راه براي ديگران باز مي شود كه به حرمت شكني بپردازند.
هم چنين مورد بعدي كه مي توان اشاره كرد تا ديگران با شخص شوخي نكنند ،نشان ندادن عكس العمل در مقابل شوخي انان مي باشد همانطوري كه مولايمان حضرت علي بن حسين عليه السلام (داستان در بالا ذكر شده است )چنين كردند.
اما اگر دو روش مذكور موثر واقع نشد بايد جدي تر برخورد كرد كه اين برخورد جدي بستگي به شرايط دارد .چرا كه در برخي موارد با توضيح دادن به طرف مقابل مساله حل مي شود و در بعضي موارد، با دادن جواب محكم و جدي (مخصوصا در مواردي كه شخص شوخي كننده قصد توهين و تحقير دارد )مي توان به راه حل رسيد.
روزي يكي از وزراي هارون به بهلول گفت: تو را بشارت باد كه خليفه به تو لطف فرموده و به خرس و خوك فرمانروايت ساخته است!
بهلول گفت پس مواظب باش كه مبادا از فرمان من قدم بيرون نهي، چون خليفه مرا بر شماها حاكم ساخته است!
خليفه و اهل مجلس بخنديدند و آن وزير منفعل گرديد.
به قرآن ناطق (عج) - سیستم پرسش و پاسخ خوش آمدید, مکانی برای پرسش سوال و دریافت پاسخ از کارشناسان و حتی دیگر کاربران عزیز این مجموعه!

4.3هزار سوال

4.9هزار پاسخ

673 دیدگاه

3 کاربر

32 نفر آنلاین
0 عضو و 32 مهمان در سایت حاضرند
بازدید امروز: 878
بازدید دیروز: 3165
بازدید کل: 10536032
"راهنمای ارسال سوال" - به منظور بررسی سوالات مشابه خودتان بر روی علامت ذره بین کلیک کرده و کلیدواژه ای از مشکل و سوال خود را در سوالات جست و جو کنید. - بعد از اطمینان از غیرتکراری بودن سوالتان، به قسمت "پرسش سوال" بروید عنوان سوال خود را با حداقل 12 کاراکتر در قسمت عنوان سوال تایپ کنید - از دسته بندی ها ، دسته ی بانوان بصیر را انتخاب و با توجه به موضوع سوالتان زیر دسته مناسب را انتخاب کنید متن اصلی سوال را وارد کنید . - درصورت تمایل به دریافت جواب سوالتان از طریق ایمیل ، ایمیل خود را وارد کنید در غیر این صورت بخش مربوطه را خالی بگذارید برای اینکه سایت از حقیقی بودن سوال مطمئن شود ، تیک گزینه “I am not robot” را بزنید. - با کلیک بر روی گزینه پرسش سوال، سوال شما برای مدیریت ارسال می شود و در صورت صلاح دید پاسخ مناسب درج خواهد شد و شما در صفحه اصلی سوالات می توانید سوال و پاسخ خود را مشاهده کنید.
...