با سلام،خانمی 25 ساله دارای یک فرزند دختر،بسیار زیبا رو می باشم،چهار سال است که ازدواج کرده ام،شوهرم مردی بسیار خوش اخلاق و خونگرم و خانواده دوست است،خوشبختانه از نظر مالی مشکلی نداریم،از نظر اجتماعی (شغل) همسرم و خانواده اش جایگاه بسیار مناسب و به قول معروف دهن پر کنی را دارند،منتها تنها چیزی که از اول آشنایی من نتوانستم با ایشون کنار بیایم ظاهر (قد و هیکل)ایشون بود. شوهرم همه ويژگي های یک مرد ایده آل را داراست بغیر از قد بلند،نداشتن این ویژگی سبب شده که من به وجود ایشان افتخار نکنم،دوست ندارم شوهرم را با دوستانم آشنا کنم،یا اینکه دوست ندارم با ایشان خرید یا تفريح بروم،از نظر ظاهری در جمع به ایشان نمی توانم افتخار کنم و همیشه معذب هستم ،به همین دلیل احساس می کنم روزبه روز از علاقه من نسبت به شوهرم کمتر و کمتر می شود هیچگاه در دوران مجردی متوجه نشدم که چقدر قد بلند بودن و درشت اندام بودن مرد برای مهم است،شوهرم دارای امتیازات زياديست،منتها امتیازی رو که شوهرم نداره برای من ارزش شده،بسیار افسرده شده ام،چون مدام به اين موضوع فکر می کنم،اینقدر برایم ارزش محسوب شده که انگيزهایم را از دست داده ام،ترابخدا من را راهنمایی کنید که چکار کنم تا این موضوع اینقدر برایم با اهمييت نباشد تا بتوانم به وجود شوهرم افتخار کنم(قد شوهرم 176,خودم 164)